محمدرضا دلیر*

فاجعه‌ای به نام بلیت یک طرفه

تهران (پانا) - بلیت یک طرفه یک مینی سریال است که بیشتر سکانس های آن در ترکیه فیلمبرداری شده و علاوه بر بازیگران ایرانی و ترک، بازیگران عرب و آمریکایی هم در آن حضور دارند.

کد مطلب: ۱۵۶۶۶۵۶
لینک کوتاه کپی شد
فاجعه‌ای به نام بلیت یک طرفه

در قسمت‌های منتشر شده این سریال، اشاره‌هایی به دنیای شرط‌بندی و خطرات آن شده است. یکی از دیالوگ‌های سریال بیان می‌کند که در مسیر شرط‌بندی، شخصیت اصلی احتمالاً توسط پلیس ترکیه به ایران بازگردانده خواهد شد. این داستان بسیاری را به یاد ماجرای میلاد حاتمی، اینفلوئنسر اینستاگرامی و مدیر سایت‌های شرط‌بندی می‌اندازد که در نهایت به دلیل فعالیت‌های غیرقانونی‌اش در ترکیه دستگیر شد

سریال بلیط یک طرفه با داستانی پرهیجان و معمایی، مخاطب را به سفری پرماجرا به کشور ترکیه می‌برد. شهاب، شخصیت اصلی داستان، پس از مرگ ناگهانی و مشکوک برادرش در ترکیه، تصمیم می‌گیرد برای کشف حقیقت و یافتن قاتل، راهی این کشور شود. این سفر، آغازی بر یک ماجرای پرپیچ‌وخم است که زندگی شهاب را برای همیشه تغییر می‌دهد. در این مسیر، شهاب با دو پلیس ترک همراه می‌شود و با همکاری آن‌ها، وارد یک پرونده جنایی پیچیده می‌شود. آن‌ها در تلاش برای کشف راز مرگ برادر شهاب، با موانع و چالش‌های متعددی روبرو می‌شوند و در این راه، پرده از رازهای پنهان و تاریک برداشته می‌شود. «بلیط یک طرفه» با ترکیبی از صحنه‌های اکشن، تعلیق و درام، مخاطب را تا آخرین لحظه درگیر داستان می‌کند.

این سریال، مخاطب را به سفری هیجان‌انگیز در دل استانبول می‌برد و با روایت داستانی پر از تعلیق، او را درگیر ماجراهای شهاب و همکارانش می‌کند. “بلیط یک طرفه” نه تنها یک سریال جنایی است، بلکه داستانی از تلاش برای عدالت، رویارویی با گذشته و کشف حقایق پنهان را به تصویر می‌کشد.

سریال بلیط یک طرفه با وجود پتانسیل داستانی، در اجرا با ضعف‌های متعددی روبرو است. یکی از برجسته‌ترین مشکلات، دوبله‌ی بی‌کیفیت و مصنوعی آن است که نه تنها با صدای اصلی بازیگران همخوانی ندارد، بلکه حس و حال صحنه‌ها را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. ریتم ناهماهنگ سکانس‌ها، که گاهی به شکلی غیرضروری کُند می‌شود، از دیگر نقاط ضعف سریال به شمار می‌رود. در حالی که هدف این کُندی، همراه کردن مخاطب با صحنه است، اما اغلب نتیجه‌ی معکوس دارد و باعث خستگی بیننده می‌شود.

علاوه بر این، صحنه‌های اکشن ابتدایی سریال، با وجود حضور بازیگران ترکیه‌ای، به دلیل عدم انسجام و خط داستانی مشخص، جذابیت چندانی ندارند. تدوین ناشیانه و حرکات اضافی دوربین، مانند رها کردن ناتمام سکانس ورود حامد کمیلی به هتل، از دیگر ایرادات فنی سریال است. تناقض میان ژانر معمایی-جنایی داستان و تیتراژ عاشقانه‌ی ابتدایی نیز، ناهماهنگی دیگری است که در این سریال به چشم می‌خورد.

داستان «بلیط یک طرفه» پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب دارد، اما پردازش نه‌چندان قوی و ایرادات فنی متعدد، مانع از ارتباط مخاطب با سریال شده است.

شخصیت‌ها یک لنگ در هوا معلق‌اند و داستان پاره پاره!تیتراژ نوید یک داستان عاشقانه و شاد را می‌دهد و ماجرا حکایت از یک قتل دارد! دیگر ترکیه را چه کار می‌خواستید؟ نکند به تمنای بودجه بیشتر بوده است؟ ولش کنید ماجرا بو دار می‌شود!اصلا نقش کور ترکیه چیست؟ فرض کنید همین اتفاق‌ها در تهران خودمان می‌افتاد. چه تغییری در هویت داستانی اثر (البته اگر بتوان گفت اثر) ایجاد می‌شود؟

سریال با صحنه‌ای اکشن میان بازیگران ترکیه‌ای آغاز می‌شود، اما به دلیل نداشتن خط فرضی مشخص و داستان یکپارچه سکانس جذابی نیست.

حضور بازیگران با ملیت‌های مختلف به نظر می‌رسید برگ برنده این سریال باشد، اماباید گفت آنها نتوانستند با یکدیگر هماهنگ شوند. بلیط یک طرفه» داستان جذابی دارد، اما به خوبی پردازش نشده و ایرادات فنی نیز مزید بر علت شده تا مخاطب با آن ارتباط نگیرد

اولین چیزی که باید به آن پرداخت روایت داستان است، در قسمت اول هیچ اطلاعاتی راجع‌به نقش‌های دیگر (به جز شهاب و شاهین) بدست نخواهید آورد، برای نمونه اصلا مشخص نیست که شکیب چه‌کاره است، چگونه وارد داستان شد، آیا شکیب برادر شاهین و شهاب است؟ این‌ها همه از مشخصات قسمت اول سریال بلیط یک طرفه است. دومین موضوع ریتم به شدت کند سریال است، در یک اثر پلیسی که بیشتر جذابیت آن به واسطه‌ی هیجان و ریتم سریع داستان بدست خواهد آمد، چنین چیزی را مشاهده نخواهید کرد و این برای مخاطب اصلا جذاب نیست. در گام نخست با ضعف داستانی و روند کند داستان سریال بلیط یک طرفه مواجه شدیم.

نکته مهمی که باید در رابطه با آن صحبت کرد، تصویر برداری و فضای سریال است، تمی که سریال بلیط یک طرفه دارد بیشتر شبیه به خیال است، در صورتی که سریال سعی بر نشان دادن تیرگی و تاریکی داستان دارد اما به هیچ وجه این طور نیست؛ برای نمونه شما سکانسی که شهاب وارد خانه می‌شود و با خبر مرگ برادرش روبه‌رو می‌شود را در نظر بگیرید، انگار یک رویا می‌ماند و بیشتر شبیه به خواب است تا واقعیت، کلا تم رنگی سریال چیزی شبیه به خواب و رویا است تا سیاهی و تاریکی. من به شخصه جاذبه‌ای از قسمت اول سریال بلیط یک طرفه دریافت نکردم چون این اثر یک ساخته‌ی خام است و می‌بایست ییشتر برای به عمل رسیدن آن خلاقیت به خرج می‌دادند

یکی از ایرادات بارز سریال، عدم انتقال واضح گذر زمان در داستان است. به‌عنوان مثال، در صحنه‌ای که برادر شخصیت اصلی به قتل می‌رسد و سپس خانواده به طرز غیرمنتظره‌ای از این اتفاق مطلع می‌شوند، عدم وجود شاخص‌های زمانی منسجم موجب سردرگمی مخاطب شده است. این مشکل، علاوه بر ایجاد عدم هماهنگی در روایت داستان، باعث شده که مخاطب نتواند با اتفاقات همسو شود و حس پویایی در داستان کاهش یابد

تیتراژ  سریال به شکلی سطحی و ضعیف طراحی شده است که نتوانسته با جذابیت بصری و موسیقایی لازم، مخاطب را مجذوب خود کند.  این انتخاب اولیه، زمینه‌ساز تجربه‌ای ناخوشایند در ادامه داستان شد.

علاوه بر مشکلات تدوین و کارگردانی، سریال بلیط یک طرفه در برخی صحنه‌ های مهم خود دچار ضعف‌ های فنی عجیبی است. برای مثال، در یکی از صحنه‌ های کلیدی، شخصیت اصلی در ترکیه با پلیسی که ترکی صحبت می‌ کند، به فارسی حرف می‌ زند و بدون هیچ مشکلی هر دو همدیگر را متوجه می‌ شوند! این‌ گونه سهل‌ انگاری‌ ها نه‌تنها از باورپذیری داستان می‌ کاهد، بلکه باعث می‌ شود که مخاطب احساس کند سریال بیش از حد ساده‌ انگارانه ساخته شده است.

تدوین سریال به گونه‌ای است که در برخی از صحنه‌ها، تعویض نماها و پلان‌های طولانی، احساس کسالت را به مخاطب منتقل می‌کند.  تدوین این سریال  بیش از خود کارگردانی، عاملی برای کاهش کیفیت اثر بوده است . در همین راستا، مشکلاتی همچون ناهماهنگی بین پلان‌های مختلف و عدم استفاده از لنزهای مناسب برای تأکید بر جزئیات مهم صحنه، از جمله ایرادات قابل اشاره هستند

یکی از اشکالات مهم، مربوط به نحوه فیلمبرداری است. استفاده از دوربین‌های کم کیفیت یا حتی به کارگیری پلان‌های غیرمناسب، باعث شده تا برخی از صحنه‌های کلیدی به درستی انتقال نیافته و در نتیجه تأثیرگذاری لازم را نداشته باشند. در حالی که استفاده از فناوری‌های نوین در سینما امروزی ضروری است، ترکیب پلان‌های طولانی بدون تغییرات دینامیک مناسب، حس استاتیکی به اثر بخشیده است.

در این سریال، تدوین به شکلی انجام شده که حتی در صحنه‌های اکشن نیز از تأثیرگذاری کمتری برخوردار شده است. استفاده نادرست از تکنیک‌های تدوین مانند ریورس شات‌های مکرر و پلان‌های ثابت، موجب شده تا مخاطب نتواند به خوبی با اتفاقات هماهنگ شود. علاوه بر این، جلوه‌های ویژه و استفاده از افکت‌های بصری نیز به گونه‌ای ارائه شده‌اند که در برخی موارد با یکدیگر در تضاد بوده و هماهنگی لازم را ندارند.

کارگردانی پوریا حیدری، که در گذشته با آثار موفقی به چالش کشیده شده بود، در این سریال نتوانسته از تجربیات خود به نحو احسن استفاده کند. انتخاب زاویه دید در صحنه‌های کلیدی، به ویژه در مواقع بحرانی و مهم داستان، از نقاط ضعفی است که می‌توان آن را به وضوح مشاهده کرد. به نظر می‌رسد که در برخی از صحنه‌ها، کارگردان نتوانسته حس تعلیق و تنش لازم را به خوبی به مخاطب منتقل کند.

یکی از نکات مهم در نقد بازیگری، دیالوگ‌های سطحی و غیرواقعی است. بسیاری از دیالوگ‌های این سریال به گونه‌ای طراحی شده‌اند که حتی در میان صحنه‌های حساس نیز حس طبیعی بودن را به مخاطب انتقال نمی‌دهند. به علاوه، در برخی مواقع، بازیگران به صورت بداهه واکنش نشان می‌دهند که به جای انتقال حس دراماتیک، حس طنز یا حتی خستگی را القا می‌کند.

سریال بلیط یک طرفه درنهایت نه‌تنها انتظارات را برآورده نکرد، بلکه با مشکلاتی که در فیلمنامه، تدوین، دیالوگ‌ نویسی و کارگردانی داشت، باعث ناامیدی بسیاری از مخاطبان شد. ایده‌ ی کلی داستان، پتانسیل خوبی برای تبدیل شدن به یک اثر هیجان‌ انگیز داشت، اما اجرای ضعیف و کلیشه‌ ای آن، باعث شده که این پتانسیل کاملاً هدر برود.

( منتقد سینما )

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار