سینا نصرتی، موسیقیدان جوان: استاد شجریان تن به هرکاری نداد به همین دلیل برایش سرفرود می آورند

تهران (پانا) - ‏‎‏‎سینا نصرتی مدرس سه تار و آواز  از 9 سالگی نزد استادانی همچون سالارعقیلی ، ‏‎حمید رضا نوربخش، ‏‎فرشاد فولادوند، بهداد بابایی، جنگوک ،حسین مهرانی، احسان امامی ، مسعود شعاری، بهرام جمالی و ... آموزش دیده است.او همچنین آهنگسازی و نوازندگی فیلم هایی همچون «ناهید» به کارگردانى آیدا پناهنده (برنده جایزه کن ) ،«زمناکو» به کارگردانى مهدى قربان پور و «اسرافیل» به کارگردانی آیدا پناهنده (کاندیداى موسیقى جشنواره تخصصى مارسى ) و «لاک قرمز» به کارگردانى جلال حاتمى ( برنده جشنواره شهر) را به صورت گروهی برعهده داشته است.

کد مطلب: ۱۰۶۰۶۶۶
لینک کوتاه کپی شد
سینا نصرتی، موسیقیدان جوان: استاد شجریان تن به هرکاری نداد به همین دلیل برایش سرفرود می آورند

کنسرت‌های خیریه برای کودکان محک ، کنسرت‌های هنرستانی ، اجراهاى اُپن مایک و جمینگ ، بنیان گذاشتن اجراى خیابانى در رشت به شیوه امروزى ،همنوازى و آواز به عنوان مهمان با ارکستر نوجوانان و جوانان ایران از جمله فعالیت های این هنرمند جوان موسیقی است. با این موسیقیدان جوان گفت‌گویی داشتیم که در زیر می خوانید.

با توجه به اینکه شما نزد استادان مطرحی آموزش موسیقی دیده اید وضعیت آموزشی موسیقی کشور را چگونه می بینید؟

وضعیت آموزش موسیقی در کشور ما دچار یک زنجیره باطل شده است . داوطلبان رشته های مختلف موسیقی در گذشته در هنرستان های موسیقی تحصیل می‌کردند و زمانی که وارد دانشگاه می‌شدند حداقل چهار سال تجربه موسیقایی داشتند و مباحث اولیه موسیقی را گذرانده بودند . در این دوره به دلیل بسته شدن بسیاری از هنرستان های معتبر و عادی موسیقی ،داوطلبان رشته های موسیقی دانشگاه ها بسیار مبتدی هستند و به دلیل طراحی نادرست کنکور هنر ورودی دانشگاه های ما دارای سطح بسیار پایینی هستند و این زنجیره اینجا تمام نمی‌شود. دوستان انگشت شماری که با کیفیت بالا وارد دانشگاه ها شدند برای مباحث مختلف گروهی همراهان درستی ندارند و کار گروهی در موسیقی همین جا آسیب می‌‎بیند . فاجعه بزرگ آموزشی زمانی اتفاق می‌افتد که دانشجویان با کیفیت ،وارد بازار تولید می‌شوند و دانشجویان ضعیف وارد آموزشگاه‌ها می‌شوند و آمار تعداد بالای آموزشگاه ها ،از همین نکته خبر می‌دهند و حالا به هنرجویان این آموزشگاه ها فکر کنیم ،به کل این چرخه فکر کنیم متوجه می شویم چه فاجعه ای اتفاق افتاده است. تنها راه حل این وضعیت ابتدا ایجاد هنرستان‌های متعدد در استان های مختلف ایران است و مرحله بعد اینکه کنکور هنر برای دانش آموزان رشته های هنری امکان پذیر باشد و نکته بعدی ،آموزشگاه ها و اساتیدشان را بیشتر از پیش مورد سنجش قرار دهیم.

شما عضو گروه ماناک بوده‌اید و این گروه برای چند فیلم سینمایی موسیقی ساخته است. دلیل اینکه تعداد این گروه ها برای ساخت موسیقی فیلم ها کم است، چیست؟

من تا به امروز ۴ موسیقی فیلم کار کردم و بسیار افتخار می‌کنم که هر چهار موسیقی فیلم در قالب موسیقی کارگروهی اتفاق افتاده است با این که به دلیل مدیریت پروژه توسط مجید پوستی در موسیقی فیلم‌هایی که با ماناک کار کردیم نام وی به عنوان آهنگساز خوانده شده و من محمدرضا پوستی دستیار،اما در پروژه فیلم «لاک قرمز» با گروه مه ،ما این مهم را رعایت کردیم که نام کسی را بروی پروژه نگذاریم تا زیبایی کار گروهی پا بر جا باقی بماند. اما این که چرا این اتفاق را کمتر مشاهده می‌کنیم دلیلش کمبود کار گروهی است و این که کارگردان ها و مدیران تولید دوست دارند با یک نفر وارد مذاکره شوند . نکته بعد این است که به موسیقی فیلم در کشور حق مؤلف پرداخت نمی‌شود و تهیه کنندگان تنها برای ساخت موسیقی فیلم به آهنگساز هزینه ای پرداخت می‌کند و تمام ، این اتفاق خیلی می‌تواند برای یک گروه و آهنگساز تلخ باشد . به طور مثال، ما برای فیلم «ناهید» که تهیه کننده آن بیژن امکانیان بود باید ۲ درصد از فروش فیلم به شرکت های خارجی را دریافت می‌کردیم فیلم ۶ میلیارد فروش رفت ۲ درصد باید در اختیار ماناک قرار می‌گرفت این بودجه برای ادامه کار ما با دیگر سینما گران می‌توانست پشتوانه خوبی باشد که نشد. در خیلی از قرار داد ها شرایط تهیه کننده این است که حق مؤلف به گروه موسیقی و آهنگساز داده نشود و باید بدانیم برای آلبوم کردن موسیقی فیلمی که خودمان ساختیم باید از تهیه کننده فیلم اجازه بگیریم چون قانون حق مؤلف وجود ندارد .

در رزومه شما چند مهارت در حوزه موسیقی دیده می شود که هم شامل موسیقی کلاسیک و هم سنتی می شود این ها تضادی باهم ندارند؟ شما چطور توانستید بین این دو توازن برقرار کنید؟

من از 9 سالگی شروع به آموختن موسیقی کردم و آموختنم تا امروز که سی سال زندگی کردم ادامه دارد تا آنجایی که بشود سعی دارم یاد بگیرم و به این دلیل سبک‌های مختلف موسیقایی وارد زندگی من شدند . برای بهتر یاد گرفتنم به عنوان یک هنر جو که هم قالب کولی وار موسیقی و هم سیستم آکادمی را دنبال می‌کنم تک تک این سبک ها را مورد تحلیل کولی وار و آکادمیک قرار می‌دهم و این موضع به مرور اتفاق می افتد و کاربردهای بیانی مختلف هر کدام از این سبک های موسیقی ابزاری است که برای بهتر بیان شدن رسالت هنری می‌توان از آن ها استفاده کرد . و زمانی که تحلیل در کار باشد می‌توان از این ابزار های گوناگون استفاده کرد بدون آنکه بخواهیم بیان موسیقایی غلو گونه داشته باشیم که من با این سبک فلان کردم با آن سبک بهمان .

در سال‌های اخیر بندهای مختلفی تشکیل شده است این وضعیت برای موسیقی کشور مثبت است یا منفی؟

تشکیل گروه های مختلف موسیقی در ذات خود اتفاق بسیار مهم و درستی است ، آن هم در دورانی که کار تیمی در سر تا سر دنیا به عنوان یک عنصر مهم رشد در هر زمینه ای در حال پیگیری و انجام است و روز به روز قالب های مختلف کار گروه ها تشکیل می‌شوند و با تحلیل و آسیب شناسی به بهترین بازدهی ،خود را نزدیک می‌کنند و دلیل این پیگیری این است که تکروی جوابگو نیست و کار بسیار دشوار ، سخت و کم بازده ای است اما اگر کار گروهی سازماندهی ،استمرار و هدف گذاری درستی نداشته باشد از تکروی وضعیت بدتری خواهد داشت . امروز در ایران نام گروه های زیادی به گوشمان می‌خورد اما طول عمر آنها چه قدر است ؟ اکثرا بسیار کوتاه ،اعضای واقعی این گروه ها چقدر ثابت هستند ؟ اکثراً افراد بین تمام گروه ها در حال جابجایی هستند ، آیا گروه به معنای گروه وجود دارد ؟ خیر همه پشت سر یک خواننده ایستاده‌اند و فقط خواننده مهم است ،آیا درآمد مالی بین همه اعضای گروه تقسیم می‌شود ؟ تناسب درآمد خواننده ها نسبت به نوازنده ها ۱۰۰ ها برابر بیشتر است و بعضی از نوازنده ها در حد اجرا در یک رستوران هم دریافت مالی ندارند .

در این صورت شکل‌گیری این گروه ها کمکی به موسیقی و مخاطبان موسیقی نمی‌کند تنها راهی برای پولشویی است و هنرمندان و گروه های داری وجدان وارد جریان ها مستقل می‌شوند تا شرافت هنری خود را حفظ کنند.

در رزومه کاری شما ساخت آهنگ برای فیلم های سینمایی نیز دیده می شود. کسیکه می‌خواهد برای فیلمی آهنگ بسازد باید در مرحله فیلمنامه مشارکت داشته باشد. این نکته تا چه اندازه در موسیقی که میخواهد برای فیلمی ساخته شود تاثیرگذار است؟

آهنگساز یا کارگروه موسیقی که قرار است وارد پروژه سینمایی شود اول از همه باید شناخت کافی نسبت به هسته فیلم یعنی فیلم نامه داشته باشد و رسالت اصلی فیلم را بفهمد و بشناسد و از دل فیلم نامه به تم و یا تم های مختلف نسبت به فلسفه دنبال شده فیلم نامه برسد . تم‌ها را با کارگردان و فیلم‌نامه نویس به اشتراک می‌گذارد . پس از رسیدن به تم‌های اصلی ،پلان های مختلف فیلم را می‌بیند و شروع به ساخت اتودهایی برای اتمسفر موسیقایی فیلم می‌کند. با کارگردان گفتگویی درمورد جای گیری موسیقی در فیلم انجام می‌دهند . تم و اتمسفرها را در نسخه هایی اولیه تدوین شده فیلم وارد می‌کنند و از اینجا با کارگردان شروع به گزینش موسیقی نهایی می‌کنند و برای ضبط نهایی آماده می‌شوند و به روی نسخه نهایی فیلم موسیقی را ثبت می‌کنند.

با سالار عقیلی و وحید تاج نیز همکاری داشتید درباره تجربه های این دو خواننده شناخته شده کشور توضیح دهید؟

من با سالار عقیلی همکاری هنری نداشتم و دلایل مختلفی دارد و شاید یکی از آنها از طرف ایشان این باشد که هنوز من یک کودک ۸،۹ ساله هستم و با هم دوره‌های خودشان حرف های مشترک بیشتری دارند و دلیل اینکه من موفق به همکاری با ایشان نشدم یک این بوده که استاد من بوده است و یک بار بیشتر نتوانسته‌ام این درخواست را از ایشان داشته باشم و من را متوجه موضع های پیچیده ای در بازار موسیقی کرد که شنیدن و حتی گفتنشان برای من عجیب است و مهم‌ترین دلیل این بوده که سبک هنری کارهای ایشان تفاوت زیادی از اولین پیشنهاد من تا به امروز کرده است و با مسیر هنری من فاصله دارد هر چند امیدوارم روزی این همکاری اتفاق بیفتد ولی این را می‌توانم بگویم بزرگ‌ترین درسی که از ایشان گرفتم یک جمله بود که می‌گفتند اگر استاد شجریان امروز در جایگاهی است که همه برایشان سر فرود می آوردند و این به این دلیل است که تن به هر کاری نداده است .

اما همکاری من با وحید تاج عزیز بر سر پروژه هم نوازان تاج اتفاق افتاد . آشنایی ما از طرف دوست عزیزم مهدی حقیقی صورت گرفت که سرانجام آن دو تصنیف با کوینتت زهی و تار و کمانچه و ساز های کوبه ای بود تنظیم چند ترانه محلی برای هم نوازان تاج و در آینده در این فکر هستم که پروژه ی جدید دیگری را با ایشان شروع کنم .

فعالیت های زیادی در حوزه موسیقی داشتید چرا تا به امروز آلبومی تهیه نکرده اید؟

این که چرا تابه حال به دنبال انتشار آلبوم موسیقی نبوده ام دلایل مختلفی دارد ،اولین و مهم‌ترین آن بود که دوست داشتم ادبیات موسیقایی مخصوص به خودم را پیدا کنم تا با شنیده شدن کارهایم مشخص باشد کار کیست و مخاطبانم من را تشخیص دهند و خودم باشم نه کپی هنرمند دیگری ،دلیل بعدی متفاوت بودن سبک های مختلف موسیقی که دنبال می‌کنم بود که تا امروز سعی بر این داشتم که مخاطبانم را به این مهم عادت بدهم که من در هیچ قالبی خودم را محدود نمی‌کنم و نکته آخر اینکه دوست داشتم مستقل شروع کنم تا مجبور به کاری که نمی‌خواهم نشوم تا صداقتم را با مخاطبانم از دست ندهم و این کار را کمی سخت می‌کند ولی ارزشمند است و به این مسیر افتخار می‌کنم . خبر خوب این است که در حال ساخت یک آلبوم هستم و امیدوارم توانسته باشم به عنوان قدم اول حق مطلب را ادا کرده باشم و رسالتم را به گوش مخاطبان بیشتری برسانم . زیاد طول نمی‌کشد ولی عجله را از روز اول شروع این پروژه از ذهنم بیرون انداخته ام تا کیفیت را از دست ندهم .

نظر شما درمورد جریان مستقل موسیقی چیست ؟

من در مورد هر جریانی که سیر هنری مستقل را الگوی خود قرار دهد موافقم و به نظر من صادقانه ترین نوع فعالیت هنری است که می‌شود دنبال کرد. بسیار راه سختی است و بسیار احتیاج به حمایت مخاطب دارد ،حمایتی که به نفع هر دو طرف معادله است هنرمندی که می‌خواهد با کیفیت بالا چه از نظر هنری و چه تولیدی کار خود را ادامه دهد و مخاطبی که به دنبال هنری میگردد تا نکات رشد دهنده فکری و روحی بیشتر و درست تر و صادقانه تری در اختیارش بگذارد .

پیدا کردن آنها نکته مهمی است کافی است به فالورهای آنها در صفحه های مجازی نگاه کنیم کم است و غلو شده نیست ، هنری که در آن فعالیت می‌کنند بیشتر مورد توجه‌شان هست تا حاشیه های فضای مجازی ، کمتر شبیه فعالیت هنری آنها دیدیم چون ذهن مستقلی دارند ، به ارگانی وابسته نیستند و دارای رسالت هنری هستند و برای هیچ پولشویی کار نمی‌کند با آنها باشیم هنر مملکت گلستان و صادق می‌شود .

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار