نگاهی به نظرات امام خمینی درباره موسیقی

تهران (پانا) - موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در مظلبی نظرات امام خمینی درباره موسیقی پیش و پس از انقلاب را جمع آوری کرده است که در مطلب زیر آورده شده است.

کد مطلب: ۱۰۷۷۰۴۲
لینک کوتاه کپی شد
نگاهی به نظرات امام خمینی درباره موسیقی

به گزارش روابط عمومی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) ، امام خمینی در تحریرالوسیله می­نویسد: «غنا تنها نیکو ادا کردن صدا نیست، بلکه کشیدن صدا و ترجیع آن به کیفیتی است که طربناک بوده و با مجالس لهو و شادی و آلات لهو و لعب تناسب داشته باشد و ازاین ­جهت فرقی نمی­کند که در کلام حقی مثل قرآن و دعا و مرثیه یا غیر آن مانند شعر یا نثر به کار گرفته شود. بلکه اگر در چیزی که اطاعت خدا با آن می­ شود استفاده گردد، عقابش بیشتر است...

۱- مقدمه: فقها و متخصصان امور دینی با استناد به آیات و روایات در ارتباط با حلیت و حرمت موسیقی مباحث مختلفی را مطرح کرده ­اند. در گذشته اغلب فقها موسیقی را رد می­کردند و حکم به حرمت آن می­دادند؛ زیرا در زمان­های گذشته، کارکرد موسیقی را بیشتر منفی ارزیابی می­کردند و آن را وسیله ­ای برای خوش­گذرانی در دربار پادشاهان می­دیدند. فقها برای غنا و موسیقی کارکرد مثبتی متصور نبودند. امام‌خمینی نیز پیش از انقلاب اسلامی و در دوران حکومت پهلوی همین دیدگاه را داشتند؛ اما بعد از انقلاب اسلامی و در عرصۀ عمل و حکومت­داری، دایرۀ موسیقی را بازتر و آن را شامل موسیقی مذموم و موسیقی مفید دانستند. به ­این­ معنا که موسیقی می­تواند در خدمت آرمان­ها و اصول انقلاب اسلامی نیز قرار گیرد و از این­ جهت دارای منافع باشد. این فتواهای شجاعانۀ امام‌خمینی راه را برای اجرای موسیقی‌هایی با کارکرد انقلابی و با محتوای مثبت باز گذاشت. در این مقاله که توسط مینا آونج(دانشجوی مقطع دکتری رشتۀ تاریخ انقلاب اسلام) به رشته تحریر درآمده است، تلاش شده ‌است به کنکاش پیرامون آرای امام‌خمینی درباب موسیقی پرداخته شود و تطورات نظری ایشان در این باب بررسی گردد.

۲.­ تعریف مفاهیم

­ ۲-۱.موسیقی

واژه­ای عربی از ریشۀ یونانی موزیک است و موزیک از موزا یعنی هریک از نُه الهۀ اساطیری یونان که حامی هنرهای زیبا بوده اند، گرفته شده‌است. [۱] در اصطلاح، موسیقی به‌معنای صنعت آهنگ­ها و نغمه­ ها، دانش سازها و آوازها و علم الحان ‌ـ‌آواز و نغمه‌ـ‌ است. [۲] فارابی هم موسیقی را به ­معنی الحان (لحن‌ها) معرفی کرده و لحن را بر مجموعه­ ای از نغمه­ هایی که از هرجایی و از هر جسمی شنیده شود و نغمه‌هایی که زاییدۀ صوت انسان است، اطلاق می­کند.

­ ۲-۲.غنا

در لغت‌نامۀ دهخدا غنا به چهار صورت معنا شده‌است: ۱. سرود؛ ۲. آواز خوش که طرب‌انگیز باشد؛ ۳. نغمه و سرود‌خوانی؛ ۴. آواز خوش طرب‌انگیز.[۴] آن‌چه که از این تعاریف لغوی برمی ­آید این است که موسیقی اعم از غنا است و شامل موسیقی سازی و آوازی است و غنا هم به‌معنای آواز خوش، بخشی از موسیقی می ­شود.


۳.­ حکم موسیقی و غنا در نگاه فقهای شیعه

موسیقی تا پیش از گسترش وسایل ارتباط‌جمعی در جامعه نقشی پر‌رنگ نداشت؛ لذا فقها در گذشته به موضوع موسیقی و غنا ورود همه‌جانبه­ ای نکردند و تنها به آن به چشم موضوعی که برخی افراد با آن در ارتباط هستند، نگریسته­ اند و لذا درباب آن فتوایی صادر کرده­ اند. دلیل این امر را می­توان نخست در آمیختگی آوازها و سرودها با مسائل حرام دیگر دانست. همین آمیختگی برای مسلمانان متعهد و معتقد کافی بوده تا از آن پرهیز کنند. دوم اندک‌بودن موارد و کم تأثیر‌بودن موضوع خوانندگی و سرود در جامعه تا زمانی که رادیو و تلویزیون و سایر وسایل صوتی اختراع نشده بود و همۀ مردم جامعه به نوعی با آن سروکار نداشتند و موضوع سرودها و شعرها تا این‌پایه با فرهنگ و اخلاق مردم ارتباط پیدا نکرده بود، لذا نیاز به تبیین احکام و حدود موضوع غنای حرام و خوانندگی تا این ­اندازه احساس نمی­­شد.

در فقه شیعه، غنا را عموماً آوازی می­ دانند که دارای عناصر خاصی باشد. نراقی در مستند الشیعه فی الحکام شریعه دوازده تعریف از غنا و عناصر آن را که پیش از او توسط علمای شیعه ارائه شده، ذکر کرده‌است:

۱. صوت مطرب؛ ۲. صوت دارای ترجیع؛ ۳. صوت دارای ترجیع و اطراب باهم؛ ۴. ترجیع؛ ۵. تطریب؛ ۶. ترجیع همراه با تطریب؛ ۷. رفع صوت همراه با ترجیع؛ ۸. مد (کش‌دار‌کردن صوت)؛ ۹. مد صوت با یکی از ویژگی­های ترجیع و تطریب یا هردو ویژگی؛ ۱۰. تحسین صوت (خوش‌خواندن) ۱۱. مد صوت و موالات آن؛ ۱۲. صوت موزون و قابل‌فهم که قلب را تکان دهد. وی درنهایت غنا را این‌گونه تعریف می‌کند: «غنا مد صوت با ترجیع طرب­ انگیز است، اعم از این‌که شاد‌‌کننده یا ناراحت‌‌کننده باشد».گاهی فقها این دو مفهوم ‌(موسیقی و غنا) را به‌جای هم به ­کار برده‌اند تا جایی که به‌نظر می­رسد در این زمینه خلطی صورت گرفته‌است. فقها بیشتر غنا را به‌معنای خوانندگی یا آوازی درنظر گرفته ­اند که طرب‌انگیز بوده و مناسب مجالس لهو و لعب باشد. موسیقی را هم به‌معنای صدای برآمده از آلات موسیقی تنها به موسیقی سازی محدود ساخته­ اند. ازنظر برخی نیز غنا معادل موسیقی است و هردو به‌ معنای صدای موزون و آهنگین است؛ لذا می­توان هرکدام از آن‌ها را به غنا یا موسیقی حلال و حرام تقسیم کرد، اما در ساحت علمی، موسیقی شامل موسیقی سازی و آوازی است و غنا موسیقی آوازی است. به‌این‌معنا، غنا در دایرۀ موسیقی جای می­ گیرد و نسبت آن‌ها عموم ­و­خصوص مطلق است. حجت ­الاسلام حسین سالک کارشناس موضوع‌شناسی غنا و موسیقی، درباب استعمال مفهوم غنا می­گوید که اولاً از قدیم غنا به خواندن گفته شده نه به نوازندگی و اصلاً ارتباطی به نوازندگی ندارد و فضایی جداست؛ ثانیاً غنا را به همین مرحلۀ اجرا با حنجره می­گفتند. به‌طورکلی تعریف دقیق و مشخصی از این مفاهیم وجود ندارد و دایرۀ معنایی آن‌ها به‌درستی مشخص نیست، اما می­توان گفت آن موسیقی و غنایی ازنظر فقها حرام است که دارای این ویژگی­ها باشد:

۱.مطرب ­بودن؛

۲.ترجیع ­داشتن؛

۳.مناسب مجالس لهو و لعب بودن؛

۴.محرّک شهوت ­بودن.

آرای موجود درباب غنا و موسیقی را درمیان فقهای شیعه می­توان به دو دسته تقسیم کرد:

الف) حرمت بالذات غنا: اتفاق ­نظر اغلب فقها بر حرمت ذاتی غنا بوده‌است و بیشتر فقها چنین مبنایی را پذیرفته ­اند. چنان‌که آیت ­الله مروجی در درس خارج فقه خود می­گوید: «عنوان کلی غنا از دیرباز در رأی علمای شیعه محکوم به حرمت بوده‌ است و اگرچه گاهی تعمیم این حکم نسبت به بعضی از افراد یا انواع آن مورد‌ مناقشه قرار گرفته، ولی تا زمان محدث کاشانی کسی را نمی­شناسیم که با این حکم کلی مخالفت کرده باشد.»[۸] این گروه با‌استناد به سه ادلۀ «اجماع» و «قرآن» و «اخبار» حکم به حرمت ذاتی غنا می­دهند.

ب) حرمت بالعرض غنا: محدث کاشانی و محقق سبزواری معتقدند که درصورتی غنا حرام است که با حرام­های دیگری همراه شود. به­ اعتقاد این فقها موضوع غنا اعم از غنای لهوی است؛ یعنی دایرۀ غنا را وسعت داده و آن را شامل غنای لهوی و غیر‌لهوی دانسته­ اند که فقط نوع اول آن حرام است.

۳-۱.­ تعریف و حکم موسیقی و غنا از دیدگاه امام‌خمینی

امام‌خمینی در کتاب­های مکاسب محرمه و تحریر‌الوسیله که پیش از انقلاب اسلامی تألیف کرده ­اند، به بحث غنا پرداخته‌ است. ایشان در کتاب مکاسب محرمه که آن را در سال­های ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۰ تألیف نموده‌ است، ابتدا تعریف استاد خود آیت‌الله محمدرضا اصفهانی را از غنا بیان کرده و سپس به نقد آن می ­پردازد. تعریف آیت‌الله اصفهانی ازاین­ قرار است: «الغنا صوت الإنسان الذی من شأنه إیجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس و الطرب هو الخفّه التی تعتری الإنسان فتکاد أن تذهب بالعقل و تفعل فعل المسکر لمتعارف الناس أیضا.»

ترجمه:

«غنا صدای انسان است که به‌خاطر تناسب آن با آن‌چه بین مردم متعارف است، شأنیت ایجاد طرب را دارد و طرب همان حالت سبکی است که بر انسان عارض می‌شود؛ به‌گونه‌ای که احتمال دارد عقل انسان را زایل کند و عمل شراب را برای مردم انجام دهد». امام‌خمینی نقدی بر این تعریف وارد نموده که از این­قرار است:

۱. حدی که برای طرب ذکر شده به‌گونه ­ای که احتمال رود عقل انسان را زایل کند با عرف و لغت سازگار نیست؛ زیرا در عرف و لغت شاهدی بر این امر مشاهده نمی ­شود و غنا بر حالتی که طرب به آن مقدار نیز نرسد دلالت می­ کند؛

۲. آیت‌الله محمدرضا اصفهانی در تعریف خود صوت متناسب را غنا می‌داند؛ اگرچه از فردی بدصدا صادر شود و ایجاد طرب نکند، بلکه باعث نفرت شود. این عبارت، با تعریف وی از غنا در تناقض است؛ زیرا ایشان غنا را به آن‌چه طرب‌انگیز باشد، معنا کرده‌ است، ولی در عبارت اخیر ایشان، حتی صدایی که ایجاد طرب نکند نیز غنا محسوب شده‌است؛

۳. ادعای ایشان در تعریف خود مبنی‌بر این‌که همۀ تعاریف ذکر‌شده برای غنا به تعریف ایشان بازمی‌گردد، ادعای نادرستی است.

بعد از آن امام‌خمینی تعریف موردنظر خود را از غنا چنین بیان می‌کنند:

«فالأولی تعریف الغنا بأنّه صوت الإنسان الذی له رقّه و حسن ذاتی و لو فی الجمله و له شأنیّه إیجاد الطرب بتناسبه لمتعارف الناس.»

ترجمه:

«بهتر است غنا را چنین تعریف کنیم: صوت انسانی که صدایش حسن ذاتی دارد اگرچه به‌ میزان اندک و به­ علت تناسب اجزای آن، شأن آن را دارد که برای عامه مردم ایجاد طرب کند.»

تعریف دیگر امام‌خمینی (ره) در تحریرالوسیله ارائه شده‌است. ایشان این کتاب را در سال ۱۳۴۳ تألیف کرده ­اند. امام‌خمینی در این کتاب می­نویسد: «غنا تنها نیکو ادا‌کردن صدا نیست، بلکه کشیدن صدا و ترجیع آن به کیفیتی است که طربناک بوده و با مجالس لهو و شادی و آلات لهو و لعب تناسب داشته باشد و از این ­جهت فرقی نمی­ کند که در کلام حقی مثل قرآن و دعا و مرثیه یا غیر آن مانند شعر یا نثر به‌کار گرفته شود. بلکه اگر در چیزی که اطاعت خدا با آن می ­شود استفاده گردد، عقابش بیشتر است.»[۱۲] با توجه به این تعاریف امام‌خمینی در مرحلۀ نخست مفهوم غنا را به‌معنای آواز انسانی که حسن ذاتی دارد تعریف نموده و در مرحلۀ دوم غنا را آوازی که نه­ تنها نیکو ادا شده، بلکه طرب­ انگیز بوده و مناسب مجالس لهو است، تعریف می­ کند. ایشان در تحریرالوسیله انجام ­دادن، شنیدن و کسب‌کردن با غنا را حرام تشخیص داده ‌است.

به ‌نظر می­رسد امام‌خمینی در این مقطع زمانی غنا را حرام می­ دانست و به‌ طور کلی کارکرد و نتایج مثبت برای موسیقی قائل نبوده ­اند. شاید این امر به ­این­ دلیل بود که ایشان بر این باور بودند که در جامعۀ عصر پهلوی، موسیقی از رسالت انسانی و هدف اصلی خود منحرف شده‌است. امام‌خمینی این نوع موسیقی را وسیله ­ای برای وقت‌کشی و سرگرم‌کردن جوانان به امور بیهوده می­ دانست.


۳-۲.نظرات امام‌خمینی درباب موسیقی بعد از انقلاب اسلامی

بعد از انقلاب اسلامی و با تشکیل نظام جمهوری اسلامی، امام‌خمینی ابتدا بر همان اعتقاد پیشین خود مبنی‌ بر این­که موسیقی موجود منجر به تضعیف روح جوانان گشته و انسان را از استقلال فکری دور نموده‌ است، نظر می‌دادند. ایشان در سال­های نخستین انقلاب مسائل مرتبط با موسیقی را مسائل هزل توصیف ­کرد که با مسائل و امور جدی و مهم ارتباطی ندارد، ازجمله این‌که در جمع کارکنان صدا و سیما به تاریخ ۲۸/۴/۵۸ اظهار داشتند:

«اگر شما به اسلام و به کشور علاقه دارید... این دستگاه را اصلاحش کنید؛ یعنی غربی نباشید... که حتماً باید بین این خبر و این خبر موسیقی باشد. این غرب­ زدگی است. یک طرح دیگری درست کنید. اخبار را زیادترش کنید. یک کارهایی کنید تا موسیقی را ترکش کنید. شما خیال نکنید موسیقی یک چیزی است برای یک مملکت مترقی. موسیقی خراب می­ کند دماغ بچه­ های ما را. مغز بچه‌های ما را فاسد می‌کند. دائماً تو گوش یک جوان موسیقی باشد این دیگر به‌کار نمی­رسد. این دیگر نمی ­تواند فکر جدی کند.»

در این زمان سرپرست صداوسیما صادق قطب‌زاده بود. ایشان با تذکرات خود به قطب­ زاده، تلاش می‌کرد تا رادیو و تلویزیون تاحد زیادی موسیقی مطرب را حذف کرده و به‌جای آن برنامه­ های مفید و آموزنده پخش کند. حد زیادی از این‌گونه موضع‌گیری­ های امام‌خمینی را می­توان به تداوم شرایط فرهنگی پیش از انقلاب اسلامی و دوران حکومت پهلوی مربوط دانست؛ چرا که امام معتقد بود در دوران پهلوی با افزایش برنامه­ های موسیقی و جذب جوانان به این امور، آن‌ها را از فعالیت­های مهم سیاسی دور نموده بودند. آیت‌الله خامنه­ ای نیز درباب محتوای موسیقی در دوران پهلوی چنین می­گویند: «موسیقی قبل از انقلاب از لحاظ ارزشی سه عیب عمده داشت: یکی این‌که در بخشی از موسیقی­ ها، در انتخاب مضمون و قالب، گرایش تند و میل شدیدی به ابتذال بود؛ عیب دوم این‌که گرایش شدیدی به موسیقی غربی بود و عیب سوم این‌که موسیقی سالم و سنتی و فنی کلاسیک ایرانی در خدمت محتوای بد و فاسدکننده قرار می­ گرفت. از همه بدتر آن اولی است و از همه کم‌ضررتر آن دومی است. ‌ای بسا یک موسیقی غربی باشد که در آن هیچ‌گونه ابتذال و فساد و زن­ بارگی و پستی و دنائت بشری نیست، یک چیز بسیار عالی و عرفانی و سطح بالاست.»

امام‌خمینی نیز با توجه به سابقۀ منفی موسیقی فضای فرهنگی دوران حکومت پهلوی، بعد از انقلاب همچنان ضرورت حذف موسیقی را احساس می­ نمود؛ لذا به مسئولان صدا و سیما پیشنهاد می­ کرد که برنامه­ های علمی و آموزنده را جایگزین موسیقی کنید. در ارتباط با نگرانی­ هایی که درباب حذف موسیقی از صدا و سیما وجود داشت، ایشان اظهار داشتند:

«این‌که می­ گویند چنان‌چه موسیقی در رادیو نباشد مردم می­ روند موسیقی را از جای دیگر می­ گیرند، بگذار از جای دیگر بگیرند. شما عجالتاً آلوده نباشید. آن‌ها هم کم‌کم به این‌جا برمی ­گردند. حال اگر از جای دیگر موسیقی بگیرند، ما باید به آن‌ها موسیقی بدهیم؟ ما باید خیانت کنیم؟ این موسیقی را به‌کلی حذفش کنید. عوض این یک چیزی بگذارید که آموزنده باشد. کم‌کم مردم را و جوان­های مردم را عادت به آموزندگی بدهید. از آن عادت خبیثی که داشتند، برگردانید.»

نگرانی امام‌خمینی از وضعیت موسیقی و تشخیص مصادیق غنا و حذف این­گونه موسیقی­ ها از رسانۀ ملی، ایشان را بر آن می­ داشت که برنامه­ های صدا و سیما را رصد کند و در‌صورت لزوم تذکراتی بدهند. ایشان در زمانی که ریاست صداوسیما را محمد هاشمی برعهده داشت، در پیامی لزوم حذف موسیقی بی‌محتوا را از تلویزیون و رسانه ­ها خاطرنشان کردند. ایشان فرمودند: «کسانی که متکفل صدا و سیما هستند، این‌ها امانت­دار کشور اسلامی هستند. بازهم تکرار می­ کنم که موسیقی، باز کمی هست. باید اشخاصی که مطلع‌اند این­ها موسیقی هستند، مشاهده کنند ببینند اگر یک چیزی را می­بینند موسیقی‌اش را نمی‌توانید رد کنید، اصلش را رد کنید. محمد هاشمی مدیرعامل صداوسیما: منظور غنا است؟ امام‌خمینی: همان را می­ گویم اگر موسیقی حرام باشد. آن­ چیزهایی که راجع به جنگ هستند، این­ها چیزی نیستند.»[۱۶] محمد هاشمی خود از اختلاف­ نظرهای فراوانی که در بحث موسیقی در اوایل انقلاب وجود داشت، سخن گفته و مخالفت امام را نه با هر نوع موسیقی، بلکه با ابتذال عنوان می ­کند. وی در این‌باره می­گوید: «در آن دوره اختلاف ­نظرها دربارۀ موسیقی به‌گونه‌ای بود که وقتی ما یک‌بار به دیدن یکی از مراجع رفتیم با دست یا یک شیء ضربه‌‌های ممتدی به میز نواخت و گفت این صوت که از میز بلند می‌شود، موسیقی است و حرام است. حتی آن زمان بسیاری به مارش نظامی که قبل از خبر پخش می‌شد، ایراد می‌گرفتند و آن­قدر اعتقاد داشتند که تلویزیون را خاموش می‌کردند.»

صادق طباطبایی یکی از افراد تأثیرگذار در سال­های بعد از انقلاب اسلامی، دراین‌باره می­ گوید که نظر امام درباب حذف موسیقی درواقع حذف موسیقی­ های حرام بوده‌است؛ نه این‌که هر موسیقی حذف شود. وی دراین­ باب خاطره­ای نقل کرده که در همان سال­های نخست انقلاب یکی از کارهای بدون کلام مرتضی حنانه را به امام داده بود، امام آن را گوش داد و اظهار داشت که اشکال شرعی ندارد.

۴.­ فقه پویای امام‌خمینی و مسئلۀ موسیقی

امام‌خمینی با دردست ­گرفتن پرچم حکومت اسلامی و با مواجه‌شدن با مسائل متعدد اجتماعی، فردی، سیاسی و اقتصادی، رویکرد تازه ­ای را اتخاذ کرد. رویکردی که پویا و پاسخ­گو به تمام مسائل خرد و کلان جامعه باشد. خود ایشان دراین‌باره تأکید کرده­ اند: «زمان و مکان دو عنصر تعیین‌کننده در اجتهادند. مسئله‌ای که در قدیم دارای حکمی بوده‌است به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند.»[۱۹] لذا بعد از انقلاب، امام در عرصۀ حکومت‌داری و با توجه به اقتضائات زمان و مکان نظرات خود را درباب موسیقی تعدیل کرد. ایشان معتقد بود که در آن شرایط زمانی و مکانی برخی از موسیقی‌ها می­تواند فایده هم داشته باشد و براین­ اساس نمی­توان موسیقی را ذاتاً حرام دانست.

امام‌خمینی به‌تدریج سرودهایی را که محتوای انقلابی داشت، تأیید و پخش آن‌ها را از صدا و سیما بلا‌اشکال دانست. یکی از این سرودها سرودی بود که به مناسبت شهادت مطهری اجرا شد. نام این سرود «ای شهید مجاهد مطهر» بود. مهرداد کاظمی یکی از موسیقی­دانان اوایل انقلاب می­گوید این سرود باعث واکنش امام‌خمینی دربارۀ موسیقی شد. وی تأیید امام از این موسیقی را عامل باز‌شدن راه موسیقی بعد از انقلاب می ­داند. به­ گفتۀ وی با اجرای این سرود به‌ یک‌باره نگاه ­ها به موسیقی تغییر کرد. وی با نقل خاطره­ای می­گوید:

«حاج‌سید احمد خمینی خودش به بنده گفت که وقتی امام این کار را گوش کردند، بسیار لذت بردند و گفتند باید در این فرم موسیقی‌های خوبی ساخته شود. در همین گفت­گوها در دو جا دیدم که امام حمایت بسیار زیادی از موسیقی کردند. یکی در زمان انتشار دو آهنگ «مطهری» و «الله ­اکبر، خمینی رهبر» بود و دیگری به بعدها مربوط می‌شود که من آهنگ «ای ساربان» را خواندم. وقتی آهنگ «ای ساربان» را خواندم خود سیداحمد خمینی عین این جمله را به من گفت که بابا روزی دوبار با این آهنگ شما اشک می‌ریزد و گریه می‌کند. امام بعد از این قطعه بود که فتوا دادند و گفتند موسیقی در این فرم حلال است.»

قطعۀ «ای ساربان» به یاد شهدای ۷ تیر با استفاده از شعر سعدی در سال ۱۳۶۶ ساخته شد و مهرداد کاظمی آن را خواند. به توجه به این‌گونه آثار می ­توان دریافت که محتوا و رسالت موسیقی از عوامل مهمی است که امام‌خمینی به آن توجه داشته‌است و یکی از مهم­ترین عوامل حرمت یا حلیت یک اثر موسیقایی به آن مرتبط است.

در این مقطع با مراجعه به ‌استفتائات امام‌خمینی، فتوای ایشان درباب موسیقی این‌گونه تعدیل شد:

«موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.» امام‌خمینی با توجه به این فتوای راه‌گشا باعث تغییر مبنا درباب موسیقی شد. ایشان موسیقی­ هایی را که مکلف شک دارد مطرب است یا خیر، مباح اعلام کرد و در واقع اصل را بر این گذاشت که موسیقی حلال است، مگر این‌که خلافش ثابت شود. این دقیقاً برخلاف نظر فقهی پیشین امام در دورۀ پیش از انقلاب بود؛ لذا علاوه‌بر نوگرایی امام‌خمینی در نگاه به فقه، مسئلۀ دیگر که در تغییر رویکرد امام‌خمینی مؤثر بود، نوع نظام سیاسی و حکومت بود. به‌ این ­معنا که بسته‌ به این‌که متولی ارائۀ موسیقی چه دستگاه و نهادی است و با چه منظور و با چه هدف و نگاهی آن را اجرا می­کند، فتوای مربوط به آن تغییر می­کند. در این‌جا به نقل خاطره­ای از سیداحمد خمینی می­پردازیم که نشان‌دهندۀ اعتقاد امام به نقش نظام سیاسی حاکم و اهداف آن در ارائۀ فتواهای فقهی بوده‌است:

«آقا [امام] اصلاً موسیقی قبل و بعد از انقلاب را دو چیز می‌دانند. یک ‌روزی مقام معظم رهبری، آقای هاشمی، آقای موسوی اردبیلی و آقای موسوی (نخست‌وزیر) و من جلسه داشتیم که امام وارد شدند. تلویزیون یکی از آهنگ‌های شجریان را گذاشته بود. امام آمدند و نشستند. آقای هاشمی به امام گفتند: آقا، شما که قبلاً موسیقی را حرام می‌دانستید، چرا الآن حرام نمی‌دانید؟ امام گفتند: من الآن هم همین موسیقی را اگر از رادیوی عربستان پخش شود، حرام می‌دانم. من خبر رادیوی شاه را هم حرام می‌دانستم موسیقی‌اش که جای خود دارد.»

۵.­ فتوای امام‌خمینی درباب حکم استفاده از ابزارآلات موسیقی

در نوزدهم شهریور ماه سال ۱۳۶۷ استفتائی از امام‌خمینی درباب آلات موسیقی و شطرنج شد که ایشان درباب موسیقی پاسخ دادند که «خریدوفروش آلات مشترکه به‌قصد منافع محللۀ آن اشکال ندارد.» بعد از انتشار این پاسخ آیت‌الله قدیری ازشاگردان امام‌خمینی طی نامه­ ای از ایشان دراین‌باره سؤال پرسید و با استناد به برخی روایات درباب این فتوای امام‌خمینی مناقشه نمودند. امام‌خمینی در پاسخ خود به نقش اقتضائات زمان و مکان در فرایند اجتهادات و استخراج احکام، اشاره کردند و از نگرش تقلیل­ گرایانۀ قشری از روحانیت به احکام اسلامی و بی ­توجهی به اقتضائات زمان و مکان در فتواهای فقهی گلایه نمودند.

امام‌خمینی در زمانی این فتوا را صادر کرد که ازنظر بسیاری از مراجع به‌طورکلی استفاده و خریدوفروش آلات موسیقی حرام بود، اما ایشان تشخیص دادند که با توجه به تغییر عرف مردم، موسیقی و ابزارآلات آن می ­تواند در خدمت منافع حلالی نیز قرار گیرد. ایشان دیگر فقط با رویکرد نظری به این مسئله نگاه نمی­ کردند، بلکه این­بار در عرصۀ حکومت‌­داری این نیاز را تشخیص دادند؛ زیرا در این عرصه، سیل عظیم موضوعات و مسائل جدید مطرح بود که می­بایست با نگاهی جامع و همه‌جانبه ­نگر حل و ‌فصل شوند تا شائبۀ ضعف دین مبین اسلام در برخورد با مسائل جدید نیز رفع گردد.

۶.­ دیگر نظرات امام‌خمینی در حوزۀ موسیقی و غنا

۶-۱.­ ملاک تشخیص موسیقی حلال از حرام

این امر که چگونه می­توان دریافت که کدام موسیقی طرب‌انگیز است و کدام نیست؟ و چه موسیقی مناسب مجالس لهو است و کدام مناسب مجالس لهو نیست؟ از مباحثی است که حضرت امام به آن پرداخته و حکم آن را مشخص نموده‌ است. ملاک تشخیص موسیقی حلال از حرام ازنظر فقها متفاوت است. برخی تشخیص موسیقی حرام را برعهدۀ فرد مکلف گذاشته ­اند که در این‌صورت امری شخصی و فردی محسوب می­ شود. برخی نیز تشخیص را برعهدۀ عرف گذاشته ­اند.

با توجه به رسالۀ ‌استفتائات امام‌خمینی قاعدۀ کلی که ایشان در سال­های بعد از انقلاب مطرح کرده بودند، از این ­قرار است: «شنیدن و نواختن موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و تشخیص با عرف است.»[۲۳]به ­این‌ معنا که موسیقی که در میان عموم مردم به‌عنوان موسیقی مطرب شناخته می ­شود، حرام است.

۶-۲.­ حکم شنیدن صدای زن
امام‌خمینی نظر خود را در ارتباط با تک‌خوانی زنان نیز بیان کرده­ اند. از ایشان سؤال شد که حکم تک‌خوانی بانوان اعم از صوت قرآن و سرود در معرض نامحرم چیست؟ ایشان پاسخ دادند که «حکم دائر مدار وجود مفسده و عدم آن است.» به ­این ‌معنا که اگر موجب گناه و حرام شود، جایز نیست. درباب جمع‌خوانی زنان (گروهی) در مقابل آقایان پاسخ دادند که «با مراعات حجاب مانع ندارد، مگر آن‌ که مفسده داشته باشد.»

صادق طباطبایی نیز در مصاحبه با مجلۀ موسیقی ایرانیان درباب صدای زن، هم‌خوانی و تک‌خوانی به بیان خاطره­ ای از امام‌خمینی پرداخته‌است. ایشان دراین­ مورد با امام‌خمینی گفتگویی داشته‌است و به‌طور مشخص از ایشان پرسیده که:

س: اگر در یک قطعه سرود و موسیقی نیازی به کلام و صدای انسان باشد چه حکمی دارد؟

ج: اگر مفسده­ ای در کار نباشد ازاین ­لحاظ حکم کلی تغییر نمی­کند.

س: صورت استفاده از صدای مرد، حتماً باید به‌صورت گروهی یا به‌اصطلاح کر باشد؟ یا می­توان از تک‌خوانی مرد نیز استفاده کرد؟

ج: ازاین ­لحاظ فرقی میان تک‌خوانی و آواز گروهی وجود ندارد.

س: استفاده از صدای زن چه حکمی دارد؟

ج: همان حکم صدای مرد را دارد.

س: صدای زن باید به‌صورت گروهی باشد یا تک‌خوانی زنان نیز بدون اشکال است؟

ج: حکم همان حکم کلی است و با صدای مرد فرقی ندارد.

لذا به‌نظر می‌آید که امام خوانندگی زن را مانند خوانندگی مرد تلقی کرده ­است. به ­این‌معنا که اگر مشمول غنا نباشد و مفسده ­ای هم بر آن مترتب نباشد، بدون اشکال است.

۷.­ نتیجه ­گیری

پیش از انقلاب اسلامی امام‌خمینی به بحث موسیقی پرداخته بود. بعد از انقلاب اسلامی دو نوع موسیقی از منظر امام‌خمینی متصور شد: موسیقی کارآمد و موسیقی مذموم. موسیقی کارآمد موسیقی‌ای است که در خدمت تعالی انسان قرار گرفته و ازطریق آن می ­توان مفاهیم والای انسانی را به‌ نمایش گذاشت و موسیقی مذموم بر ضد فطرت انسان است و او را از مسیر ایمان و تعالی دور می ­کند. در نتیجه امام‌خمینی بعد از ورود به عرصۀ حکومت­داری و خارج‌شدن از عرصۀ نظر و برخورد با موضوعات متعدد اجتماعی و فرهنگی جدید، در آرا و نظریات خود پیرامون بحث موسیقی تعدیلی ایجاد کرد. ایشان با توجه به فقه پویایی که همواره مدنظر داشتند و با درنظرگرفتن شرایط زمان و مکان و اقتضائات روز، نه‌تنها برای موسیقی منفعت­ ها و آثار مثبتی متصور شدند، بلکه فرض غالب را بر این گذاشتند که موسیقی‌ای که در نظام جمهوری اسلامی تولید می­ شود و بانی و متولی آن این نظام است، از نوع موسیقی حلال است، مگر این‌که خلاف آن ثابت شود. ایشان از این ­طریق راه­گشای بسیاری از هنرمندان در حوزۀ موسیقی شدند و آثار فاخری در حوزۀ موسیقی انقلاب اسلامی تولید شد.

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار