در گفتوگو با پانا:
«بازخند» حاصل همدلی و عشق به فانتزی است
میخواستیم یادآوری کنیم که هنوز میشود خندید
تهران (پانا) - مهدیار رحمتی، آهنگساز و تهیهکننده نمایش فانتزی-موزیکال «بازخند»، از تجربه نخست تهیهکنندگی در تئاتر، مسیر پرچالش تولید این پروژه متفاوت و لذت واکنشهای مخاطبان میگوید.

در روزگاری که تولید تئاترهای متفاوت و پرریسک نیازمند جسارت و همدلی است، «بازخند» با نگاهی نو به روایت و اجرا، قدم در مسیری گذاشته که کمتر کسی حاضر به طی آن بوده است. این نمایش فانتزی-موزیکال بدون دکور، با تکیه بر توان بازیگران جوان و پشتکار یک گروه پرانرژی شکل گرفته و حالا روی صحنه میزبان تماشاگرانی است که خنده و خیال را به تماشا نشستهاند. با مهدیار رحمتی، آهنگساز و تهیهکننده این نمایش درباره شکلگیری پروژه، چالشها و امیدهای پیش رو به گفتوگو نشستیم که میتوانید در مطلب ذیل بخوانید.
ایده «بازخند» از کجا شروع شد؟
نمایشنامه «بازخند» را آقای اقطاعی پیشتر نوشته بودند، اما به دلایلی پروژه متوقف شده بود. سال گذشته، متن به آقای فلاح سپرده شد و با همراهی ایشان، پیشتولید آغاز شد. من و همسرم، خانم خانمحمدی، به خاطر علاقهمان به ژانر فانتزی و انیمیشن و فضای همدلانهای که شکل گرفت، تصمیم گرفتیم کنار تیم باشیم. کمکهای آقای اقطاعی، خانم شادی بابایی و گروه بام نیز در مسیر تولید بسیار مؤثر بود.
چه چیزی «بازخند» را از دیگر پروژهها متمایز میکرد؟
شیوه روایت و اجرای کار کاملاً متفاوت بود و مشابه آن پیشتر در ایران تجربه نشده بود. همین نوآوری ما را جذب کرد.
بزرگترین چالش تهیه این نمایش چه بود؟
قطعاً تأمین مالی! بعد از آن، هماهنگی بیش از ۳۰ نفر بازیگر و عوامل. اما تلاش جمعی و برنامهریزی دقیق کمک کرد تا از پس این چالشها برآییم.
جذب سرمایه برای این تئاتر چطور پیش رفت؟
شش ماه برای جذب اسپانسر زمان گذاشتیم و بخش زیادی از مسیر را با هزینه شخصی پیش بردیم. خانم پیرجانی و آقای کامکار در مراحل حساسی به پروژه پیوستند و در نهایت با همراهی آقای عرفان انصاری، بخش عمده مشکلات مالی حل شد.
انتخاب بازیگران جوان ریسک نبود؟
این انتخاب بر عهده تیم کارگردانی بود و در طول ۸ ماه تمرین، افراد مختلفی به تیم اضافه و از آن جدا شدند. حتی دو نفر از بازیگران در هفته آخر به پروژه پیوستند. اما ما به جای «اعتماد کردن»، یک خانواده ساختیم. همه بازیگران در جایگاه خود توانمند بودند.
تمرینات فشرده چطور مدیریت شد؟
تمرینات از ۹ شب تا ۱۲ ادامه داشت و گاهی مجبور به تمرینهای فشردهتر بودیم. به لحاظ مالی، بخش اعظم سرمایه صرف همین روند شد. در تأمین فضا برای تمرین هم با چالشهایی روبرو بودیم ولی در نهایت مدیریت شد.
هماهنگی سایر عوامل بدون دکور چگونه انجام شد؟
تمرین، تمرین و تمرین! لباسها با همکاری خانم فرزانه محمدنژاد در روزهای پایانی آماده شد. تیم گریم به رهبری خانم فاطیما شجاعی نیز در روزهای آخر با هنرمندی بالا به گروه پیوست و ما را همراهی کرد.
واکنش مخاطبان چطور بود؟
بسیار مثبت و انرژیبخش. پیامهای محبتآمیز تماشاگران هر روز ما را با انگیزه بیشتری به صحنه میفرستد.
برنامهای برای اجرای مجدد دارید؟
اگر استقبال ادامه داشته باشد، قطعاً برنامههایی برای اجرا در شهرهای دیگر یا شرکت در جشنوارهها خواهیم داشت.
آیا تئاتر موزیکال در ایران شانس تجاری دارد؟
اگر کار باکیفیت باشد، در هر ژانری مخاطب خود را پیدا میکند. اما از نظر تجاری، موزیکالها شانس بیشتری دارند.
برای سرمایهگذاری روی پروژههای آینده، چه معیارهایی دارید؟
با اینکه این اولین تجربه من در تهیهکنندگی تئاتر بود، اما نظر تیم پشتیبان برای پروژههای آینده خیلی مهم است. قطعاً سراغ کارهای کلاسیک نمیروم؛ چون معتقدم آثار اورجینال با مخاطب امروز ارتباط بهتری برقرار میکنند.
سختترین لحظه در مسیر تولید «بازخند» چه بود؟
همهاش! از بیخوابیها تا جلسات متعدد با سالنها و اسپانسرها، انتظارات افراد مختلف و چالشهایی که نباید انرژی منفیشان به تیم منتقل میشد. اما همدلی و همراهی گروه، «بازخند» را روی ریل حرکت قرار داد.
حرف آخر؟
ما تلاش کردیم لحظاتی کوتاه اما ارزشمند به مردم یادآوری کنیم که هنوز میشود خندید. ممنونم از تمام دوستانی که کنارمان بودند، چه آنهایی که همراهی کردند، چه آنهایی که سنگ انداختند؛ چون از هر دو یاد گرفتیم.
ارسال دیدگاه