تئاتر سرشار از دروس آموزنده است

تهران (پانا) - بازیگر نمایش «بیداری کالیگولا» می‌گوید تئاتر را به عنوان نقطه‌ای برای تجربه ‌عشق، زندگی، کارگروهی و سرشار از دروس آموزنده می‌داند و عنوان می‌کند این نمایش هر فردی را درگیر دیالوگ‌‎ها، فرم‌ها و فضاهای بصری نمایش می‌کند؛ شلوغی و درهم آمیختگی سنگین میان اجزای اثر بی دلیل و تنها برای بهتر نشان دادن جلوه نمایش نیست. به نوعی می‌توان گفت تمام ابزار درخدمت هدایت مخاطب به مسیری مشخص هستند، مسیری که شاید دلپذیر باشد و یا شاید نباشد.

کد مطلب: ۱۴۴۰۷۸۵
لینک کوتاه کپی شد
تئاتر سرشار از دروس آموزنده است

نمایش «بیداری کالیگولا» یک تئاتر نمایش در نمایش است که شیوه اجرایی آن متادرام است. متادرام با ویژگی هایی که در زمان اجرا ایجاد می کند؛ فضایی می سازد که تأثیرات بسیار زیادی در پیشبرد نمایش دارد.

درام در تلاش خود برای برقراری ارتباط و تفکرات و اندیشه هایی که سعی دارد در جامعه نشردهد، در طول موجودیت خود از هر امکانی بهره برده است. ساختار داستانی نمایش ها گاهی وابسته به تغییر واقعیت شخصیت های بازی در دنیای "درام" است. آنها دست به فریبکاری می زنند،خود را به جای دیگران در دنیای نمایش قرار می‌دهند و برای افشای واقعیتی نمایش سازی می کنند.شخصیت های بازی،خود تماشاگران نمایشی دیگر در دنیای درام می شوند و همه اینها در بافت «دراماتیک» نمایش اتفاق می‌افتد.

این نمایش در پنج پرده به روی صحنه رفته است. پرده اول: هامون به علت عدم توانایی, در تحمل درد نبودن معشوقش, تصمیم میگیرد با کوبیدن ۲۰۶ نوک مدادی خود به جسمی سخت , در مسیر جاده , که این برخورد بتواند جان او را بگیرد، از درد رهایی یابد. بازیگران این پرده : شش زن و شش مرد .

پرده دوم: هامون روی صحنه نیست و نبوده است. صحنه به نبودن وی واکنش می دهد. بازیگران این پرده: هفت زن و پنج مرد.

پرده سوم: هامون جسم سخت برای برخورد را پیدا کرده و با سرعت در حال حرکت به سمت آن است. اما زنی دقیقا در محل برخورد در کنار جاده، فرزند خود را در برگرفته و هامون دچار شُک این تصمیم می شود که آیا جای دیگری را برای برخورد انتخاب کند یا به همراه خود این مادر و فرزند را نیز مورد اصابت قرار دهد؟ هامون دچار کالیگولا شدن می شود. بازیگران این پرده : شش زن و دو مرد.

نگین شیرازیان، بازیگر نمایش «بیداری کالیگولا» در گفت‌وگو با پانا با اشاره به حضورش در این نمایش گفت: «شیوه روایی این اجرا، نمایش در نمایش است؛ این بدان معناست که هرکدام از بازیگران، علاوه بر نقش اصلی دارای نقش دوم یا بعضاً بیشتر هستند و گروه نمایشی فوق از غیبت یکی از کاراکترهای اصلی نمایش به تنش و درگیری افتاده‌اند. نکته جالب‌توجه این نمایش سرعت و هیجان کار است که باعث می‌شود مخاطب هرلحظه به این نمایش دقت کند چراکه در غیر این صورت از سیر داستان بازمی‌ماند.»

وی ادامه داد: «نمایش بیداری کالیگولا همان‌گونه که از نامش مشخص است به بیداری کالیگولای وجودی هرکدام از ما اشاره می‌کند؛ گاهی ندانسته کالیگولای وجودی ما ظلم می‌کند گاهی مظلوم واقع می‌شود. این نمایش صحنه‌ای از زندگی است زندگی فردی عاشق که به خاطر معشوقه خودکنترل زندگی از دستش خارج‌شده و کالیگولای وجود او بیدار شده است. به‌واقع مشوش بودن ذهن یک عاشق به‌خوبی نمایش داده خواهد شد؛ بر این باورم که باید با ذهن یک عاشق که در مرز درماندگی و ناامیدی است به این نمایش نگریست و ابعاد وجودی آن را دید، حس عشق و نفرت او بیدار و درنهایت این شخص به جنون می‌رسد.»

این هنرمند سینما و تئاتر عنوان کرد: «روزگاری را سپری می‌کنیم که هرلحظه از آن مملو از کالیگولاها، عشق‌ها و نفرت‌هایی است که از پس آن ظلم‌هایی نمایان می‌شود که به مظلوم روا می‌شود. برای من فرصت نابی بود که در این نمایش بامعنا حضورداشته باشم و از این بابت پروردگار را شاکرم.»

وی با تأکید بااینکه مخاطب با در نظر گرفتن عواقب کالیگولا شدن دید عمیق‌تری به زندگی خود پیدا خواهد کرد؛ افزود: «بودن و زیستن در این نمایش افتخاری برای بنده بوده و است. از مخاطبان عزیز در این فرصت که به من داده‌شده تقاضا دارم بادید عمیق‌تری به کار بنگرند؛ لطفاً با حضور گرمتان، به سفری از جمال هنری پیوسته و در دنیایی از احساسات عمیق، همراه ما باشید.»

بنیامین اسماعیلی دیگر بازیگر این نمایش نیز با اشاره به حضور در این نمایش گفت: «نمایش بیداری کالیگولا یک اثر نمایش در نمایش یا همان متادرام است که نقطه‌ خلاقانه‌ آن برای من جدا نبودن گروه فرم و بازیگران است. علاوه بر این ؛ ترکیب بازیگران فرم و اصلی بسیار جذاب است، به‌نوعی می‌توان گفت پروژه‌ای بزرگ است که از اجزای کوچکی چون نور و موسیقی و حرکات دسته‌جمعی هماهنگ و دیالوگ‌هایی با ریتم تند و سر ضرب و تک‌گویی‌هایی پشت‌هم چیده شده است که همگی در ذهن‌های ما به‌وسیله فردی که داستان روی غیبت و عدم حضور او جلو می‌رود، گروهی تئاتری که در انتظار حضور بازیگر اصلی خود «هامون» هستند.»

وی ادامه داد: «درواقع شیوه‌ اجرائی این نمایش ترکیبی از شیوه‌ انتزاعی و رئالیستی است و حتی به‌نوعی می‌توان گفت تئاتری پست‌مدرن همراه با دکور مینمال و نمادین از اتفاقات نمایش؛ لازم به ذکر است که نمایش در تک‌گویی‌ها از ابزورد، کلاسیک و... نیز در کنار شیوه‌های گوناگون تئاتر بهره می‌گیرد که گویی تمامی حوادث ذهن شخصیت هامون را می‌بینیم. نمایش تلنگری به گروه‌ها و بازیگران تئاتر و همچنین جامعه‌ تئاتر امروز است که با حضور در سالن، مخاطب متوجه این امر می‌شود. همچنین باید گفت که این اثر برای مخاطب عام نیز ایجاد کاتارسیس می‌کند و دلیل می‌شود تا فشارهای ذهنی مخاطب پالایش شود.»

این هنرمند تئاتر و تلویزیون عنوان کرد: «کاتارسیس فوق، همراه با جاذبه‌ بصری، موسیقیایی و روایتی و حتی بازی بازیگران ایجاد می‌شود و تیم هماهنگی روی صحنه مشغول جلو بردن خط داستان است و با ترکیب تک‌گویی‌هایی برگرفته از نمایشنامه‌های مهم جهان دراماتیک هر مخاطبی را در برمی‌گیرد. این امر با هوشمندی نویسنده و تسلط او اتفاق افتاده است و همه ‌ما به‌عنوان بازیگر نمایش زندگی بحرانی دراماتیک همچون هامون داشته‌ایم که گویی کالیگولا وجودش بیدار و دچار جنون شده است.»

وی افزود: «تئاتر همواره برای من به‌عنوان یک هنرجو، نقطه‌ای برای تجربه ‌عشق، زندگی، کارگروهی و سرشار از دروس آموزنده بوده است. هم‌زمان با این پروژه، به من دو پروژه نمایشی دیگر نیز پیشنهاد شد اما دلیل اصلی‌ام برای همکاری با این تیم، حرفه‌ای بودن تیم کارگردانی و تسلط کارگردان روی متن و میزانسن‌ها و همچنین دوراندیشی او و بی حاشیه بودن بازیگران این کار است. علاوه به راین؛ پس از بحران‌های که در سال‌های قبل تئاتر پشت سر گذاشته، گویی مجدداً چرخ تئاتر به حرکت افتاده است.»

بنیامین اسماعیلی در پایان خاطرنشان کرد: «باید تشکر کنم از آقای ابراهیمی به دلیل خلق اثری متفاوت و اعتمادشان به من، همچنین تشکر خواهم کرد از تک‌تک عوامل تیم بیداری کالیگولا و علی‌الخصوص تیم کارگردانی، دوستان پشت‌صحنه که همانند یک خانواده در کنار یکدیگر تلاش کردند و زحمت کشیدند تا به مرحله اجرا برسیم. من از همکاری با همه‌ی آن‌ها لذت می‌برم و تشکر ویژه دارم از همه‌ی مخاطبانی که در این شرایط سخت تئاتر از تیم «بیداری کالیگولا» حمایت کردند.»

مانی محمدی، دیگر بازیگر این نمایش نیز با اشاره به حضورش در این نمایش اظهار کرد: «این نمایش هر فردی را درگیر دیالوگ‌‎ها، فرم‌ها و فضاهای بصری نمایش می‌کند؛ این شلوغی و درهم‌آمیختگی سنگین میان اجزای اثر بی‌دلیل و تنها برای بهتر نشان دادن جلوه نمایش نیست. به‌نوعی می‌توان گفت تمام ابزار در خدمت هدایت مخاطب به مسیری مشخص هستند، مسیری که شاید دلپذیر باشد و یا شاید نباشد.»

وی ادامه داد: «این نمایش در تلاش است تا بگوید کلمات و جملات قدرتی دارند که می‌تواند زندگی‌هایی را نابود کند و درعین‌حال حرف نزدن و خودخوری نیز می‌تواند آثار مخربی در زندگی افراد داشته باشد. البته این موارد در قالب داستانی عاشقانه پیش می‌رود؛ عشق رفت، معشوق مجنون شد، تراژدی شکل گرفت.»

این هنرمند تئاتر و تلویزیون بیان کرد: «حضور در این اثر پیش از هر چیز دیگری به چالش کشیدن خودم بود؛ ازنظر من و از همان مواجه اول با متن و تفکر کارگردان می‌توانستیم پیش‌بینی کنیم که مسیر سختی درراه است. دیالوگ‌های پیچیده، فرم‌های سنگین و به‌طورکلی فضای کار برایم جالب بود.»

وی افزود: «کارگردانی که از سر دغدغه کار نمی‌سازد و تنها برای بودن هر متنی را روی صحنه می‌برد، فاقد اعتبار است. دغدغه کارگردان برایم جالب بود و تماشا کردم تا چه اندازه درست این دغدغه تبدیل به یک اثر دراماتیک شد. متن اثر کمی پیچیده است اما اگر این متن پیچیده نبود، اشتباه بود؛ زیرا ما همین پیچیدگی را می‌خواهیم.»

مانی محمدی در پایان تأکید کرد: «تمامی گروه در تلاش بودند تا اثری آبرومند و شریف ارائه دهند؛ با مسیری مشخص‌شده از یک دغدغه اصلی؛ بنابراین پیشنهاد می‌کنم نمایش «بیداری کالیگولا» را بدون هیچ قضاوتی تماشا کنید و تنها همان چیزی را که می‌بینید تحلیل کنید، زیرا تمام چیزی که باید بدانید، ببینید و بشنوید همین است که در اجرا است.»

امیرحسین اشرفی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار