ˈحسن خوشدلˈ ترانه سرا و موسیقیدان اهل انزلی گرامی داشته شد

خبرگزاری پانا:گروه هنر انزلی به مناسبت هفتاد و هشتمین سالگرد میلاد ˈ حسن خوشدلˈ ترانه سرا ، آهنگساز و موسیقیدان اهل انزلی در مراسمی از وی تقدیر کرد.

کد مطلب: ۱۶۵۴۷۳
لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرگزاری پانا،ˈحسن خوشدلˈ را اگر بشناسی و نوای سازش را یک بار شنیده باشی یاداوری او بدون سازش گارمان (آکاردئون) ممکن نیست.

او با نوای سازش صحنه ها و حس و حالی را می آفریند که برای گوش های آشنا به سان تصویری است که ارنست همینگوی در ˈپیرمرد و دریا ˈ خلق کرد .

در نوای سازش باد و باران و مهتاب جریان دارد . صدای پارو زدن مالا، وزش نسیم از میان خوشه های شالی ، پرواز پرندگان در میان نی های تالاب انزلی و رقص مهتاب بر آب را از سازش می شنوی . در ترانه هایش انگار عشق متبلور شده ، عشق به مردم این دیار ، مالای گرفتار توفان ، شالیکار خسته از کار ، هی هی چوپان و درد خاموش هیزم شکن .

خوب که گوش بسپاری از ترانه ˈ ملˈ او صدای وزش توفان ، برخورد امواج با موج شکن ، فریاد مالای گرفتار و شیون یار مالا در ساحل را می شنوی .

بیماری صدا را از او گرفته و به مدد دستگاهی همچون بلندگو که زیر گلو می گذارد سخن می گوید . ساده است و صمیمی و صبور با چشمانی مهربان و روحی عمیق همچون کاسپین همان دریایی که در کنارش پا گرفته .

به یاد می آورد: شبی روی مل (موج شکن) شاهد غرق شدن صیاد جوانی بودم که در میان توفان فریاد می زد و سرانجام دریا او و قایقش را در خود فرو برد . چنان دلم به درد آمد که آرزو می کردم کاش قدرتی داشتم تا صاعقه وار فرود آیم و او را از چنگ امواج نجات دهم ولی افسوس و این فاجعه انسانی چنان بر او تاثیر گذاشت که ترانه ˈمل ˈ را ساخت.

شاید حکمت این که دیگر صدایی از حنجره حسن خوشدل در نمی اید همین است که مجبور شود تا با ترانه ها آهنگهای گویا و ماندگارش با مردم سخن بگوید .

ترانه های فولکلوری که از مردم و زندگی آنها و برای آنها بود و به نوعی واگویه هویت فرهنگی مردمان گیلان . ترانه هایی چون ˈزنگالوˈ، ˈعبدوˈ ، ˈحسن زنگیˈ .

ˈ حسن خوشدل ˈ متولد 28 آذر 1314 قائمشهر است ، ولی از اوان کودکی چنان در شهر ساحلی انزلی ریشه دوانیده که جدایی از آن نتواند.

می گوید : پدرم بازرگان بود و مرتب به باکو سفر می کرد. این بود که ما را به انزلی آورد و در اینجا بزرگ شدم . موسیقی را از آقای فرهیخته فرا گرفتم . جزو گروه پیشاهنگ ها بودیم و سرودها را سر کلاس می خواندم . بعد از مدتی شروع کردم به یادگرفتن ساز . اول قره نی و بعد ترومپت و بعد آکاردئون (گارمان) . بیست و سه ساله بودم که راهی تهران شدم . آنجا کلاسهای خاصی دیدم . پیانو را یاد گرفتم و آثار کلاسیک را کار کردم . بعدها از طریق رادیو و تلویزیون دنبالم آمدند و کارهایی را اجرا کردم .در آن سال ها با اینکه دانشجو نبودم به دعوت گروه نوازندگان دانشگاه به آنها پیوستم .

خوشدل ، بعدها شروع کرد به ترانه سرایی و زنگالو ، عبدو ،کپور، پشمک ، بوشو بوشو ترا نخوام ، ملوان و ترانه های بسیاری را به گیلکی و فارسی ساخت . ترانه هایی که چون چشمه ای زلال بازتاب زندگی مردمان دیارش بود .

در سال های پس از آن نیز در خلوت خودش ترانه های زیادی را نوشت و آهنگ های بسیاری ساخت اما زمانه به او فرصت بیرون دادن آن را نداد.

*هنرمند باید زبان گویای جامعه اش باشد

خوشدل معتقد است در یک ترانه، شعر باید با مخاطب حرف بزند .می گوید در ترانه هایم بیش از موسیقی حرفی که می خواستم بزنم برایم مهم بود . حرفهایی واقعی از جنس زندگی مردمان .

می گوید شعرها و ترانه های بسیاری دارم ولی تاکنون چاپ نشده . شعرهایی که روایتگر زندگی مردم دیارم است . همان مردمی که بهروزی آنها را بزرگترین آرزوی خود می داند.

*فولکلورها را باید حفظ کرد

خوشدل می گوید : ما در گیلان آهنگهای فولکلور بسیاری داریم که در واقع تاریخ و فرهنگ این دیار و مردمش و باید شرایطی مهیا شود تا آنها را به نحو مناسب حفظ کنیم و به نسل های بعدی برسانیم .

*هنرمندی برای مردم

خوشدل ، آن روزها که جوان بود و شاداب بارها ساز بر دوش می انداخته و در کنار کومه صیادان و برای مردم آهنگ اجرا می کرده .

اکنون نیز اگر سری به یکی از رستوران ها در مسیر جاده رشت به انزلی بزنی، می توانی امیدوار باشی که این آدم بی نظیر را ببینی و صدای سازش را بشنوی.

خوشدل گرچه اکنون دیگر جوان نیست ولی وقتی ساز به دست می گیرد و می نوازد، یکپارچه شور می شود و عشق.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار