ایمانی : نمایش همسرآزاری در صدا وسیما مشروعیت دادن به یک اقدام غلط و غیرفرهنگی است

جامعه شناس: تصویب قانون تأمین امنیت زنان در برابر خشونت ضرورت دارد

تهران (پانا) - محمدرضا ایمانی، جامعه شناس به حاشیه‌های پخش برنامه «فرمول یک» با موضوع درخواست مکرر طلاق از سوی یک زن و در نهایت تصمیم وی به ادامه زندگی، اشاره می‌کند و می‌گوید حضور این افراد در چنین برنامه‌هایی به این دلیل است که به مسئولیت اجتماعی به ویژه در بستر رسانه‌ای توجهی نشده است و نمایش همسرآزاری در صدا و سیما مشروعیت دادن به یک اقدام غلط و غیرفرهنگی است.

کد مطلب: ۸۹۶۵۴۴
لینک کوتاه کپی شد
ایمانی :  نمایش همسرآزاری در صدا وسیما  مشروعیت دادن به یک اقدام غلط و غیرفرهنگی است

این جامعه‌شناس در پاسخ به این سوال که آیا پخش این برنامه‌ها مشروعیت دادن به خشونت خانگی و همسرآزاری است به پانا گفت: بله خشونت است و آمار خشونت علیه فرزندان و زنان در کشور ما بالاست اما باید توجه کرد هر پدیده‌ای که از قالب بسترهای اجتماعی خارج شود و رسانه‌ای شود، چه بخواهیم و چه نخواهیم موضوعی را در جامعه ترویج داده‌ایم.

وی اضافه کرد: وقتی موضوعی همچون حضور این خانواده در برنامه، شکل رسانه‌ای پیدا می‌کند به یک موضوع فرهنگساز تبدیل می‌شود، حال چه منفی باشد و چه مثبت. این نگاه و دیدگاه وقتی وارد فضای خانواده می‌شود چالش‌هایی را ایجاد می‌کند. از طرفی متاسفانه در خصوصیات رفتار زناشویی نیز الگو و استاندارد درستی نداریم و اغلب افراد در جامعه مهارت‌های ارتباطی با همسر خود را بلد نیستند. وقتی چنین مواردی را به عنوان یک نمره ممتاز معرفی می‌کنیم فارغ از اینکه این نمره ممتاز، منفی یا مثبت باشد، می‌تواند در بستر ذهن ناآگاه افراد بنشیند، در حالی که نشان دادن آن مشروعیت دادن به یک اقدام غلط و غیرفرهنگی است.

این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه باید بپذیریم در تمام این سال‌ها رفتار و برخورد ما با زنان بسیار زشت و خشونت‌آمیز بوده است، گفت: خشونت نه به این معنا که منجر به ضرب و جرح و آسیب شود بلکه آسیب‌های کلامی چه بسا، بسیار مخرب‌تر، زننده‌تر و ویرانگرتر بوده است. ما بلد نیستیم با دختران و زنان به درستی صحبت کنیم. به عنوان مثال تغییراتی در جسم دختران در سن نوجوانی پدیدار می‌شود اما ما به عنوان پدر، برادر و یک مرد در جامعه به جای اینکه واکنشی نشان ندهیم، واکنش نشان می‌دهیم و این تغییرات برای دختر نوجوان آزاردهنده می‌شود. اغلب زنان ما این دوره را با تیکه‌های کلامی و سایر آزارها سپری کرده‌اند و گاهی می‌بینیم فرزندان ما دچار افسردگی می‌شوند، حتی گاهی دچار افت تحصیلی می‌شوند یا در مواردی منجر به خودکشی در سن بلوغ می‌شود.

ایمانی در ادامه خاطرنشان کرد: در واقع می‌توان گفت که نحوه گفتار و رفتار ما سال‌ها در ذهن و حافظه فرزندان شکل می‌گیرد و آثار زیانباری دارد که منجر می‌شود دختران و زنان این برداشت را داشته باشند که جنس دوم هستند و در یک سطح پایین‌تری قرار دارند و نمی‌توانند اعتراض کنند چون کسی آنها را نمی‌بیند. شاید یک نگاه، کلام یا یک برنامه تلویزیونی باشد اما پشت آن موضوعات فراوانی وجود دارد که در نظر گرفته نمی‌شود چون افراد مسئولیت اجتماعی خود را در نظر نمی‌گیرند.

باید بپذیریم در تمام این سال‌ها رفتار و برخورد ما با زنان بسیار زشت و خشونت‌آمیز بوده است. خشونت نه به این معنا که منجر به ضرب و جرح و آسیب شود بلکه آسیب‌های کلامی چه بسا، بسیار مخرب‌تر، زننده‌تر و ویرانگرتر بوده است

وی تصریح کرد: 50 درصد این جامعه زنان هستند و تمام پیشرفت و موفقیت ما مدیون زنان است که یا در نقش همسر یا در نقش مادر هستند. متأسفانه از این نقش ارزنده و گوهر گرانبها عدول کرده‌ایم و فکر می‌کنیم با هر نوع رفتار و گفتار و شوخی‌ای می‌توانیم بسترهای مردسالاری را در جامعه تسری بدهیم و در نظر نمی‌گیریم که این فرد دختر یا همسر ما است و آسیب می‌بیند و به ما بر می‌گردد و زندگی برای او سخت می‌شود. متأسفانه این نقش‌ها را نمی‌بینیم و فراموش می‌کنیم و به جای اینکه الگوهای درست و قوی که در کشور کم نیستند را مطرح کنیم، می‌آییم از آدمی که نباید رسانه‌ای شود و اینگونه مورد توجه قرار بگیرد، دعوت می‌کنیم و آن را مطرح می‌کنیم. در صورتی که وقتی این فرد را در قاب تلویزیون مطرح می‌کنیم، او را تشویق کرده‌ایم که ادامه دهد چون کار او خوب بوده و می‌تواند یک الگوی موفق باشد اما در واقع داریم یک الگوی معیوب را نشان می‌دهیم.

این جامعه‌شناس یادآور شد: البته وقتی آن فرد تحلیل می‌شود، می‌بینم که چه بیماری‌هایی داشته است و شاید در کودکی قربانی خشونت بوده است و یا هر مورد دیگری که نیاز به تحلیل دارد اما فردی که آسیب‌رساننده و مخرب است را نشان می‌دهیم در صورتی که آثار زیانباری بر روح و روان جامعه دارد.

وی با اشاره به حضور دو فرزند این خانواده در برنامه و تأثیر خشونت بر آینده این کودکان اظهار کرد: بزرگسالان می‌توانند عواطف و احساسات خود را کنترل کنند اما کودکان کنترلی بر احساسات و خصوصیات رفتاری خود ندارند و می‌توان گفت احساس حقارت و سرکوبی که کودک می‌گیرد تبعاتش به مراتب سنگین‌تر از فرد بزرگسال است. بنابراین حضور کودکان در چنین برنامه‌هایی منجر به تخریب آینده زندگی این افراد است و به لحاظ ذهنی و فکری بسیار آسیب خواهند دید. باید بپذیریم خساراتی که به افراد وارد می‌کنیم بیش از آن چیزی است که فکر می‌کنیم و از آنجا که برای آن فکر نکرده‌ایم، تبعات سنگینی خواهد داشت.

ایمانی در ادامه با تأکید بر اینکه متولیان رسانه باید متوجه چگونگی تولید محتوای برنامه باشند، گفت: کسانی که متولی امر رسانه هستند باید توجه کنند که چه چیزی را در چه زمانی، در چه مکانی و برای چه منظوری می‌گویند. باید متوجه بود که می‌توان حرف را عنوان کرد اما چگونگی آن مهم است چون ممکن است آثار زیانباری داشته باشد که از بستر رسانه مطرح شده است.

وی با اشاره به اهمیت نقش رسانه‌ها در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی افزود: فکر می‌کنم افرادی که صاحب رسانه هستند باید دغدغه بسیار جدی‌تری در زمینه مسئولیت‌های اجتماعی داشته باشند. همه ما دارای اشکالات و معایبی در رفتار و زندگی هستیم و از سیستم‌های آموزشی درستی نیز بهره‌مند نبوده‌ایم و هر خانواده‌ای بر اساس قواعد و قوانین خود فرزندش را تربیت کرده است. بنابراین بستر رسانه نقش بسیار تعیین کننده‌ای در ترویج الگوهای تربیتی و مهارتی زندگی خواهد داشت.

ضرورت تصویب قانون تأمین امنیت زنان در برابر خشونت

این مدرس دانشگاه با اشاره به نبود قوانین حمایتی در حوزه زنان و ضرورت تصویب قوانینی همچون تأمین امنیت زنان در برابر خشونت اظهار کرد: ضرورت دارد این قانون را داشته باشیم اما ضمانت اجرای آن بسیار اهمیت دارد و نقش متولیان امر نیز در اجرای قانون اهمیت دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد.

وقتی که فردی که بارها همسرش را کتک زده است را در قاب تلویزیون نشان می‌دهیم، او را تشویق کرده‌ایم که ادامه دهد چون کار او خوب بوده و می‌تواند یک الگوی موفق باشد اما در واقع داریم یک الگوی معیوب را نشان می‌دهیم

ایمانی اضافه کرد: مساله‌ای که در کشور وجود دارد این است که باید تحلیل کرد که چرا دختران از ازدواج پرهیز می‌کنند؟ چرا زنان در بخشی از شهرهای کشور سقط جنین دارند؟ چون خشونت زیاد است و نکته‌ای که وجود دارد این است که نظام آموزشی، دانشگاهی و فرهنگی جامعه آموزش‌های لازم برای پذیرفتن مسئولیت‌های زندگی را آموزش نداده است. ما آموزش نداده‌ایم که وقتی فردی می‌خواهد ازدواج کند مالک طرف مقابل نیست و بر اساس نیازهای شخصی قصد ازدواج دارد و قرار نیست آدم‌ها شبیه یکدیگر شوند و بر روی هم سلطه داشته باشند چون قرار است بر اساس نیازهای مشترکی که دارند با یکدیگر زندگی کنند اما این موارد را نمی‌دانیم و وارد زندگی می‌شویم و دیگران را تخریب می‌کنیم.

وی با اشاره به اهمیت نقش آموزش در مسئولیت‌های اجتماعی گفت: باید نوع رفتاری که مناسب شرایط مختلف است را آموزش دهیم اما آموزش نداده‌ایم و می‌بینیم که فرد در جامعه رها شده است و بر اساس الگوهای فکری و ذهنی خود چه مثبت باشد یا منفی، عمل می‌کند.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار