محسن رافعی، هنرمند معاصر درباره پنجمین دوره برگزاری پاییزبرگ میگوید؛
ارائه هنری تنها راه نهادینهکردن باورهاست
تهران (پانا) - پنجمین دوره رویداد پاییزبرگ در آستانه برگزاری است و بار دیگر، موضوع هنر محیطی و اهمیت و کارکرد آن را پررنگ کرده است؛ هنر محیطی در ایرانبهعنوان جریان زنده هنر معاصر، هنری است که اغلب با استفاده از عناصرو یا اشیاء موجود در طبیعت شکل میگیرد یا نظمی برگرفته از طبیعت احیامیشود.
هرچند که رویکردهای زیباییشناسانه در چگونگی خلق آثار بسیار مهماند اما در بسیاری موارد، تعهدات و پیامهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی زمینهساز این هنر است.
محسن رافعی، هنرمند معاصر در این باره به پانا میگوید: «اتفاقی که در هنر محیطی ایران شکل میگیرد، با مؤلفههای مختلفی پیوند خورده؛ مانند مسائل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و سایر مسائلی که در جامعه رخ میدهد. در واقع، بهواسطه اولویتهای پیشینی که در جامعه وجود دارد، هنر پس زده شده و به عقب رانده میشود. بنابراین، هنر محیطی که در قالب هنر عمومی در دل جامعه میآید، مخاطب را دعوت به حضور و اولویتدادن به هنر میکند. هدفی که گالریها، موزهها و نهادهای هنری سعی در انجام آن دارند اما بهواسطه مشکلات که در جامعه وجود دارد، فاصله بین هنر و مردم ایجاد شده. یکی از اهداف پابلیکآرت این است که با حضور در بین مردم و فضای عمومی، این فاصله را کاهش داده و دوباره هنر را بهعنوان یکی از اولویتهای زندگی مطرح کند. از طرفی این هنرکمک میکند که مسائل و مشکلات مختلف جامعه که با این شیوه خلق اثر، بیان میشود، درست درک شده و بهواسطه این درک درست، به مسائل قابلحل تبدیل شوند.»
پاییزبرگ؛ کاتالیزوری در بیان مشکلات جامعه به دور از هیاهو
بهگفته این هنرمند مجسمهساز، ازآنجاکه هنر محیطی عموماً در دل طبیعت انجام میشود، رویدادهایی مانند پاییزبرگ که در بطن جامعه و در محل رفتوآمد مردم برگزار میشود، بیشتر به سویههای هنر عمومی نزدیک است. در واقع قالب اصلی آن هنر عمومی است با استفاده از متریال طبیعی و محیطی که در شهر وجود دارد. او دراینباره میگوید: «بهواسطه مؤلفههای اجتماعیای که دارد، صرفاً بهعنوان یک رفتار محیطی شکل نمیگیرد و روایتهایی که از دل این هنر محیطی بیرون میآید، همواره با مسائل مختلف جامعه گره خورده و مسائل زیستمحیطی در کنار آن قرار میگیرد. از طرف دیگر، هنری که در ایران بهعنوان هنر محیطی ارائه میشود، بهواسطه غنای فرهنگی که در این کشور وجود داشته، با تمام مسائل فرهنگی هم گره میخورد.»

رافعی بر این باور است شرایط دشواری که امروز محیط زیست ما بهواسطه کاهش بارندگی، خشکسالی و سایر بحرانها، با آن درگیر است، نشان میدهد که برای حل این بحران، فقط تصمیمگیری نهادها و سازمانها مثمرثمر نیست و هنر محیطی، فارغ از زیباییشناسی، میتواند با هشدارهای زیستمحیطی و شهری، مثل آلودگیها، خشکشدن درختان، کمآبی و... توجه مردم را به اصلاح رفتارهای زیستیشان، جلب کرده و بسیار کمککننده باشد. در واقع وقتی موضوعی بهلحاظ ذهنی و فرهنگی برای مردم نهادینه شود، با اتحاد و همراهی بیشتری میتوانند در مقابل آن موضوع رفتار درستتری داشته باشند که شاید بتوانیم بگوییم ارائه هنری تنها راهنهادینهکردن باورهاست.»
اعلام حضور همراه با آرامش در دل التهابات سیاسی کشور
این هنرمند معاصر درباره نقاطعطف پاییزبرگ میگوید: «این رویداد بهنوعی رفتار مشارکتی بین سایر نهادهاست؛ از نهادهای هنری مانند دانشگاه هنر گرفته تا نهادهای سیاسی مانند وزارت امور خارجه. این نوع رفتار مشارکتی حتی میتواند یک نمونه مناسب برای سایر نهادها باشد و حتی خود مردم باشد؛ بهواسطه تکرار این مشارکت، مردم بهطور خودجوش یاد میگیرند که کنار هنرمندان و آثار هنری قرار گرفته و با آنها همراهی کنند. از طرف دیگر فضای میدان مشق، که پیشازاین عمومی و مردمنهاد بوده، رفتهرفته بهواسطه نوع کاربریاش، از دسترس مردم خارج شد. بنابراین یکی از وظایف بنیادینی که این رویداد بر عهده گرفته، شکستن انحصار فضا و بازگرداندن آن به مردم است؛ زمانی که مردم احساس کنند شهر به آنها تعلق دارد، برای حفظ آن تلاش میکنند. موضوع دیگر این است که پاییزبرگ، در دل شهر و در فضایی که فعالیتهای سیاسی رقم میخورد، بهنوعی اعلام حضور همراه با آرامش در دل التهابات سیاسی کشور است.»

بهگفته این هنرمند، رویداد پاییزبرگ، بهواسطه حس آشنایی که مردم با متریال خلق آثار دارند، بهراحتی ارتباط و تعامل را در شهر و بین مخاطبان برقرار میکند. حتی بهتر است برای رویدادهایی اینچنین که فضای شهری را از صلب و سکون خارج میکنند، مدتزمان بیشتری هم در نظر گرفته شود. از طرف دیگر، این رویدادها با توجه به زمان محدودشان، نیاز به ثبت و ضبط بیشتری نسبت به سایر فعالیتها دارند.
بهخصوص اینکه چنین رویدادهایی با بیان واقعیت و مشکلات جامعه به دور از هیاهو، مشکلات، مانند یک کاتالیزور،عمل میکنند که بهتر است نهادها و مردم نقدها را ببینند و از طریق مشارکت، در راستای حل آنها حرکت کنند.
ارسال دیدگاه