«بنز ایرانی» ؛ برای ماشین‌بازها دوست داشتنی نیست

تهران (پانا) - مستند «بنز ایرانی» روایتی شیطنت‌آمیز از سینما، سیاست، صنعت و فرهنگ ایرانی است.

کد مطلب: ۱۶۰۸۵۱۰
لینک کوتاه کپی شد
 «بنز ایرانی» ؛  برای ماشین‌بازها دوست داشتنی نیست

در زمانه فراگیری «تصویر» و امکان دسترسی به انواع و اقسام فیلم‌های سینمایی و مستند و انیمیشن همچنان یکی از علائق منتقدان و کارشناسان سینمایی دسته‌بندی گونه‌های مختلف سینما و قرار دادن آثار مختلف در این چهارچوب‌ها و ارائه تعاریف مشخص از این آثار است.

فیلم مستند در سال‌های اخیر وضعیت خاصی داشته و دارد.در سال‌های گذشته سینماگران مختلفی به دنبال «واقع گرایی»‌ و «ارائه تصویری مستندگونه» در آثار سینمایی خود رفتند و حتی بابت این مساله تعریف و تمجید شنیدند. مشخصا فیلمسازانی مانند: کیانوش عیاری و اصغر فرهادی در آثار خود تلاش کردند تا به نوع واقع‌گرایی نزدیک به مستند دست پیدا کنند و این رئالیسم به شدت در سینمای ایران تبدیل به مُد روز شد. در عوض برخی آثار مستند نیز تلاش کردند تا با فاصله گرفتن از حقیقت محض، فرم‌های تازه‌ای را تجربه کنند تا مخاطبان جدیدی را جذب سینمای مستند کنند و دایره تماشاگران این سینما را گسترش دهند. ساخت آثاری مانند: بهارستان خانه ملت ساخته بابک بهداد و رزم آرا یک دوسیه مسکوت ساخته احسان عمادی برخی آثاری هستند که در آن‌ها خبری از قید و بندهای فرمی سینمای مستند نیست و قصه مستند آن‌ها با بهره گیری از جلوه‌های ویژه تصویری به نمایش در می‌آید و اتفاقا این مستندها جایگاه ویژه‌ای در میان مخاطبان پیدا کرده‌اند. 

«بنز ایرانی» ساخته رضا استادی که این روزها در پلتفرم فیلیمو در حال نمایش است نیز فیلمی در همین چهارچوب و حال و هوا است.فیلم قصه ساخت اتوموبیل بنز در ایران را روایت می‌کند.اتوموبیلی که برند آن برای همه ایرانیان یادآور دوام و کیفیت است اما پیوند این برند با موضوع‌های مختلفی از جمله تجمل‌گرایی،انقلاب،مسائل سیاسی،ترورهای پیش از انقلاب،تحریم‌های دوره ترامپ و...باعث شده تا مخاطب در این اثر نه فیلمی با موضوع قدرت موتور بنز و رنگ بدنه و تاریخچه بلکه تماشاگر اثری تاریخی باشد که با نگاهی شیرین و توام با کنایه و انتقاد روایت می‌شود؛ به گونه‌ای که مخاطب در پایان فیلم با این سوال مواجه می‌شود که آیا واقعا همه آنچه در ۸۰ دقیقه مشاهده کرده، مستند به واقعیت‌های جاری بوده یا حاصل تخیل سازنده اثر است که هر رویدادی را با پس زمینه بنز وارد فیلم کرده تا تاریخ ایران از سال ۱۳۲۰ تا ۱۴۰۱ را در این اثر خلاصه کند؟! 

«داستان سرایی» یکی از امتیازهای بنز ایرانی است و همین مساله ارتباط مخاطب عام با فیلم را سهل و آسان می‌کند.فیلم داستانی ساخته و پرداخته ذهن سازنده آن است که هرکجا لازم بوده،با استناد به مصاحبه با شخصیت‌های واقعی، استفاده از عکس‌های خاص و دیده نشده و بریده روزنامه‌ها این داستان باور پذیر شده است.استفاده از داریوش کاردان در مقام گوینده گفتار متن و بهره گیری از موسیقی طنازانه فرشاد مشفقی و ریتم تُند تدوین نیز این باورپذیری را تشدید می‌کند؛ به گونه‌ای که در میانه‌های فیلم دیگر مخاطب پذیرفته که بنز نخ تسبیحی میان محمد رضا شاه پهلوی و صدام حسین و مسعود رجوی و اکبر هاشمی رفسنجانی و محسن رفیق دوست و محمود احمدی نژاد و حسن روحانی و دونالد ترامپ و بسیاری از شخصیت‌های تاریخی دیگر است.

بنز ایرانی البته فیلمی باب سلیقه و ذائقه ماشین‌بازها نیست و أصلا فیلمی درباره جزئیات اتوموبیل بنز نیست اما در عین حال قصه ساخته شدن و نشدن بنز را هم روایت می‌کند و از این نظر ابهامی برای مخاطب باقی نمی‌گذارد.ضمن اینکه فیلم در توجه به فرهنگ شفاهی و پس زمینه‌های ذهنی مخاطبانش به سرتیترهای مهم بنز در جامعه ایران هم می‌پردازد. از گفت و گو با خبرنگاری که بیست سال قبل در روزنامه همشهری گزارشی درباره آمبولانس‌های بنز بهشت زهرا نوشته تا فردی که برنده بنز قرعه کشی بانک تجارت شده و همچنین یافتن روزنامه نگاری که در دهه هفتاد با نگارش مقاله‌ای به اصطلاح زیرآب تولید اتوموبیل بنز در ایران را زده است.تقریبا اتفاق مهمی نبوده که بنز در آن حاضر باشد و در فیلم به آن اشاره نشود. 

در پایان فیلم نیز عنوان بندی به گونه‌ای که انگار در تمام هشتاد دقیقه مخاطب شاهد یک حرکت دایره وار بوده است.‌هر کس کار خودش را می‌کند. مهندس درگیر در پروژه تولید بنز در حال آب دادن به گل‌هایش است،خبرنگار و روزنامه نگار مطالبشان را می‌خوانند و مردم نیز واکنشی هیجانی به بنز دارند. گویی دوباره قرار است قصه‌ای جدید با موضوعی تازه در قالب مستند نمایش داده شود و این برداشتی که در ذهن بیننده تا ساعاتی پس از پایان فیلم وجود خواهد داشت.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار