الناز دیمان*

نگاهی به فیلم کوتاه «نفس نکش»؛ در میانه کابوس و رویا

فیلم کوتاه «نفس نکش» به کارگردانی میلاد نسیم سبحان، از همان دقایق نخست تماشاگرش را درگیر موضوع تازه و ایده خلاقانه‌اش می‌کند. در حوزه فیلم کوتاه، از این خلاقیت‌ها کم نیست اما معمولا ساختار فیلم‌ها، خامدستانه و ناامیدکننده است.

کد مطلب: ۱۳۰۶۱۹۱
لینک کوتاه کپی شد
نگاهی به فیلم کوتاه «نفس نکش»؛ در میانه کابوس و رویا

«نفس نکش» این گونه نیست، فراتر از انتظار پیش می‌رود و سر و شکلی حرفه‌ای دارد. بازی‌ها به ویژه درمورد علی باقری و علی‌رضا مهران قابل توجه است. علی‌رضا مهران، پس از سال‌ها در لحن و اجرای نقش، تازه و با فاصله از بازی‌های برونگرایانه قبلی است.

«نفس نکش» قصه‌اش را در بی زمانی و بی مکانی، تعریف می‌کند و این ویژگی امتیازی چندوجهی است، هم فیلم را از دام ممیزی احتمالی و سلیقه‌ای نجات می‌دهد، هم وجهی جهان شمول به آن می‌بخشد. شخصیت اصلی فیلم که دود از دهانش بیرون می‌آید، می تواند نماد انسان معاصر باشد، انسانی که باید طبق قواعد از پیش تعیین شده و در چارچوب «بایدها» زندگی کند.

«نفس نکش» در چند ماه اخیر، حضورهای متعدد جهانی داشته و در جشنواره مسکو هم در بخش رقابتی نمایش داده می‌شود. موفقیت فیلم در این است که ساختاری تصویری و سینمایی دارد و ایده جذابش را در قاب بندی‌های زیبا و میزانسن‌های هنرمندانه روایت می‌کند. پایان فیلم، به مضمون کابوس‌گون و جهان تمثیلی آن، وسعت می‌بخشد، ماشین در بیابانی پیش می‌رود و تماشاگر نمی‌داند که شخصیتی که نباید نفس بکشد، به سمت رستگاری پیش می‌رود یا جهنمی پیش روی اوست.

فیلم، اشتیاق تماشای آثار بعدی فیلمساز را در ذهن تماشاگر زنده نگه می‌دارد.

*منتقد و کارشناس سینما

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار