آسیبشناسی نشریات کودک در یک همایش؛
دایناسور که صورتی نمیشود!
خبرگزاری پانا:همایش مسائل مطبوعات کودک و نوجوان صبح امروز ۲۰ اسفندماه در تالار گفتوگوی مجموعه فرهنگی سرچشمه با حضور معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد، مدیر نمایشگاه و تعدادی از نویسندگان و سردبیران نشریات حوزه کودک برگزار شد.
به گزارش خبرنگار پانا،دکتر سپیده خلیلی نویسنده، روزنامهنگار، مترجم و روانشناس حوزه کودک، درباره مشکلات نشریات کودک و نوجوان و محدودیتهایی که بعضا از سوی روسا نسبت به آنها اعمال میشود، صحبت و همچنین بر ضرورت استفاده از لطافت در نشریات کودک آنهم بدون سانسور تأکید کرد.
خلیلی که تجربه سردبیری چندین مجله مختلف را از سال ۶۸ تاکنون در کارنامه کاریاش داشته است، گفت: فکر میکنم یکی از تنگناهای مجلات کودک و نوجوان، تأکیدهای بیمورد و دخالتهای روسای ماست؛ به عنوان مثال سال ۸۸ ما یک مجله داشتیم که روی جلد آن عکس یک دایناسور سبز با علفهای سبز طراحی شده بود، این مجله آن زمان با شکلی که داشت به قدری دهان به دهان چرخید تا اینکه به شکل یک جک درآمد. آن زمان روسای مربوطه به ما گفتند رنگ دایناسور نباید سبز باشد و حتما باید عوض شود. در نهایت ما ناگهان دیدیم که یک دایناسور سبز با اُبهت به یک دایناسور بدبخت و بیچارهی صورتی تبدیل شد و جالب است که علفهای دور و اطرافش هم به رنگ سرمهای درآمده بودند! مجلهای که اینقدر دستش باز نبوده که کار فانتزی انجام بدهد، حالا یکدفعه با یک کار فانتزی عجیب روبرو شد. ما وقتی برای بچهها کار میکنیم باید از هفتخان رستم بگذریم. طی این سالها برخی جاها به خاطر یک دختر دو سالهای که مثلا جورابش کوتاه بوده، مجله را از چاپخانه برگرداندهاند یا بعضا به خاطر آرایش صورت یک زنبور فانتزی مجله را چاپ نکردهاند و حتما تأکید کردهاند که شکل ظاهری عوض شود.
وی در ادامه همین بحث مطرح کرد: خواهشم از کسانی که در حوزه کودک کار میکنند، این است که حتما به این مسائل توجه کنند؛ چراکه کودکان احتیاج دارند تا چیزهای لطیف ببینند. اگر شما از کودکی سوال کنید که دوست دارد مادرش چگونه باشد قطعا میگوید همیشه دوست دارد مادرش را آراسته ببیند تا اینکه او را با لباسهای پر از لکه و ظاهر آشفته ببیند. مخاطب این مطبوعات هم بچهها هستند و لازم است بدانیم که کودکان این نسل بسیار پرخاشگر شدهاند و این مسئله در حال ادامه دادن است؛ در حالی است که باید بالاخره در مقطعی مقابل این اتفاق گرفته شود. کودکان ما با وجود اینکه در حال حاضر دوره فرزندسالاری است، اما بازهم نیاز به محبت و توجه دارند. متأسفانه پدرهای امروزی ما در حال حاضر برای بچهها حکم عابربانک را دارند که فقط مایحتاج مادی آنها را تأمین کنند.
این نویسنده در ادامه صحبتهایش بیان کرد: آنچه که همیشه جایش در مطبوعات ما خالی بوده، مسئله اخلاق است. یک روز به یکی از دبستانهایی که متعلق به کودکان نابینا میشد، رفتم و در آنجا از کودکان سوال کردم که چه چیزی دوست دارند و جالب است که همه آنها گفتند که داستانها و شعرهای عاشقانه را میپسندند. مسلم است وقتی یک بچه نابینا اینقدر به دنبال این داستانها و شعرهای عاشقانه است و این حس را دوست دارد، بچه بینا هم قطعا این نیاز را دارد. اگر ما این شرایط را برایشان فراهم نکنیم قطعا دچار مشکل خواهند شد.
این روانشناس حوزه کودک همچنین تأکید کرد: خوب است ما در جاهایی در قصهها بنویسیم که اگر یک گربه به دنبال گربهای دیگر رفت به دلیل این است که او را دوست دارد و میخواهد خانواده تشکیل بدهد؛ این در حالی است که ما همیشه دوست داشتن را در قصههایمان سانسور میکنیم. از طرفی دیگر آنچه که جایش در مطبوعات و نشریات ما خیلی خالی است، آزمایشها و فعالیتهای علوم مختلف است. ما در کشورمان به لحاظ علوم خیلی عقبتر از کشورهای پیشرفته هستیم و اصلا محققی نداریم که بتواند برای بچهها کار کند. تنها یک دفتر تألیف آموزش و پرورش داریم که شاید افراد آن از لحاظ علمی سوادش را داشته باشند اما نمیتوانند برای بچهها غذایی کامل را آماده کنند.
خلیلی در بخشی دیگر نیز به تغییر رفتار کودکان نسبت به نسلهای گذشته اشاره کرد و یادآور شد: آمریکاییها همیشه میگویند «تو خوشحال باش، این از همه چیز مهمتر است» و واقعا هم فرد را به سمت خوشحالی سوق میدهند در حالی که این امر در جامعه ما پسندیده نیست. به یاد داریم زمانی که کودک بودیم محال بود کسی از نانوایی نان تهیه کند و در مسیر بازگشت از منزل به یکدیگر تعارف نکنند ولی این روزها ما میبینیم به عنوان مثال وقتی مادران برای کودکانشان خوراکی تهیه میکنند حتما به او سفارش میکنند خوراکیاش را به دوستش ندهد و خودش بخورد! من با این سن و سال هنوز هم خجالت میکشم در خیابان خوراکی بخورم؛ چراکه میترسم مبادا کسی دلش بخواهد. حرف من اینجا این است که فرهنگ آن زمان در حال حاضر به ضد فرهنگ تبدیل شده است و متأسفانه کودکان ما در حال حاضر تلفیقی از فرهنگهای پیش پا افتادهی گذشته ما و همچنین فرهنگ غربی شدهاند. چقدر خوب بود که ما در مطبوعاتمان ارزشها و اخلاقهای ایرانی را تشویق میکردیم. متأسفانه کودکان ما فقط یاد گرفتند که از کسی عقب نمانند و این خیلی بد است.
این نویسنده در پایان صحبتهایش تصریح کرد: در مجلات کودک و نوجوانمان جای چند صفحه عشق خالی است و ما برای اینکه به این هدف برسیم حتی اگر لازم باشد باید با مدیرمسوولانی که اصلا جایگاهشان در نشریات کودک نیست، مبارزه کنیم. معذرت میخواهم این را میگویم اما به عنوان مثال یک مدیرمسوول نظامی نمیتواند برای کودکان از لطافت حرف بزند. نویسندگان و شاعرانی موفق هستند که کودک درونشان هنوز هم زنده است و کسی موفق است که کودک را درک کند.
دکتر مظفر الوندی دبیر مرجع ملی حقوق کودک ایران از دیگر سخنرانان همایش مسائل مطبوعات کودک و نوجوان بود.وی در صحبتهایش به آسیبهای مطبوعات کودکان اشاره کرد و گفت: اگر بتوانیم در زمینه مطبوعات برای کودکان قدم برداریم، قطعا در این مسیر موفق خواهیم شد.
او سپس تاکید کرد: در همین جا اعلام میکنم هرکسی که در حوزه کودک حرفی برای گفتن داشته باشد و طرحی برای اجرا بیاورد، ما دستانش را میفشاریم و در خدمتش هستیم و خوشحال میشویم برای کودکان قدم برداریم. ما در این حوزه وقتمان را صرف کردهایم تا از داشتههایمان استفاده کنیم که امیدوارم موفق شویم.
همایش مسائل مطبوعات کودک و نوجوان با حضور جمعی از سردبیران نشریات مختلف، روزنامهنگاران و همچنین مدیرکل مطبوعات داخلی همراه بود.اجرای این مراسم بر عهده کاشفی خوانساری، نویسنده ادبیات کودک بود.
ارسال دیدگاه