مدیری که معلمی را دوست داشت و به مدیریت فکر نمی کرد

تهران (پانا) - سحر ترکمان پری، مدیر دبیرستان «اسکندرلو» معتقد است به بچه های مدرسه اش بیشتر از فرزندان خودش اهمیت می دهد و حتی گاهی که کارهای مدیریت در مدرسه در تداخل با کارهای خانه‌اش قرار می‌گیرد، از آنجا که او عاشق کار و بچه ها‌ست، خانواده‌اش با این موضوع کنار می‌آیند.

کد مطلب: ۹۵۲۶۶۲
لینک کوتاه کپی شد
مدیری که معلمی را دوست داشت و به مدیریت فکر نمی کرد

سحر ترکمان پری درباره اینکه چگونه مدیر شده است، گفت: من از همان کودکی دوست داشتم که معلم شوم و در همه بازی‌ها نقش معلم را داشتم و همیشه به تدریس کردن و دانش‌آموز داشتن فکر می‌کردم. معلم کلاس اول من، معلم ادبیاتم در دبیرستان، دختر عمه‌ای که دوسال از من بزرگ‌تر بود و وارد این کار شده بود و مهمتر از همه علاقه خودم برای اینکه این شغل را انتخاب کنم، تأثیر داشتند. الآن که معلم ادبیات هستم احساس خوشبختی می کنم و خوشحالم که توانستم راهی را که دوست دا‌شتم انتخاب کنم. اما من هیچ زمانی به مدیریت فکر نکرده بودم چون آدمی کم رو بودم. وقتی در اداره با من صحبت کردند، گفتند این یک تکلیف است و خلاصه همه اینها باعث شد من مدیریت را انتخاب کنم.

وی افزود: الآن که درباره شغل مدیریت فکر می کنم پشیمان نیستم ولی با خودم می‌گویم ای کاش بیشتر فکر کرده بودم چون نه تنها من بلکه همه در این پست رها می‌شویم و کسی هم از ما حمایت نمی‌کند و اگر اتفاقی بیفتد مسئول اول و آخرش خودمان هستیم. من زمانی که وارد این پست شدم تمام کسی را که قبلا بوده‌ام کنار گذاشتم و یک آدم جدید شدم، چون در این پست چه می‌خواستم و چه نمی‌خواستم یک پناهگاه شدم یعنی اگر دانش آموزان یا اولیا مشکلی برایشان پیش می‌آمد و معاونان و معلمان نمی‌توانستند کاری انجام دهند نهایتا به من رو می آوردند و این سخت است که یک نفر پناهگاه چند نفر باشد.

وی ادامه داد: من دفترچه‌ای دارم و شب ها که می‌خواهم بخوابم با گوشی‌ام و یک خودکار بالای سرم می‌گذارم. بعضی اوقات نیمه‌شب یک‌دفعه از خواب بیدار می‌شوم و نور گوشی ام را روشن میکنم و آن ایده‌ای را که در آن لحظه در ذهنم آمده است، می‌نویسم چون می‌ترسم صبح که بیدار شوم از یادم رفته باشد.

سحر ترکمان پری درباره احساسش در روز اول مدیریت گفت: شش سال گذشته است. روز اولی که مدیریت را قبول کردم احساس شیرینی نداشتم بلکه احساس اضطراب داشتم درباره این مسیری که انتخاب کرده‌ام. با خود می‌‌گفتم آخرش چه می‌شود؟ آیا از عهده این مسئولیت بر می‌آیم؟ من کاملا بی‌قرار بودم و دنبال این بودم که کارهایم را خوب و به موقع انجام دهم و برنامه‌ریزی خیلی خوبی برای مدرسه داشته باشم.
وی درباره بچه‌های مدرسه گفت: من دوست دارم برای بچه‌های مدرسه‌ام هر کاری که از دستم بر می‌آید، انجام دهم. دوست داشتم آن‌قدر اختیار داشته باشم که حتی بیرون از مدرسه حواسم به دانش‌آموزانم باشد. من وقتی به خودم رجوع می‌کنم می‌بینم همه بچه‌های مدرسه‌ام را، چه کسی که درس خوانده و چه کسی که درس نخوانده، یک اندازه دوست دارم و حتی به بچه‌های مدرسه‌ام بیشتر از بچه خودم اهمیت می‌دهم. خیلی وقت‌ها من حواسم به دخترم نبوده فقط دورادور دیدم که چه کار می‌کند، درس می‌خواند و...
ترکمان پری افزود: اما یک چیز از بچه‌ها خیلی مرا اذیت میکند. من خیلی به قوانینی که در مدرسه، در خانه و در جامعه وضع شده است، اهمیت می‌دهم و اصلا نمی‌توانم تحمل کنم که کسی قوانین را رعایت نکند. تا به حال نشده است به کسی به خاطر درسش تذکر دهم اما همیشه برای رعایت قوانین به بچه‌های مدرسه‌ام تذکر داده‌ام. دغدغه من برای بچه‌های مدسه‌ام و بچه خودم این است که شاد باشند، چون اگر شاد باشند می‌توانند درس هم بخوانند.
سحر ترکمان پری در آخر گفت: هدف نهایی من از معلمی و مدیریت خدمت به مردم است و چند آرزو دارم. آرزوی اول من این است که ما قرار است جامعه‌مان را به دست این بچه‌ها بسپاریم و دوست دارم جامعه‌مان آن‌قدر خوب باشد که وقتی خواستیم تحویل امام زمام دهیم، خجالت نکشیم که البته نمی‌دانم در این زمینه چقدر موفق بوده‌ایم. آرزوی دوم من در حوزه آموزش و پرورش این است که سیستم آموزشی عوض شود. سیستم آموزشی باید طوری باشد که وقتی ما زنگ خانه را می‌زنیم بچه ها با جیغ و هورا و خوشحالی از مدرسه بیرون نروند. آرزوی سوم‌ام این است که هیچکس به خصوص بچه‌های مدرسه‌ام اتصال خودشان را با خدا و قرآن قطع نکنند چون ما هر زمانی که از قرآن دور شدیم به مشکل خورده‌ایم. من دوست دارم این اتصال همیشه باشد. این‌هایی که گفتم شعار نیست تجربه این چند سال زندگی من است.

*آرزو مرادی کردخوردی، دانش‌آموز خبرنگارمنطقه ۱۵

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار