زهرا صلواتی*
نگاهی به سریال «لمندگان»؛ یک سریال امروزی با ایده و اسمی خاص
تهران (پانا) - سیتکامها یا کمدیهای جمع و جوری که فقط چند شخصیت اصلی دارند و در لوکیشنهای کوچک و محدودی مثل خانه و اداره تصویربرداری میشوند، امروزه از پرطرفدارترین سریالها بهشمار میروند. بعضی از این سیتکامها مانند دوستان، آشنایی با مادر، خانواده امروزی و... بینندگان جهانی داشتهاند و با استقبال چشمگیر مردم در سراسر دنیا مواجه بودهاند.

در ایران نیز مجموعههای طنزی در قالب سیتکام ساخته شده است که از مشهورترینشان میتوان به کارهای مهران مدیری مانند «پاورچین» و ساختههای مهران غفوریان از جمله «این چند نفر» که در زمان پخش به هژیرها معروف بود و بسیار پرمخاطب، اشاره کرد. سیتکامها به دلیل نیاز به بودجه ساخت کمتر و فرایند آسانتر تولید معمولا در نزد تهیهکنندگان و کارگردانان هم محبوب هستند و یکی از پرطرفدارها محسوب میشوند. بیشترین کنشها و واکنشها در این نوع آثار نمایشی بر مبنای طنز کلامی و موقعیت است که بر حسب مقتضیات و حال و هوای فیلمنامه، مورد توجه قرار میگیرند.
یکی از مجموعههای نمایشی جدید تلویزیون که این شبها از شبکه ۲ سیما پخش میشود سریال «لمندگان» است. لمندگان را میتوان یکی از آخرین سیتکامهای تلویزیون بهشمار آورد که به نویسندگی مهدی علیمیرزایی و کارگردانی محمدصادق بکتاشیان ساخته شده است. طرح اولیه این سریال بسیار بدیع و خلاقانه است؛ «سه جوان است با نگاهی متفاوت به زندگی، صاحب تفکری هستند که چرا لاکپشتی که به کندی حرکت میکند، ۳۰۰ سال عمر دارد، اما خرگوشی پرتحرک تنها چهار سال زنده میماند؟ آنها با تکیه بر این تفکر، سبک زندگی لمیدن و آرامزیستن را برمیگزینند؛ شیوهای که بهزعم خودشان میتواند عمرشان را طولانیتر کند.» البته که نوع اجرای این طرح نیز شرط است و موضوع بسیار حائز اهمیتی به حساب میآید. طنزی که در لمندگان غالب است بیشتر بر پایه کلام بنا شده تا موقعیت و شاهد رفتوآمدهای کلامی زیادی میان کاراکترها هستیم. این رفتوآمدهای کلامی اگرچه در برخی مواقع بسیار ظریف و هوشمندانه به نظر میرسند اما گاهی هم در اثر تکرار زیاد و مانور بیش از اندازه، گلدرشت میشوند و در نگاه مخاطب خسته کننده و کلیشهای به نظر میآیند. از سوی دیگر، فشردگی این داد و ستدهای کلامی گاها تمرکز را از بیننده میگیرد و اصطلاحا از جریان قصه عقب میاندازد. به بیان دیگر، کلام بر امور دیگر میچربد و همه چیز تحتالشعاع دیالوگ قرار میگیرد و نقش گفتوگو آنقدر پررنگ است که فرصت را از سایر عوامل لازم برای اجرای یک اثر نمایشی گرفته و مخاطب را درگیر هضم و تحلیل رفتوآمدهای کلامی بیپایان میکند. شاید اگر سازندگان سریال لمندگان نقش بیشتری را برای سایر فاکتورها به ویژه طنز موقعیت لحاظ میکردند، خروجی چنین طرح خلاقانه و به روزی میتوانست یک اثر نمایشی جذابتر و پرمخاطبتر باشد. نکته جالب آنکه نویسنده سریال با خلاقیتی تحسینبرانگیز، آینده احتمالی و فردای سه جوان و شخصیت اصلی سریال را با چنین دیدگاه و فلسفهای به زندگی، در قالب سه کاراکتر میانسال در فیلمنامه گنجانده و آنها را به تناوب وارد قصه میکند.
لمندگان یک سریال امروزی است که میخواهد از زبان جوانان سخن بگوید و اصولا جامعه هدف مخاطبانش را هم همین جوانان تشکیل میدهند. رامتین، کوروش و فواد به عنوان قهرمانان اصلی سریال با وجود اختلاف آرا و دیدگاهشان، طیفی از جوانان امروزی را نمایندگی میکنند. جوانانی که شاید بعضی از اعتقاداتشان برای والدین و بزرگترها عجیب و غریب و غیرقابل درک باشد و معقول و منطقی به نظر نرسد. هر سه این کاراکترها با وجود یک بیقیدی ذاتی و بیتفاوتی عمدی به آنچه در اطرافشان میگذرد و حتی آیندهای که در انتظارشان است برای خودشان یکپا فیلسوف هستند و به وقتش فلسفهبافیها میکنند. به عبارت بهتر، نویسنده و کارگردان سریال لمندگان توانستهاند چهرهای واقعی و ملموس از جوانان امروزی را به نمایش بگذارند. جوانانی که با وجود بیقیدی ظاهری، اتفاقا فلسفه و نگاه مخصوص به خویش را به زندگی دارند.
ایفای نقش این سه جوان هم به سه بازیگری سپرده شده که به غیر از امیرکاظمی، آن دوی دیگر مجید افشاری و محمد معتضدی چهرههای شناخته شدهای نیستند. این ریسکپذیری اگرچه تا حدودی جواب داده و این سه بازیگر تقریبا توانستهاند از پس ایفای نقششان برآیند اما شاید اگر نقشهای اصلی سریال لمندگان به بازیگران معروفتر و البته تواناتری سپرده میشد، نتیجه کار از این که هست بهتر و جذابتر از آب درمیآمد. در ضمن، شباهت رفتاری این سه جوان با شخصیتهایی که مخاطب پیش از لمندگان در سریالهای دیگر دیده است هم گاهی تکراری به نظر میرسد. برای مثال، رفتارهای رامتین با بازی امیر کاظمی در اشتیاق به ازدواج و عجله در این موضوع بسیار به رفتارهای حبیب سریال لیسانسهها شباهت دارد. با این حال، کنشها و رفتارهای این سه جوان آنقدر جذاب هست که بتواند مخاطب را با خود همراه کند.
لمندگان یک سریال متفاوت است با ایدهای متفاوت، طنزی متفاوت و البته نامی متفاوت. ایدهای که شاید اگر در اجرای آن دقت و ظرافت هنری بیشتری به خرج داده میشد، میتوانست سببساز ساخت یکی از سریالهای متفاوت چند دهه اخیر تلویزیون شود. با این حال، ساخت چنین سریالهایی را باید به فال نیک گرفت و امیدوار بود تولید این آثار متفاوت و غیرکلیشهای بیشتر در دستور کار باشد. لمندگان اگرچه به قدرت و قوت سریالهایی مثل لیسانسهها نیست اما یک اثر نمایشی امروزی، متفاوت و خاص است.
ارسال دیدگاه