ناصر ایمانی*

دولت رویه فعلی را ادامه دهد

برای دولت در سال‌های پایانی فعالیتش می‌توان نسخه‌های متفاوتی تجویز کرد. با این حال یکی از مهم‌ترین نکاتی که بد نیست به دولت توصیه شود و از سوی دولتمردان پذیرفته گردد، اجتناب از مشغول شدن به حاشیه‌هایی است که عمداً یا سهواً از سوی افراد و جریان‌های سیاسی ایجاد می‌شود. پرداختن به این حواشی سبب می‌شود توانی که باید بر امور و برنامه‌های ضروری متمرکز باشد به پای واکنش نشان دادن به این حواشی هدر برود.

کد مطلب: ۹۵۳۵۰۷
لینک کوتاه کپی شد

از این نظر مجموعه دولت اعم از رئیس جمهوری و وزرا باید سعه صدر خودشان را بالاتر ببرند. اشکال ندارد که یک وقت کسانی حرف‌هایی را مطرح کنند. الزامی ندارد که دولت حتماً بخواهد به همه این اظهارنظرها پاسخ بگوید و درگیر حواشی شود. وجه دیگر این موضوع را باید در نوع مناسبات دولت با نهادهای دیگر پیگیری کرد.

واقعیت آن است که هرگونه تنش علنی با نهادهای دیگر در این دو سال به نفع دولت نیست. به همین دلیل دولت باید تلاش کند که حتی‌الامکان اگر در برخی زمینه‌ها احتیاج به همکاری و همراهی نهادهای دیگر دارد، این مسائل را با لابی‌های مختلف و ارتباطات غیرعلنی حل کند. با همین مقدمه رویکرد دولت درباره پیگیری مذاکرات برجامی و اینستکسی‌اش می‌تواند در ساحت رسانه‌ای و تبلیغاتی آن متفاوت باشد.
قابل انکار نیست که این مذاکرات طی سال‌های اخیر یکی از بحث برانگیزترین و مورد اختلاف‌ترین موضوعات مطرح در کشور بوده است و دیدگاه‌های افراطی از هر دو سوی جریان‌های سیاسی نسبت به آن مطرح شده است. حال آنکه نه منتقدان دولت معتقد به منتفی شدن مذاکره‌اند و نه موافقان مذاکره را تنها چاره می‌دانند.
این میان برخی‌ها ممکن است مواضعی تندروانه اتخاذ کنند که پاسخ گفتن و واکنش نشان دادن به همه‌شان ضروری نیست. زیرا اغلب اگر چه از تریبون برخوردار باشند، اثرگذاری چندانی ندارند. کما اینکه تندروهای طیف مقابلشان هم که خواستار مذاکره در هر صورتی هستند، تریبون دارند اما اثر ندارند.
به باورم در این موضوع دولت بهتر است کار را با همین رویه‌ای که از حدود شش ماه پیش آغاز کرده ادامه بدهد. نگاه واقع‌بین‌تر به صحنه سیاست جهانی و فاصله گرفتن از خوشبینی بیش از حد و در نتیجه تصمیم‌گیری منطقی‌تر وضعیتی است که حاکم شده است.

بر این اساس اگر چه ضروری است دولت در عرصه دیپلماسی همچنان به پیگیری مذاکرات ادامه دهد، اما باید از امید بستن به نتایج مطلوب این تلاش‌ها و تأثیر دادن این امیدواری‌ها در تنظیم بودجه و مناسبات ارزی بکاهد. در چنین شرایطی چاره اساسی که باقی می‌ماند، تلاش برای فعال کردن واحدهای تولیدی و بنگاه‌های اقتصادی و اهمیت دادن بیشتر به شرکت‌های دانش بنیان است. ما چاره‌ای جز این نداریم که موانع را از پیش پای تولید برداریم و کشور را آرام آرام به سمتی ببریم که آثار تحریم در آن بتدریج استحاله شود.
جز سیاست و اقتصاد، دولت در ساحت مسائل اجتماعی نیز با شعارهای عملیاتی نشده مواجه است. فارغ از اینکه در همه دولت‌ها بخش مهمی از این عملی نشدن شعارها ناشی از آن است که اصولاً وعده داده شده خارج از حیطه اختیارات دولت بوده است، راهکار اساسی برای پاسخ دادن به این مطالبات بر زمین مانده تشریح موقعیت برای مردم است.
به نظرم در دو سال پایانی اگر دولت توجه ویژه‌ای به اقتصاد بومی کشور کند و در عین حال صادقانه مشکلات را با مردم مطرح کند، می‌تواند بخشی عمده‌ای از سرمایه اجتماعی خود را به عرصه بازگرداند. کما اینکه نگاه همه نهادها باید این باشد که این سرمایه اجتماعی صرفاً از آن دولت نیست بلکه سرمایه‌ای است که حفظ آن برای کشور و نظام اهمیت دارد و باید برای محافظت از آن میان دولت و همه نهادهای مؤثر یک همکاری جمعی صورت بگیرد.

*فعال سیاسی اصولگرا

منبع: روزنامه ایران

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار