غلامرضا فدایی*

همه سرِ کاریم

خواندن کم نشده است خواندن مفید کم شده است. بسیاری این روز‌ها در این کشور می‌نالند که خواندن کم شده است و به این مناسبت سال گذشته را سال خواندن نامیدند و در مراسم و مناسبت‌های مختلف از اینکه خواندن کم شده است گله‌هایی هم شد. بلی درست است خواندن کتاب کم شده است و آن هم دلایلی دارد.

کد مطلب: ۸۰۴۰۵۵
لینک کوتاه کپی شد

آمدن اینترنت با این سرعت و جاذبه حیرت‌آور دیگر مجالی برای خواندن کتاب نگذاشته است. شما برای اینکه اطلاعی کسب کنید دیگر به کتاب مراجعه نمی‌کنید و اینترنت با سطحی وسیع و سرعتی کم نظیر خواسته شما را برآورده می‌کند و همانند کتابخانه همراه کتابدار بدون منت کار شما را راه می‌اندازد. حتی در مورد دانش هم کم و بیش این وظیفه را انجام می‌دهد. تفکر تعطیل شده است، بنابراین خواندن کم نشده است. شما می‌بینید همه افراد را از پیر و جوان و حتی بچه کوچک با رایانه، لپ تاپ و از همه بیشتر گوشی‌های همراه دائما مشغول خواندن هستند و این نه شب می‌شناسد و نه روز و می‌بینید حتی سر سفره غذا یا در رختخواب و نیز در سفر و رانندگی هم این گوشی‌ها شما را رها نمی‌کند یا بهتر است گفته شود شما آنها را رها نمی‌کنید.

برای تشویق بیشتر به خواندن همه کوشش می‌کنند اما برای تولید محتوای مناسب تلاش بسیار کمی صورت می‌گیرد. به این خبر از ایبنا توجه کنید که یک کارآفرین چینی اساس توصیه خود را بر صرفه‌جویی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی و تماشای تلویزیون گذارده است.

به نوشته شبکه اقتصادی «کوارتز»، او با استفاده از فرمول‌ ریاضی به این نتیجه رسیده است که انسان‌ها می‌توانند به صورت میانگین هر دقیقه بین 200 تا 400 کلمه را بخوانند. از طرف دیگر او میانگین کلمات هر کتاب را 50 هزار در نظر گرفته است. چون با استفاده از ضرب و تقسیم‌های ریاضی می‌گوید اگر انسان‌ها تصمیم بگیرند سالی 200 عنوان کتاب بخوانند باید سالانه 10 میلیون کلمه بخوانند که وقتی آن را تقسیم بر 400 کنیم به عدد تقریبی 25 هزار دقیقه می‌رسیم. به گفته‌ این کارآفرین چینی، 417 ساعت نیاز است تا 200 عنوان کتاب خوانده شود. نکته‌ای که در توصیه‌ مطالعاتی این فعال اقتصادی وجود دارد نگاه ریاضی‌وار او است به مساله مطالعه. او همه چیز را بر اساس عدد و رقم در نظر می‌گیرد. او می‌گوید این حساب وکتاب برای کسانی است که در طول هفته بین 40تا50 ساعت کار می‌کنند.

اما لازم است این افراد مقداری در عادت‌ها و رفتارهای خود تغییر دهند تا بتوانند 417ساعت فراغت را در طول سال به دست آورند. به گفته‌ او لازم است انسان‌ها از همه فرصت‌ها از صندلی پارک‌ها گرفته تا کاسه‌های توالت استفاده کنند تا بتوانند مطالعه خود را پیش ببرند. اصل دوم در فرضیه‌ این فعال اقتصادی این است که انسان‌ها نسبت به مطالعه سخت‌گیری نکنند و از همه ابزارها مانند تبلت، گوشی همراه، کتاب‌های چاپی و غیره استفاده کنند.

به نوشته‌ «کوارتز»، در آمریکا به طور میانگین سالانه حدود 600 ساعت از وقت مردم برای گشت و گذار در شبکه‌های اجتماعی صرف می‌شود و حدود 1600 ساعت نیز صرف تماشای تلویزیون می‌شود. احساس کاذبی که این پدیده قرن به همه می‌دهد و همه را به خود مشغول کرده و سرکار می‌گذارد به قدری است که حتی سلامت انسان‌ها را از نظر روحی و جسمی به خطر انداخته و همچون اعتیادهای مزمن آنها را گرفتار کرده است. و این مسیر همچنان با سرعتی هر چه تمام‌تر دارد طی می‌شود.

بنابراین همه می‌خوانند به طوری که همه را نگران کرده است که چه می‌خوانند. این خواندن کاذب که چشم‌ها را به قدری ضعیف کرده که همه عینکی شده‌اند و غروری بیجا هم به دنبال داشته است. افراد به جای اینکه کار کنند و مهارت کسب نمایند فقط اطلاعات می‌گیرند و به جای اینکه با خانواده باشند با خانواده‌های مجازی بی‌نام و نشان سر و کار دارند که اغلب آنها را تا سرِ چشمه می‌برد و تشنه بر می‌گرداند! پس نباید نگران نخواندن بود باید نگران چه خواندن بود و یا نگران تفکر بود که تعطیل شده است. زیرا آنچه از انسان انتظار می‌رود تفکر است و اینکه آنچه را می‌بیند یا می‌خواند درباره آن تفکر و تعمق کند. تفکر از این جهت تعطیل است که هم مایه اولیه نیست که بر اساس آن شخص به تفکر بنشیند و آنقدر معیارها به هم ریخته و با فلسفه نسبیت درآمیخته و به خورد مردم داده شده است که دیگر ملاکی برای قضاوت و تشخیص خوب از بد نیست و ثانیا آنقدر مطلب در هر لحظه و کمتر از لحظه بر سر و روی فکر ما می‌ریزد که مجال اندیشیدن به ما نمی‌دهد و گاه آنقدر توأم با تناقضات و اختلافات است که آدم را متحیر می‌کند.

هایدگر کتابی دارد که به فارسی هم ترجمه شده است به نام «چه باشد آنچه نامندش تفکر» او به صراحت بر تمدن جدید می‌تازد که بر خلاف آنچه تصور می‌شود که مردم این زمانه آگاه و بیدار شده‌اند ولی بر عکس تفکر و به ویژه تفکر فلسفی آنها از بین رفته است. و این همانی است که مولای ما می‌گفت تفکر یک ساعت ارزش هفتاد سال عبادت دارد. زیرا تفکر است که نجات بخش است و نه صرفا خواندن. خواندن هم برای اندیشیدن و تصمیم درست گرفتن است و استمرار این وضعیت به نفع کیست؟ به نفع آنکه مدیریت می‌کند و همه را مشغول می‌کند و خود از آن سود می‌برد و به ما هم لذت کاذب می‌دهد که همه چیز را می‌دانیم و با همه جا مرتبط هستیم اما نمی‌دانیم که در خیلی از موارد همه سرِ کاریم .

منبع: آرمان

* استاد دانشگاه

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار