روایت های جاودان؛سه،قصه از عشق و ایمان و فداکاری
تهران (پانا) _ در روزی که تالار وحدت پر از چهرههای فرهنگی، خانوادههای شهدا و اهالی ادبیات شده بود، سه کتاب تازه با روایتهایی از عشق، همرزمی و مادرانگی، در مراسمی باشکوه و همراه با رونمایی از تقریظ رهبر فرزانه انقلاب سید علی خامنه ای، رنگ تازهای به حافظه جمعی مقاومت بخشیدند.
امروز تالار وحدت حالوهوایی متفاوت داشت؛ گویی دیوارهایش هم پر از روایتهایی بودند که سالها در سکوت مانده و حالا دوباره صدا پیدا کردهاند. در دومین رویداد قهرمان ملی که همزمان با بیستویکمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت برگزار شد، جمعی از مهمانان، خانوادههای شهدا و نویسندگان گرد هم آمدند تا شاهد رونمایی از تقریظ رهبر فرزانه انقلاب،سیدعلی خامنهای بر سه کتاب باشند؛ سه روایتی که هرکدام بخشی از دلهرهها، ایمانها و عشقهای بزرگ روزگار جنگ را زنده میکردند.
«خانم ماه» در سالن با نوری لطیف معرفی شد؛ کتابی که فقط زندگی شهید شیرعلی سلطانی نیست، بلکه قصه عشقی آرام و آسمانی است. نام کتاب از لقبی میآید که شهید برای همسرش انتخاب کرده بود؛ خانم ماه. لقبی که در خودش مهربانی، احترام و زیبایی آمیختهای داشت و عشق آنها را از دل روزهای سخت عبور میداد. ورقهای کتاب، نور ماه را به میان صندلیها میریخت؛ نوری که هنوز هم خاموش نشده است.
چند دقیقه بعد، سکوت عمیقتری سالن را در برگرفت. «همسفری در آتش و برف» روایت زنی را پیش چشم مهمانان گذاشت که تنها همسر شهید سعید قهاری نبود؛ همرزمی بود که پابهپای او جنگید و در مسیر دشوار زندگیشان، برای اینکه لحظهای کنار همسرش کم نیاورد، به شانزده استان اسبابکشی کرد. روایت این کتاب، معنای تازهای به واژه "همراهی" میداد؛ همراهیای که نه فقط در آرامش، بلکه میان آتش و برف، کوچکردنها و خستگیها ادامه یافت.
و زمانی که نوبت «تب ناتمام» رسید، انگار هوا سنگینتر شد. اینجا دیگر حرف از عشق همسر نبود؛ از عشق مادری بود. مادری که هفده سال، با هر تب فرزندش سوخت و با هر آه او، دنیایی را روی شانههایش حمل کرد. کتاب تصویری از زنی است که شکست نمیخورد، خم نمیشود؛ فقط ادامه میدهد. «تب ناتمام» روایت زن نیست؛ روایت کوهی است که هفده سال بر جانش آتش بود اما خاموش نشد.
۲۸ آبان، روزی که چهره ها در تالار وحدت جمع شده بودند، مرور دوباره قلبهایی بود که جنگ در آنها گذشت اما عشق، ایمان و انسانیت را از آنها نگرفت. سه کتابی که امروز معرفی شدند، فقط روایت نیستند؛ چراغهاییاند که هنوز در تاریکیها میدرخشند.
ارسال دیدگاه