معلمی به نام کرونا

بجنورد (پانا) -سعیده سادات موسوی مشاور خانواده مرکز پندار نیک شهرستان بجنورد در گفت و گو با پانا ، عنوان کرد: ،بیش از دو ماه ونیم از قرنطینه کودکانمان میگذرد .روزگاری که برای محافظت از آنها مجبورشان کردیم در خانه بمانند.

کد مطلب: ۱۰۷۲۲۸۷
لینک کوتاه کپی شد
معلمی به نام کرونا

کرونا آمد اما بی خبر . برای ما که پیش بینی این روزها را نکرده بودیم . اوایل انکارش کردیم و تصور میکردیم خیلی زود رخت بر خواهد بست ،اما کم کم متوجه شدیم حالا حالا ها خیال سفر ندارد.

استرس وجودمان را گرفت و کودکانمان آنها را دیدند اما همچنان خندیدند ،غافل از آنکه بدانیم در دنیای امن و آرام کودکیشان چه طوفانی به پا کردیم . برای ما که اصولا یا نگران آینده هستیم یا در حسرت گذشته، زندگی در زمان حال تنها انتخابمان شد

و این شد که کنار کودکانمان بازی کردیم ، نان پختیم ،فیلم دیدیم و کتاب خواندیم ،شاید آمده است تا تجربه بازی با کودکانمان را برای ما ملموس کند و عطر نان را هم در خاطر آنها ماندگار.

خلاصه روزی هزار بار دستانمان را شستیم غافل از آنکه آنچه را که باید بشوییم چشمهایمان است ،نه دستهایمان ،تا جور دیگری ببینیم.

کرونا بهتر از ما والدین به کودکانمان صبوری کردن آموخت ، چرا که از گریه و نق و غر کودکانمان نترسید . کودکان یاد گرفتند برای رسیدن به خوراکی دلخواهشان باید صبر کنند تا روز خرید فرا برسد.آنها یاد گرفتند که خریدهای اینترنتی شان هم با چند روز تأخیر خواهد آمد. سخت بود اما شدآنهم برای نسلی که هر آنچه طلب میکرد ،غول چراغ جادو (والدین) کمتر از آنی برآورده میکردند.

کرونا آمد ولی با ماسک و دستکش و الکل،شاید آمد تا قوانین ساده ای را که ما فرصت آموزش به آنها را نداشتیم به آنها بیاموزد و دوباره به ما یادآوری کند از قوانین گذشتن برای کودکانمان نترسیم . این روزها هر چقدر والدین درگیر فضای مجازی میشدند خواسته یا نا خواسته وقت برای (با) کودک بودن هم پیدا کردند. کنار همه کارهای ایثار گونه (برای) کودک این ساعت های متوالی کنار هم بودن مطمئنا" کنار لذت و تجارب خوشایندش احتمالا" خالی از تجربه خشم و غم هم نبوده و احساساتی که در روزهای پر هیاهو ترجیح میدادیم سرکوبشان کنیم این روزها فرصت برای تجربه تمام کمالش را داشتیم و فهمیدیم ما مجموعه احساسات متناقضی هستیم که کنار هم معنی پیدا میکنند . مثل عشق و نفرت ،غم و شادی.

کودکانمان هم فرصت ابراز احساساتشان را پیدا کردند و این ما هستیم که با نامگذاری بروی احساساتشان آنها را به تجربه درست آن احساس راهنماییشان کنیم.

فضای مجازی این روزها مانند دوست وفاداری کنار کودکانمان ماند بدون هیچ سرایت ویروسی. آنها مجازی عروسک بازی کردند ،مجازی خندیدند، قهر کردند،عشق ورزیدند ،درس خواندند و روز معلم را به معلمشان تبریک گفتند.

خلاصه در روزهای بعد از کرونا همانطور که این روزها دلمان برای در آغوش کشیدن عزیزانمان تنگ شده برای کرونا و همه خاطرات و تجربه های خوبش تنگ خواهد شد .

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار