جعفر حق‌پناه*

دیپلماسی و کیش شخصیت

طی روزهای اخیر به لطف پرونده‌هایی که در رسانه‌ها با جدیت و مصرانه پوشش داده‌می‌شود، همکاری‌ها میان واشنگتن و آنکارا برای حل و فصل مسائل فی‌مابین، در مرکز توجه قرار گرفته است. ادعای همکاری نزدیک دو کشور در پرونده مفقود شدن روزنامه‌نگار عربستانی از سوی رییس‌جمهور امریکا و دستور دادستان ترکیه برای مختومه شدن پرونده کشیش امریکایی ساکن ترکیه، از جمله مسائلی هستند که نشان از بهبود روابط میان دو پایتخت دارند.

کد مطلب: ۸۶۱۷۵۷
لینک کوتاه کپی شد

واقعیت این است که تنش ترکیه و امریکا طی ماه‌های گذشته، کم‌سابقه و خلاف عادت بود، به لحاظ سابقه تاریخی می‌شد پیش‌بینی کرد که دیر یا زود روند تنش‌زدایی و رفع بحران آغاز شود. برای دو طرف مهم پیدا کردن بهانه برای رفع کدورت و استفاده از فرصت‌های برای افزایش همکاری‌های دوجانبه و بهبود مناسبات بود. نکته بسیار مهم این است که در شرایط کنونی در سیاست خارجی هر دو کشور، یعنی هم ایالات متحده امریکا و هم جمهوری ترکیه، عنصر شخصیت و نقش افراد بسیار مهم است.

در حال حاضر تصمیم‌گیری‌ها در عرصه اقدامات مهم حوزه بین‌الملل چه در آنکارا و چه در واشنگتن‌دی‌سی مستقیما به دو فرد وابسته است، در ترکیه شخص رجب طیب اردوغان و در امریکا شخص دونالد ترامپ تصمیم‌گیر زمام تصمیم‌سازی و سیاستگذاری را شخصا بر عهده گرفته‌اند. این تصمیم‌گیری فردی و ارتباط مستقیم سیاستگذاری‌ها با تمایلات یک شخص باعث می‌شود که به همان سرعت که تنش‌ها افزایش یافت، به همان سرعت نیز روند تنش‌زدایی آغاز شود.

این شکل از فردی شدن تصمیم‌سازی باعث می‌شود که برای یک تصمیم مهم دیپلماتیک، میل افراد نسبت به روندهای اداری و سیاسی اولویت پیدا کند و به سرعت به اقدام‌های دیپلماتیک تبدیل شود. رجب طیب اردوغان در سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و چه پیش از آن، بر تمایلش بر بهبود روابط تاکید کرده‌بود. اما مهم‌ترین بن‌بست موجود در روابط دوکشور، مساله حکم حبس یک مبلغ مسیحی تبعه امریکا به اتهام ارتباط با گروه‌های تروریستی در ترکیه بود.

اندرو برانسون، کشیش امریکایی ساکن ترکیه، دو سال پیش به اتهام ارتباط با گروه‌های تروریستی و در پی کودتای نافرجام ارتش ترکیه بازداشت شده‌بود. این مبلغ مذهبی به دلیل نسبتش با مسیحیان انجیلی یا اواآنجلیست‌های امریکایی، بسیار برای دولت امریکا اهمیت داشت، به خصوص که مایک پنس، معاون اول رییس‌جمهور امریکا شخصا از این فرقه مذهبی است و همچنین بخش مهمی از پایگاه رای دونالد ترامپ در میان پیروان تندروی این فرقه مسیحیت ریشه دارد. همان‌گونه که بهبود روابط با امریکا در جایگاه رجب طیب اردوغان در ترکیه موثر خواهد بود، در آستانه انتخابات میان‌دوره‌ای پارلمانی در امریکا، آزادی کشیش اندرو برانسون هم برای بهره‌برداری تبلیغاتی دولت ترامپ بسیار اهمیت دارد.

تصمیم ترکیه برای پایان بازداشت خانگی و رفع ممنوع‌الخروجی کشیش برانسون، به صورتی تنظیم شده‌بود که در بهترین زمان و بهترین موقعیت همزمان با حفظ محکومیت او، هم جایگاه دستگاه قضایی ترکیه را حفظ کند و هم امریکایی‌ها را راضی کند. به قول مشهور ترکیه به شکلی رفتار کرد که «نه سیخ بسوزد و نه کباب.» آزادی کشیش برانسون، مهم‌ترین مانع کوتاه‌مدت و بلافاصله در روابط دو کشور را بر‌می‌دارد. اما به صورت مشخص برداشته‌شدن این مانع می‌تواند عملا باعث توازن مجدد در روابط دوطرف شود و مسائل کلان‌تر مانند نقش ترکیه در خاورمیانه و مساله سوریه، می‌تواند در میان‌مدت به عنوان اولویت بعدی در روابط واشنگتن و آنکارا بر اساس همکاری‌های جدید بازتعریف شود.

ترامپ تلاش می‌کند تا از همه فرصت‌های موجود در روابط بین‌الملل به صورت متعادل به نفع خود بهره‌برداری کند و میان طرف‌های درگیر به شکل هوشمندانه‌ای توازن ایجاد کند. همان‌گونه که شاهد بودیم بعد از موضع‌گیری مبهم او در سفر به عربستان سعودی در مورد قطر، دولت امریکا نهایتا بی‌طرفی را برگزید. ترامپ مواضع خود را به سرعت بازتعریف می‌کند و هر بار سعی می‌کند منعطفانه در شرایط جدید سیاست تازه اتخاذ کند، به همین دلیل هم در مسائل مربوط به متحدان امریکا در خاورمیانه سعی می‌کند هیچگاه موضع مستقیم و قاطعی له یا علیه هیچ‌یک از کنشگران ابراز نکند.

همان‌طور که بعد از آنکه در مورد قطر اظهارنظری منفی داشت، بلافاصله موضع بی‌طرف در تنش میان قطر و عربستان اتخاذ کرد. منطق ترامپ در این موضع تعادلی منطقی مبتنی بر روحیه تاجرمآبانه‌اش است که در واقع تلاش می‌کند تا هیچ یک از مشتریان پول‌ساز امریکا را از دست ندهد. سیاست ترامپ این است که در شرایط سردی روابط تندترین مواضع را تا جایی ادامه دهد که منجر به قطع روابط نشود و در شرایط صمیمیت روابط به گونه‌ای مناسبات را تنظیم کند که تمامی هزینه‌ها بر عهده طرف مقابل باشد و امریکا مجبور به هزینه برای مناسبات نباشد یا دست کم بیشتر از آنکه هزینه می‌کند از رابطه درآمد کسب کند. مادامی که این منطق سود در رابطه دوجانبه با کشورها وجود داشته‌باشد که پول از سوی شریک خارجی و حفظ امنیت و تجهیزات نظامی از سوی امریکا در جریان باشد، با هر طرفی روابط ادامه خواهد داشت، چه ترکیه و چه عربستان سعودی.

روابط ترکیه و امریکا در شرایطی قرار دارد که دوطرف تلاش می‌کنند تا به سمت نوعی عادی‌سازی (Normalization) حرکت کنند و در مجموع سعی خواهند کرد که روابط نه دچار فراز جدی شود و نه دچار فرود جدی. بر خلاف مسائلی مانند آزادی کشیش برانسون که برای پرستیژ شخص رییس‌جمهور امریکا، امری مهم و حیاتی تلقی می‌شد و یک مانع بلافاصله جدی در روابط دوجانبه بود، مسائل دیگر اولویتی تا این حد بلافاصله در رابطه دو کشور ندارند، از جمله مسائلی مانند قرارداد فروش موشک‌های اس400 روسی به آنکارا که در شرایط تنش میان دو کشور تاکید زیادی روی آن شده‌بود، از اهمیت کلیدی در این رابطه برخوردار نیستند.

منبع: اعتماد

* استاد علوم سیاسی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار