گفت و گو با چهره ماندگار کشوری و پیشکسوت شعر و ادبیات آموزش و پرورش استان اصفهان؛

از دیدار با صغیراصفهانی، تا تخلص شهیر اصفهانی

اصفهان ( پانا) - متولد 1319 هجری شمسی است، در جلسه انجمن شعر کمال، از سوی استاد صغیر اصفهانی تخلص شهیر اصفهانی را گرفت تا زندگی وی با شعر و ادبیات گره‌ای محکم بخورد. تحصیلاتش را در همین رشته ادامه داد و سپس به جمع خانواده آموزش و پرورش اصفهان پیوست تا بتواند با شوق بیشتری زندگی کند و راهنمای آیندگان کشورش باشد. نزدیک به 60 سال از همکاری او با آموزش و پرورش اصفهان می‌گذرد و افتخاراتش را با مجموعه آموزش و پرورش استان سهیم می داند.

کد مطلب: ۱۱۲۴۰۱۴
لینک کوتاه کپی شد
از دیدار با صغیراصفهانی، تا تخلص شهیر اصفهانی

به گزارش اداره اطلاع ‌رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان، به مناسبت روز شعر و ادب فارسی با مصطفی هادَوی متخلص به "شهیر اصفهانی" از اساتید شعر و ادبیات و از فرهنگیان بازنشسته اصفهان به گفتگو نشستیم که در ادامه این گفتگو را می خوانید:

چه اتفاقی باعث شد به شعر و ادبیات علاقه‌مند شدید؟
انگیزه حرکت فرهنگی من با یک ملاقات شروع شد، نوجوان بودم که به انجمن ادبی کمال رفتم که همه شاعران در آن جلسه اشعار خود را در حضور استاد صغیر اصفهانی می‌خواندند، در همان دوران شعر می‌گفتم و دلنوشته‌هایم را مکتوب می‌کردم. در یکی از جلسات انجمن ادبی کمال، استاد صغیر اصفهانی رو به من گفت شما هم بخوان جوان، اضطراب داشتم اما خواندم؛

تو به عالم یگانه فرزندی، که گذشتی ز جان و فرزندت
در صف کربلا علم کردی، کودک شیرخوار دلبندت
این قیام شکوه‌مند تو بود، درس آزادگی به انسان داد
کربلا و شهادت تو به حق، رونق دیگری به قرآن داد
هادَوی از خدای خود خواهد، در حریم تواَش پناه بوَد
چون تو هستی شفیع روز جزا، گو همه نامه‌اش سیاه بود

پس از اینکه شعر من تمام شد استاد صغیر ایستاد و گفت: "اگر من صغیر هستم شما شهیر باش" که این صحبت انگیزه بسیار زیادی به من داد و تشویق ایشان تاثیر مطلوب و آینده سازی برای من بود.

چه شد که به آموزش و پرورش وارد شدید؟
در سال 1337 رشته ادبیات را انتخاب کردم و در سال 1340 لیسانس شعر و ادبیات گرفتم و پس از آن فوق لیسانس این رشته را از دانشگاه اصفهان اخذ کردم. به دلیل شوق و علاقه زیاد به این رشته تصمیم گرفتم در راهی قدم بردارم که بتوانم دانش خود را به دیگران انتقال دهم. بهترین مکان برای این اقدام آموزش و پرورش بود که از سال ۱۳۴۰ وارد آن شدم و در دبیرستان هراتی و بهشت آیین به عنوان معلم ادبیات کار خود را آغاز کردم و پس از آن هم در دانشگاه تربیت معلم به تدریس پرداختم؛ ضمن اینکه کتاب یکصد سال فرهنگ آموزش و پرورش اصفهان را نگارش کردم که دوست دارم با کمک اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان به چاپ برسد و اثری ماندگار برای اصفهان بر جای گذارم.

ثمره فعالیت خود در آموزش و پرورش را چه می دانید؟
در سال‌هایی که در آموزش و پرورش اصفهان خدمت کردم شاگردانی داشتم که به تمام آن‌ها و آموزش‌هایی که به آنها دادم افتخار می کنم، بسیاری از آنها در جایگاههای بلند اجتماعی خدمت می کنند و حتی بودند دانش‌آموزانی که به وزارت در کشور رسیده‌اند، وقتی آنها را می‌بینم یا یادی از من می کنند به تمام سالهای خدمتم در آموزش و پرورش می بالم، چرا که اطمینان پیدا می‌کنم در مسیری درست قدم برداشتم.

ادبیات را از دیدگاه خود تعریف کنید.
تمدن و فرهنگ، نیازمند ادبیات است؛ چرا که ادبیات مادر علوم، زیربنا، هویت و شناسنامه جامعه است. موید این موضوع نیز آن است که همچنان در سراسر دنیا کشور ما را به حافظ، فردوسی، سعدی و خیام می‌شناسند که این نشان می دهد ادبیات حد و مرز ندارد.

در سال ۱۳۸۶ به عنوان چهره ماندگار کشور در ادبیات انتخاب شدید، در آن زمان چه حسی داشتید؟
ایستادن در کنار اساتیدی مانند علی نصیریان به عنوان چهره ماندگار تئاتر برای من اتفاق جالبی بود اما زمانی که به عنوان چهره ماندگار شعر و ادبیات فارسی از من تجلیل شد شعری به ذهنم رسید؛

ما باز نشستیم اگر باز نشستیم
پرونده خود باز نمودیم نبستیم
پرونده ما آینه تجربه ماست
این تجربه ماست نمودار که هستیم
از ما به جوانان وطن باز بگویید
ما زنده دلانیم که از پای نشستیم

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار