مهرداد خدیر

پایان تراژیک تعطیلات ژانویه برای نخبگان ایرانی

خبر سقوط هواپیمای اوکراینی و جان‌باختن بیش از 100 تن از هم‌میهنان ما به تنهایی می‌توانست مهم‌ترین و غم‌بارترین خبر این روزها باشد چندان که هر بار که هواپیمایی دچار سانحه می‌شود غالب روزنامه‌ها تمام صفحۀ اول خود را به تصویر لاشۀ هواپیما اختصاص می‌دهند و اگر موجود نباشد تلواسه (اضطراب) و اندوه منتظران و بستگان را به تصویر می‌کشند.

کد مطلب: ۱۰۰۳۷۲۴
لینک کوتاه کپی شد
پایان تراژیک تعطیلات ژانویه برای نخبگان ایرانی

از صبح جمعۀ گذشته اما که خبر ترور سردار سلیمانی با موشک‌های پهپاد آمریکایی در فرودگاه بغداد منتشر شد و بعد هم موجی از احساس نفرت و خون‌خواهی و در کنار آن بیم جنگ در‌گرفت هر خبر دیگر تحت‌الشعاع در نظر آمد و یک روز قبل از سانحۀ سقوط نیز ده‌ها تن از تشییع کنندگان در کرمان جان خود را از دست دادند و در این فضا و ساعاتی پس از خبر انتقام موشکی ایران و حمله به پایگاه عین‌الاسد در عراق، این خبر منتشر شد که هواپیمای اوکراینی در نزدیکی شهریار دچار سانحه شده و مسافران آن جملگی جان باخته‌اند.

در نگاه اول تصور می‌شد مسافران خارجی باشند و اگر کشور ما پذیرای گردش‌گرانِ انبوه می‌بود، محتمل بود اما اندکی بعد روشن شد که تنها 32 نفر غیر ایرانی بوده‌اند.

هر چند که وقتی بحث جان آدمیان در میان باشد، ایرانی و غیر ایرانی ندارد اما طبیعی است که مرگ هم‌وطنان، اندوه مضاعفی در پی دارد و وقتی آگاه می‌شوی جمعی از اینان، دانش‌آموختگان یا دانشجویان بهترین دانشگاه های ایران و کانادا بوده یا همسران در کنار هم یا مادر و دختر یک نویسنده و موارد دیگر در میان شان بوده اند بیشتر و بیشتر می شود. (مطابق آخرین خبر 15 نفر از قربانیان، دانش آموخته دانشگاه " شریف" اند و 7 تن فارغ التحصیل علم و صنعت و گویا از "امیر کبیر" هم).

انسان، البته انسان است و جان آنان که در سانحه تصادف اتوبوس جاده فیروزکوه قربانی شدند نیز شیرین بوده است و اندوه سوگ آنان برای خانواده‌هاشان کم از قربانیان هواپیما ندارد. با این حال سانحۀ هوایی خبرساز‌تر می شود و مرگ جمعی از نخبگان توجه افزون‌تری برمی انگیزد. چندان که در پی سال ها هنوز از سقوط هواپیمای حامل بازیکنان تیم منچستر یونایتد یاد می‌شود.

از این رو وقتی می‌شنوی «آیدین مرتب» و همسرش «آیدا فرزانه» دو هم‌وطن کُرد و سنندجی ما که در سانحۀ هواپیما کشته شدند، هر دو دکتری دانشگاه تکنولوژی «کبک» داشته‌اند کام‌مان تلخ‌تر می شود.

11 تا 18 دی، اول تا هشتم ژانویه و تعطیلات سال نو در کشورهای غربی است و ایرانیان مقیم یا در حال تحصیل در خارج کشور از این فرصت استفاده می‌کنند و به دیدار خانواده می‌آیند. از این رو می‌توان گفت تعطیلات تراژیکی برای آنان رقم خورد.

برای این که بدانیم حوادثی از این دست چقدر تلخ است کافی است به یاد آوریم که همین چند روز قبل- 12 دی ماه- بیست و چهارمین سالگرد سانحه تصادف مینی‌بوس دانش آموزان در سال 1374 بود و یکی از رسانه ها سراغ پدر 80 ساله یکی از محصلان رفته بود و او گفته است همچنان برای «فتانه» - باقری صدر- هر شب می‌گرید. آری، هم‌چنان و بعد از 24 سال. همان سانحه که روزنامۀ همشهری در اوایل انتشار خود تمام صفحه نخست را به خبر و تصویر آن اختصاص داد.

در سانحۀ چهارشنبه صبح هواپیمای اوکراینی نخبگانی از دانشگاه صنعتی شریف و علم و صنعت و امیر کبیر یا دانش آموخته بهترین دانشگاه های کانادا در حال ادامه تحصیل یا زندگی در این کشور جان باختند و در میان آنان، همسر و فرزند یک داستان‌نویس هم بودند. حامد اسماعیلیون- دندان ‌پزشک ایرانی مقیم کانادا- که « آویشن، قشنگ نیست»، «توکای آبی» و «دکتر داتیس» از جمله آثار اوست و برنده جایزۀ بنیاد گلشیری هم شده است.
هر چند هیچ یک از قربانیان را نمی‌شناسم اما شاید به خاطر دل‌مشغولی‌های قلمی با این نویسنده هم‌دلی بیشتری دارم و از این رو نقل نوشته‌ای از او و انعکاس تصویر خانوادگی‌شان را برای بیان عمق این فاجعه کافی می‌دانم:

«برای به خاک سپردن آرزوهای "پریسا"یم و چشم‌های "ری‌را"یم عازم تهرانم. در میان ما سه نفر، عاشقانه های زیادی هست که تا مرگم پیشم می ماند و آن را عریان نخواهم کرد. امیدوارم آن روز زودتر برسد. هیچ از چند چون پرواز اوکراین نمی دانم و می روم که آن چشم های درخشان را به خاک بسپارم. توان پاسخ گویی به هیچ پیغامی را ندارم و راهی هیچستانم. مرا ببخشید.»

منبع : عصر ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار