یک روانشناس در گفتوگو با پانا:
علت جرایم وحشتناک بیشتر به عوامل روانی و تربیتیِ دوران کودکی برمیگردد تا فقر!
مدارس با قرار دادن روان شناسهایی از کودکی بچههای ناسازگار را شناسایی کنند
تهران (پانا) - افرادی که مرتکب جرایم وحشتناک میشوند، اکثرا پیشینه روانی خوبی نداشته و از لحاظ روحی، تربیتی و فرهنگی در نقطه ضعف قرار دارند. زندگیهایی که با بیدقتی، بیتوجهی و ضعف تربیتی آغاز شده و ادامه مییابد، نقطه آغاز اینگونه اتفاقهاست. خانوادههایی که متوجه و آگاه باشند با دیدن فرزندی که رفتارهای نامعمول دارد، میتوانند پیگیری کرده و به داد فرزند خود برسند.

همانطور که پزشکها ریشه بیماریهای جسمی ما را اعصاب میدانند، در روانشناسی هم انگار مشکلات بسیاری از ما در کودکی شکل گرفته که با نادیده گرفتن آنها شخصیت ما دچار مشکلاتی میشود که گاه بیاهمیت به نظر میرسد و گاه هم دردسرهایی برای فرد و حتی اطرافیانش ایجاد میکند. شاید اگر قاتلانی که دست به قتلهای فجیع میزنند، در کودکی تحت درمان و مراقبت قرار میگرفتند، در بزرگسالی این گونه نمیَشدند. همه افراد با وجود تمامی ویژگیهایی که دارند، در ادامه تجربیات کودکی خود به سر می برند که در گذشته آن ها را سپری کردهاند.
اکثر آنها با تجربه اتفاقات منفی در دوران کودکیشان هنوز تاثیر آن اتفاقات را در زندگی خود میبینند و متاسفانه بسیاری از همین تجربیات منفی تا بزرگسالی ادامه داشته و فرد را دچار درگیری های فراوانی می کند؛ چراکه تجربیات دوران کودکی بر روابط اجتماعی فرد ، روابط عاشقانه و همچنین آموزش و پرورش تاثیر گذار است. اکثر خصوصیات شخصیتی ارثی نیستند بلکه بسیاری از آنها نتیجه تجربیاتی میباشد که هر شخصی در زندگی خود با آنها مواجه می شود. مرحله کودکی هر فرد حساس ترین و مهمترین بخش شکل گیری شخصیت ، خصوصیات فردی انسان و رفتار اجتماعی اش می باشد که همگی تا حدودی از آموزش ها و محیط تاثیر می گیرند و همچنین تکامل روانی و جسمی و همچنین رشد کودک در این دوران بسیار حائز اهمیت است.
شاید به ظاهر برای ما این گونه صحبتها فاقد اهمیت یا کلیشهای باشد؛ اما هنگامی که یک کودک از همان روزهای اولیه زندگی خود شاهد جدلهای پرتنش پدر و مادر خود باشد و با خشونت بزرگ شود در بزرگسالی دست به بسیاری جرائم نامعمول میزند. خانواده کلیدیترین نهاد برای جلوگیری از آسیب به فرزند خود و در نهایت جامعه است.
طیبه یزدی، روان شناس در گفت و گو با پانا در این خصوص اظهار کرد: «این گونه افراد اکثرا پیشینه روانی خوبی نداشته و از لحاظ روحی، تربیتی و فرهنگی در نقطه ضعف قرار دارند. خانوادهها پررنگترین نهاد برای جلوگیری از این گونه معضلات هستند. امروزه زندگیهایی که با بیدقتی، بیتوجهی و ضعف تربیتی آغاز شده و ادامه مییابد، نقطه آغاز اینگونه اتفاقهاست. خانوادههایی که متوجه و آگاه باشند با دیدن فرزندی که رفتارهای نامعمول دارد، میتوانند پیگیری کرده و به داد فرزند خود برسند. اما خانوادههایی که در ضعف فکری و فرهنگی دارند، این گونه رفتارها را عادی پنداشته و اقدامی جهت جلوگیری از آن نمیکنند.»
وی در پاسخ به این سوال که فقر در این گونه اتفاقها تا چه میزان عامل تاثیرگذار است، افزود: «فقر در تمام نابه سازمانیهای اجتماعی نقش پررنگ دارد، اما باید گفت مشکلات روحی، روانی و ضعف تربیتی موثرترین عامل است. افرادی وجود دارند که در فقرهای بسیار شدید قرار دارند اما با شرافت زندگی میکنند زیرا فرهنگ و تربیت غنی دارند. ضعف فکری و فرهنگی اصلیترین عامل فشار در اینگونه جنایتهای غیر قابل جبران است.»
مدارس با قرار دادن روان شناسهایی از کودکی بچههای ناسازگار را شناسایی کنند و با کارکردن بر رفتار آنها حتی در دراز مدت آنها را کنترل کنند. زیرا کودکان ناسازگار از همان کودکی رفتارهای نامعمول را با شدت و ضعف مختلف در رفتار خود نشان میدهند. طبق صحبت روانشناسان با قاتلی که در پاکدشت بچههای زیادی را به قتل رساند، متوجه شدند که قاتل در کودکی دچار آزارهایی قرار گرفته است. اگر این افراد در کودکی توسط خانوادهها و مدارس شناسایی و درمان شوند جامعه به چنین فاجعهای نمیرسد.
البته گاهی کودکان خشونتهایی معمولی دارند که جای نگرانی نیست؛ اما طبق تحقیقات کودکی دیده شده بود که هنگام بحث با همسالان خود به شدت عصبی میشد و رفتارهای نامتعارف تا سر حد مرگ از خود نشان میداد؛ همان کودک در بزرگسالی هیچ کنترلی بر رفتار خود در هنگام عصبانیت نداشت این موضوع نشان میدهد بسیاری از مشکلات روانی ریشه در کودکی دارد که اگر از ابتدا تحت کار کارشناسی قرار گیرد، قطعا میتواند از پیشروی جلوگیری کند.
ارسال دیدگاه