انفعال، پاسخ‌دهی پلکانی یا حداکثرسازی بازدارندگی

زنجان (پانا) - تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران اسلامی، بیانگر آشکار نقض منشور ملل متحد بود. این اقدام نابخردانه که هویت راستین مدعیان قانونمداری، حقوق بشر و... را با عدم محکومیت آن در مجامع بین المللی علیه هنجارشکنی و عدم رعایت اصول و قواعد سازمان ملل متحد همراه خود داشت، موید راهبردی از جنس انتقام یا صبر را برای تصمیم‌سازان جمهوری اسلامی عیان ساخت.

کد مطلب: ۱۵۸۲۶۹۸
لینک کوتاه کپی شد
انفعال، پاسخ‌دهی پلکانی یا حداکثرسازی بازدارندگی

علی‌رغم تمام رایزنی‌های فعال جمهوری اسلامی ایران برای تفهیم مبانی سیاست خارجی خود در دوراهی دیپلماسی و واکنش‌هایی مانند وعده‌های صادق ۱ و ۲ که به حق هر دو در پاسخ به شیطنت‌های رژیم غاصب صهیونی در تجاوز به سفارت ایران و ترور شهید هنیه صورت گرفت، رژیم خبیث جرات تجاوز به خاک ایران را به خود داد.

در این چند روز، عملاً دو استراتژی میان صاحب‌نظران سیاسی و امنیت برای بررسی اوضاع آینده پس از آتش‌بس برای ایران مطرح می‌شود.

اول اینکه انتقام سخت‌تر و پاسخی دیگر به رژیم در صورت آغاز مجدد شیطنت، به صورتی که دیگر توان پاسخ‌دهی نداشته باشد و به فهم اساسی قدرت ایران به صورت قطعی برسد. این در حالی‌ است که این موضوع سه نقیصه دارد:

 الف: تضمین عدم پاسخ ندادن رژیم با لحاظ حمایت تمام‌قد آمریکا و حتی اروپا در تمام عرصه‌ها به علاوه عدم توجه به قوانین بین‌المللی و تفسیر‌به‌رای توسط آنها، چیست؟

ب: این روند پینگ‌پنگی معمای امنیت تا کجا ادامه خواهد داشت؟ تضمینی برای تبدیل نشدن به جنگ تمام عیار فرسایشی و ورود مستقیم و طولانی‌مدت حامیان رژیم وجود دارد؟

ج: تا چه اندازه هزینه باید صورت بگیرد؟ پشتوانه ما در این میدان، کدام بازیگران بین‌المللی یا منطقه‌ای هستند؟

دومی اینکه اقدام به صبر استراتژیک مجدد نماییم، پاسخ ندهیم و با بازسازی ضعف‌های وجودی و ایجادی خود با رفتن به سمت انزوایی با شکوه تنش را تا تبدیل شدن به قدرتی بلامنازع کاهش دهیم. در این موضوع نیز سه سوال مطرح است.

الف: با لحاظ سابقه صبر استراتژیک و دیدن نتایج آن مانند شیطنت‌های رژیم در ترور شهید هنیه، ماجرای پیجرها، اقدام مستقیم با تجاوز به خاک ایران و... چه تضمینی برای گام بلندتر برنداشتن رژیم خبیث با به چالش کشیدن تمام عرصه‌ها وجود دارد؟

ب: تکلیف پرستیژ، اقتدار و غرور ملی‌مان چیست؟

ج: اوضاع پس از آتش‌بس ایجاد شده میان ایران و رژیم اشغالگر قدس با اشراف به تجربه عهدشکنی‌های موزیانه و مکرر رژیم در درگیری‌های قبل با حزب الله، حماس و...، تا چه زمانی چنین منقبضانه خواهد ماند؟ می‌توان ثبات را به گونه‌ای در ایران تجربه کرد که مثلاً سرمایه‌گذاران اقتصادی در ایران با فرض تکرار شیطنت‌های این رژیم منحوس حاضر به سرمایه‌گذاری باشند؟

پس هر دو طیف باید توجه داشته باشند که معادله استراتژیک چندوجهی حاضر، به این راحتی قابل حل نیست. بایستی با لحاظ تاریخ روابط بین‌الملل در جنگ‌های جهانی و منطقه‌ای، کمی واقع‌بینانه، آینده‌نگرانه و به دور از احساسات و تعصبات به موضوع نگریست.

در این میان امکان دیگری نیز وجود دارد که کم‌هزینه و ماندگارتر بوده و می‌تواند جوابگوی هر دو طیف و هر دو دیدگاه باشد.

 به نظر می‌رسد آن راه در مقطع فعلی با اشراف به دستاویز شدن مساله هسته‌ای ایران، بر اساس تئوری بازی‌ها، رفتن به سمت بازی با ریسک بالا و حداکثرسازی توان بازدارندگی با تغییر در دکترین هسته‌ای با لحاظ انعطاف فقه شیعی در فتاوی مراجع تقلید می‌تواند باشد.

در این راهبرد، هم معمای امنیتی نخواهیم داشت و نیز، اتفاقاً باب مذاکره برای لغو تحریم‌های ظالمانه باز خواهد شد، چرا که طرف‌های مقابل ولو در ظاهر نپذیرفته باشند و اقدام به سر و صدای سیاسی و نظامی نمایند، دیگر در سیاست‌گذاری‌های اتاق فکر خود، از قدرت آفند و پدافند ایران آگاهی کامل داشته و ایران را به عنوان یک قدرت برتر در عیان پذیرا خواهند بود.

لذا این تغییر دکترین هسته‌ای، حلقه مفقوده بازدارندگی نظامی، سیاسی و حتی اقتصادی با نگاه فازبندی است.

در سخنان چندوقت پیش رهبر حکیم انقلاب در جمع خانواده شهدای امنیت نیز، دیگر نه فرمایشی به صراحت از انتقام سخت بود و نه صبر استراتژیک. ایشان به چهار نکته کلیدی اشاره کردند:

 اول: خطای محاسباتی رژیم خبیث و لزوم تفهیم قدرت ایران.

 دوم: سپردن تصمیم به مسئولین نظام، یعنی به خرد جمعی.

 سوم: شرارت‌های رژیم نه بزرگنمایی شود و نه کوچک‌انگاری.

 چهارم: افزایش قدرت در همه عرصه‌ها.

می‌توان در تحلیل چهار حکمت ایشان با توجه به نکته "نه تعلل می‌کنیم و نه شتابزده می‌شویم"، به این برداشت رسیده و چنین گفت: تفهیم قدرت، سپردن تصمیم به مسئولین، همچنین عدم بزرگنمایی و کوچک‌انگاری با افزایش قدرت با چه مدلی علاوه بر مفروضاتی که گفته شد ممکن است؟

گذر از مقطع حساس کنونی و حفظ اقتدار کشور و نظام، و نه تنها حفظ، بلکه افزایش کم‌هزینه آن با حداکثرسازی توان بازدارندگی ممکن است.

در جهان امروز که اثبات شد، قوانین بین‌المللی و سازمان ملل متحد، بازیچه دستان حامیان صهیونیسم جهانی است و از طرفی تمام قدرت‌های دوست مانند چین و روس در معادلات پیچیده، منافع خود را با یکی به نعل و یکی به میخ لحاظ می‌کنند، بایستی مستحکم‌تر و با اراده‌تر مسیر خودباوری و ایستادن روی پای خود را با حداکثرسازی بازدارندگی به ثبات نهایی جهان فعلی که نهایت آن وجود سلاح هسته‌ای است رساند. در آن صورت شاهد موازنه قدرت جدیدی در منطقه و جهان با تثبیت اقتدار خواهیم بود.

این تثبیت اقتدار دیگر امکان شیطنت‌های تکرارپذیر رژیم منحوس صهیونی و حامیان او را گرفته و با تبدیل شدن به ثبات چندوجهی توانایی حضور با آرامش سرمایه‌گذاران اقتصادی را نیز فراهم خواهد کرد.

نویسنده : فریدالدین حبیبیان - مدرس دانشگاه، پژوهشگر امنیت بین‌الملل و آینده‌پژوهی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار