*مصطفی آتشمرد
جایی که امید بر قانون سایه میاندازد/ تأملی بر جهان پنهان «رویاباف و قاضی»
تهران (پانا) - مصطفی آتشمرد همزمان با اکران آنلاین «رویاباف و قاضی» در هاشور، در یادداشتی به تحلیل لایههای پنهان و واقعیتهای روانی این مستند پرداخت.
با اکران آنلاین مستند «رویاباف و قاضی» در پلتفرم هاشور، فرصتی دوباره فراهم شده تا نگاهها به این اثر متفاوت و تاملبرانگیز جلب شود. فیلم که ساخته حسام اسلامی است، روایت جستوجوی گنج را از سطح یک ماجرای هیجانانگیز فراتر میبرد و آن را به بازتابی از امیدها، هراسها و رویاهای جامعه امروز ایران تبدیل میکند؛ روایتی که سالها زندگی یک گروه را در انتظار معجزهای نامعلوم دنبال میکند.
مصطفی آتشمرد، مستندساز و فیلمبرداری با سابقه طولانی در سینمای مستند و حضور در دهها اثر کوتاه و بلند، به بهانه همین اکران، یادداشتی درباره فیلم نوشته است. نگاه تحلیلی و تجربهمحور آتشمرد باعث شده این متن، جنبهای تازه از پشتپرده روانی و اجتماعی فیلم را روشن کند؛ از مواجهه دوگانه واقعیت و امید گرفته تا تأمل در نیاز انسان ایرانی به رویاپردازی در برابر واقعیت سخت و گریزناپذیر.
متن یادداشت را در ادامه میخوانید:
مستند «رویاباف و قاضی»، فراتر از یک مستند ساده درباره جستجوی گنج، به آینهای شفاف از روان جمعی و آرزوهای جامعه ایرانی در بستری خاص بدل میشود.
این فیلم با بهرهگیری از فرمی بدیع و شخصیتپردازی غنی، مفاهیمی چون «امید»، «تقدیرگرایی»، «مقاومت در برابر واقعیت» و «تصادم سنت با مدرنیته» را واکاوی میکند.
گنج به مثابه اتوپیای دستنیافتنی (آرمانشهر)
حفاری بیپایان گروه مهدی، نه حرصی ساده برای ثروتمند شدن، بلکه نمادی از جستجوی نجات ناگهانی از وضعیت بغرنج موجود است. گنج در اینجا یک «معجزه» است؛ راهحلی جادویی برای مساله پیچیده زندگی. این دقیقاً بازتاب ذهنیتی است که در شرایط عدمقطعیت اقتصادی و اجتماعی، به دنبال راهحلهای معجزهآسا و غیرعقلانی میگردد.
دو پایان: کدام واقعیت اصیلتر است؟
مستند دو پایان دارد و این انتخاب هوشمندانه فیلمساز، کلید تفسیر اثر است.
پایان اول (واقعیت قانونی ـ اجتماعی): پذیرش حکم دادگاه و توقف همکاری با کارگردان. این پایان، تسلیم در برابر واقعیت سختِ جامعه و قانون است. گنج دستنیافتنی و خیال خام باقی میماند.
پایان دوم (واقعیت روانی ـ امید): امید به تحقق رویا و کشف گنج. این پایان، پیروزی اراده و امید جمعی بر واقعیت عینی است.
این دوگانگی پرسشی فلسفی را طرح میکند: آیا حقیقت در واقعیت عینی است یا در باوری که به یک گروه معنا و امید میبخشد؟ فیلم با ارائه هر دو، پاسخ را به مخاطب و دیدگاه او واگذار میکند و از قطعیتگرایی دوری میجوید.
این فیلم بیش از آنکه درباره یافتن یا نیافتن گنج باشد، درباره نیاز همیشگی انسان به رویابافی برای تحمل واقعیت رنجآور است. این اثر را میتوان تمثیلی زیبا و غمانگیز از وضعیت انسان ایرانی دانست که در جستجوی «گنج»، به دنبال راههای میانبُر در جهانی پرابهام است.
ارسال دیدگاه