ماجراهای فرار سینمایی دخترحاکم دبی! + تصویر
تهران (پانا) - گروه دیدهبان حقوق بشر از حاکم دوبی خواست درباره محل حضور دخترش که اخیرا محل مناقشه قرار گرفته شفاف سازی کند.
به گزارش ایسنا از آسوشیتدپرس، این درخواست بعد از آن مطرح شده که یک جاسوس سابق فرانسوی و چند منبع دیگر مدعی شدهاند که شاهزاده لطیفه بنت محمد آل مکتوم، دختر حاکم دوبی، بزرگترین شیخنشین امارات متحده عربی از این کشور در حال فرار بوده اما در سواحل هند دستگیر شده است.
این سازمان در بیانیهای امروز شنبه خاطرنشان کرده که سکوت مقامات دوبی درباره سرنوشت لطیفه بنت محمد آل مکتوم میتواند علامت یک "ناپدیدسازی اجباری" تلقی شود.
سارا لیا ویتسون، مدیر بخش خاورمیانه گروه دیدهبان حقوق بشر گفت: مقامات امارات متحده عربی باید فورا مکان حضور لطیفه را فاش و وضعیت او را تایید کنند و به او اجازه ارتباط با جهان را بدهند.
دوبی تاکنون از اظهار نظر علنی درباره سرنوشت لطیفه از زمان گزارشی که خبرگزاری آسوشیتدپرس در ماه آوریل درباره ناپدید شدن او منتشر کرد خودداری کرده است.
روز ۱۱ مارس ۲۰۱۸ ویدیویی ۴۰ دقیقهای از دختری با تیشرت آبی در کنج اتاقی سفید با پردهای شیریرنگ منتشر شد که میگفت شاید این آخرین ویدیویی باشد که از خودش میگیرد.
این ویدیو - که قبل از ناپدیدشدن او ضبط شده - آخرین تصویری است که از شاهزاده لطیفه بنت محمد آل مکتوم، دختر حاکم دوبی، بزرگترین شیخنشین امارات متحده عربی منتشر شده است.
لطیفه ۳۳ ساله در این ویدیو برای رفع هر گونه شک و شبهه درباره هویتش نام کامل مادر الجزایری و مقام پدرش را اعلام میکند و میگوید دو خواهر دیگر هم به نام لطیفه دارد و او لطیفه وسطی است.
لطیفه میگوید اگر این ویدیو منتشر شد، یا او مرده است یا در شرایط بسیار بدی است.
دختر حاکم دوبی در همین ویدیو - به زبان انگلیسی - میگوید به زودی قصد دارد کشورش را "به نوعی" ترک کند و از نتیجه این کار مطمئن نیست، اما ۹۹ درصد فکر میکند که موفق خواهد شد.
او موفق نشد.
سفیر دوبی یا شاهزاده در بند؟
شیخ محمد آل مکتوم، نخستوزیر و نایب رئیس امارات متحده عربی و حاکم دوبی از ۱۲ سال پیش که بر کرسی قدرت نشسته، همواره تلاش کرده تصویری رویایی از دوبی نشان دهد.
دوبی با سرعتی شگفتانگیز تغییر میکند. هر روز پروژهای تازه در گوشهای از آن کلید میخورد؛ از برج و آسمانخراش هایی که در سایهشان شهرکهای غربینشین سبز شده، تا موزهها و حراجهای هنری میلیاردی.
گردشگران برای پارکهای آبی و خرید در مجتمعهای هزارتو به دوبی میروند و سرمایهگذاران و تاجران آن را قطب اقتصادی منطقه میدانند.
روی دیگر سکه، اتهامات پرشمار نقض حقوق بشر و لاپوشانی آن در میان برجهای شیشهای و جزیرههای دستساز است.
اما تینا یکی از دوستان لطیفه به بیبیسی میگوید که در عالم واقع و بسیار دور از آن چه حاکمان دوبی نمایش میدادند، او سالها در بندی زندانی بود که پدرش برای او ساخته بود.
تینا میگوید لطیفه که میخواست زندگی خودش را داشته باشد و آزاد باشد، در سال ۲۰۰۲ هم تلاش کرد از کشور فرار کند. اما نتوانست و در عوض سه سال و نیم به زندان افتاد.
فرار بزرگ
تابستان گذشته لطیفه با یک مامور اطلاعاتی سابق در سازمان اطلاعات خارجی فرانسه تماس گرفت.
الوه ژوبر مدعی است که خود، سالها قبل در پی متهم شدن به اختلاس در دوبی توانسته با تغییر قیافه و در پوشش چادر عربی و با استفاده از انواع و اقسام وسایل و تجهیزات عجیب و غریب از امارات فرار کند.
او به گابریل گیتهاوس، خبرنگار بیبیسی گفت که مدتی قبل از فرار آخر، لطیفه با او تماس گرفته و تقاضای کمک کرده است.
ژوبر میگوید به او پیشنهاد کرده مانند خودش از "اژدر زیردریایی" برای فرار استفاده کند و گفته باید برای این کار او را آموزش بدهد. جاسوس سابق فرانسوی میگوید لطیفه تجهیزات لازم را هم برای این کار خریده ولی در نهایت از عملی کردن این نقشه صرف نظر کرده است.
در عوض لطیفه بنت محمد تصمیم میگیرد همراه با دوستش تینا یاوهیانن، مربی فنلاندی ورزشهای رزمی، با ماشین از مرز عبور کند و وارد خاک عمان شود. تینا میگوید در آنجا سوار قایقی کوچک که منتظرشان بوده میشوند تا آنها را به "نوسترامو" برساند؛ یک کشتی تفریحی که در آبهای بینالمللی در دریای عمان در انتظارشان بود.
در کشتی نوسترامو، الوه ژوبر، جاسوس سابق فرانسوی از آنها استقبال کرده و آن طور که او میگوید کشتی راه هند را در پیش گرفته است.
همزمان پلیس بینالملل، اینترپل، به درخواست امارات متحده عربی در ارتباط با این ماجرا یک حکم بازداشت صادر میکند. اما در این حکم حرفی از فرار شاهزاده از شیخنشین نیست، بلکه گفته شده که او علیرغم میل باطنی ربوده شده و پلیس در تعقیب ربایندگان است.
از این جا به بعد، داستان زوایای مختلفی پیدا میکند و روایتها به طور قطع قابل تایید نیست.
سیستم ردیابی کشتی نوسترامو در طول سفر به سوی هند احتمالا برای گریز از تعقیب، خاموش بوده است.
اما اطلاعات مربوط به ارتباطات ماهوارهای کشتی تایید میکند که نوسترامو به سمت جنوب شرق و آبهای هند در حرکت بوده است. اما وقتی کشتی به سواحل گوا نزدیک میشود تمام ارتباطات آن قطع میشود.
الوه ژوبر گفت همین طور که کشتی به مسیرش ادامه میداد، او متوجه شد که طی چند روز چند قایق و کشتی دیگر در حال تعقیب آنها بودهاند.
کماندوها کجایی بودند؟
عصر روز یکشنبه ۴ مارس ۲۰۱۸ الوه ژوبر روی عرشه نوسترامو بود و لطیفه و دوستش در کابینشان در داخل کشتی، که ناگهان سر و صداها شروع میشود.
الوه ژوبر میگوید مشغول هدایت کشتی بوده که میبیند قایقی به نوسترامو نزدیک میشود و کماندوهای سوار بر آن تفنگهایشان را به سوی او نشانه میگیرند.
تینا به یاد میآورد که از درون کابین صدای تیراندازی روی عرشه را میشوند که بعدا میفهمد "نارنجک صوتی بوده است."
او میگوید: من و لطیفه خودمان را در دستشویی پنهان کردیم و یکدیگر را بغل کردیم. به گفته تینا، لطیفه فکر میکرد که دنبال او آمدهاند. "از دستشویی خارج شدیم و دیدیم که تمام اتاق را دود گرفته است. بالای پلهها مرا خواباندند و دستهایم را از پشت بستند."
ژوبر میگوید در آن گیر و دار لطیفه را ندیده، فقط صدایش را شنیده که مقاومت میکرده و جیغ میکشیده است. "او نمیخواست برود و فریاد میزد که ولم کنید، ترجیح میدهم همین جا بمیرم تا این که به امارات برگردم... چند دقیقه بعد خبری از آنها نبود و همه رفته بودند."
نکته جالب در این بگیر و ببند این بوده که به گفته هر دو شاهد، مکالمات کماندوها به زبان انگلیسی بوده نه عربی. آنها میگویند اولین کماندوهایی که وارد کشتی شدند، اماراتی نبودند، بلکه هندی بودند.
ژوبر میگوید اول مطمئن نبوده که آنها هندی هستند چون انگلیسی حرف میزدند، اما بعدا با دیدن نوشتههای روی قایقشان فهمیده که هندی بودند. "یکی از آنها به لطیفه گفت 'بیا لطیفه باید برگردی خانه ' و لطیفه در پاسخ گفت 'نمیخواهم برگردم، میخواهم پناهندگی سیاسی بگیرم '."
دولت هند به سوال بیبیسی درباره احتمال دخالتش در این ماجرا پاسخ نداده است. اواخر آوریل روزنامه بیزینس استاندارد هند در گزارشی مدعی دخالت دولت هند و حتی شخص نارندرا مودی، نخست وزیر، در ماجرای حمله به کشتی نوسترامو شد. این گزارشها تایید نشده است.
فصل تازه سکوت
بعد از حمله به کشتی، نوسترامو راهی دوبی میشود؛ بدون لطیفه با الوه ژوبر و تینا، و در کنترل نیروهای اماراتی. آنها میگویند وقتی به امارات رسیدهاند به آنها چشمبند و دستبند زدهاند و بازجوییشان کردهاند.
به گفته تینا در دوبی او را به اعدام و حبس ابد تهدید کردهاند. "به من گفتند که از پشت به حاکم دوبی خنجر زدهای، نباید به کسی که میخواسته فرار کند کمک میکردی... من حرفشان را باور کردم."
الوه و تینا میگویند بعد از بیش از یک هفته بازجویی، آزاد شدهاند.
بعد از این ماجرا، گروهی به نام "اسیر در دوبی" پیگیر پرونده مفقود شدن شاهزاده میشوند. این گروه خود جنجالبرانگیز بوده و دو نفر از اعضایش قبلا در دادگاههای امارات محکوم شده بودند که البته حکمشان را قبول ندارند.
در نشستی خبری در لندن خبرنگاران از اعضای این گروه درباره اتهامی پرسیدند که در واقع از سوی اماراتیها مطرح شده است: وابستگی این گروه به قطر.
آنها که این اتهام را میزنند میگویند این ماجرا و "خبرهای جعلی" که درباره آن منتشر شده، کار قطریهاست که مدتی است دستشان از رابطه با کشورهای دیگر حوزه خلیج فارس قطع شده است.
گروه "گرفتار در دوبی" هرگونه حمایت قطر یا هر کشور دیگری را از این گروه تکذیب کرده است.
دولت امارات در پاسخ به بیبیسی گفته است که به دلایل حقوقی قادر به اظهار نظر درباره جزییات اتهامات مطرحشده علیه خود در این پرونده نیست، اما مدعی است "آنهایی که این اتهامات را مطرح میکنند خود سابقه فعالیتهای مجرمانه دارند."
خبرگزاری فرانسه از یکی دیگر از مقامهای امارات نقل کرده که لطیفه به جمع خانوادهاش برگشته و کل این ماجرا کمپین قطریها برای بدنام کردن محمد آل مکتوم، حاکم دوبی بوده است.
لطیفه در ویدیویی که بعد از ناپدید شدنش منتشر شده، میگوید انتظار دارد فرارش "فصلی تازه" در زندگی او باز کند و او بالاخره صدای خودش را پیدا کند تا دیگر مجبور نباشد سکوت کند.
اما فعلا صدایی از او شنیده نمیشود و معلوم نیست فصل تازه زندگیاش را کجا آغاز کرده است.
ارسال دیدگاه