خیران فرهنگی که جویای نام نیستند

زنجان (پانا)- بین تکرار و مکررات، کمتر حسی پیدا می‌شود که حال خوب به همراه داشته باشد. شاهد اشک یا اندوه دیگران بودن خوشایند نیست، اما شاهد اشک شوق بودن، لذت‌بخش‌ترین حسی است که یک انسان می‌تواند تجربه کند. لذت‌بخش‌تر اینکه این حس خوب توسط خودمان ساخته‌شود.

کد مطلب: ۱۱۸۸۴۳۵
لینک کوتاه کپی شد
خیران فرهنگی که جویای نام نیستند

در سیستم آموزش و پرورش، زنان خیری هستند که تعدادشان کم نیست و در خفا و بطور ناشناخته همدلی و مهر خودشان را به دانش‌آموزان ارزانی می‌کنند. شاید این همکاران خیر، خودشان به تنهایی نمی‌توانستند اینگونه شکوه و ابهت را بیافرینند و تنها شخصی که توانست همدلی و شکوه و عظمت را به تمام بانوان خیر همکار و غیرهمکار، اهدا کند. این فرد کسی نیست جز فرزانه طاهری، شیرزن افتخارآفرین، خیر فرهنگی که حالا بازنشسته شده‌ است. اگر وی دست همدلی را به سوی خیران دراز نمی‌کرد، شاید این همه کمک‌های انسان‌دوستانه انجام نمی‌گرفت و پر آوازه نمی‌شد. فرزانه طاهری در سال ۱۳۴۵ در شهرستان خرمدره متولد شد. او پنجمین دختر در یک خانواده‌ مذهبی، مهربان و صمیمی است. پدر او به سبب بازاری بودن و مسافرت به شهرهای بزرگ و مادرش به جهت افکار بلند و درایت بسیار، از همان ابتدا توجه ویژه‌ای به تحصیلات و اجتماعی بودنِ دخترانشان داشتند. طاهری، تحصیلات ابتدایی را در دبستان پروین، راهنمایی را در پیام و دبیرستان را در سمیه گذرانده است. وی از معلمان زحمت کش و مدیرانِ خوب آموزش‌وپرورش بود که در همه مقاطع کار کرده‌است. تحصیلات عالی را در دانشگاه تربیت‌معلم تهران، پیام نور و مرکز مدیریت تا کارشناسی‌ارشد ادامه داده و در سال ۱۳۶۳ پس از اخذ دیپلم، با وجود ناملایمات بسیار به استخدام آموزش و پرورش درآمده است و تا سال ۱۳۸۸ به عنوان یک فرهنگی خدمت کرده‌است. در حال حاضر در زمینه آسیب‌های‌اجتمای بخصوص در حوزه زنان و امور خیریه فعالیت دارد. او در خصوص این رویدادها و فعالیت های فعلی اش با پانا گفت وگویی کرده است که در ادامه می خوانید.

از فعالیت‌های کاری خودتان بگویید؟

از جمله فعالیت‌های من؛ مسول انجمن اهل‌قلم، مدیر کانون فرهنگی اجتماعی بانوان الزهرا، مشاور بانوان آموزش و پرورش و مشاور امور بانوان فرماندار و حامی کارهای خیر و خداپسندانه در شهرستان نیز بوده ام.

نیکوکاری آموختنی است؟

در خانواده ای خیر به دنیا آمدم و شاهد کمک های پدر و مادرم در زمینه های مختلف به مردم بودم. اولویت و شعار زندگی پدر و مادرم محبت و مهربانی بود. پدرم همیشه حدیثی از امام جعفرصادق بیان می کرد و می گفت:«دین چیزی جز محبت نیست». م ادرم نیز بانویی مدیر و مدبر بود که با داشتن پنج دختر همیشه تأکیدش بر استقلال بانوان و نقش‌آفرینی در جامعه بود. کار خیر می تواند آموختنی هم باشد، اگر لطف خدا شامل قلب ها شود، ولی من بیشتر عقیده دارم ذاتی و یک نعمت خدادادی است و خدا را هزاران بار شاکرم که این نعمت را خودش به من و خواهرانم که بسیار از من خیرتر و نیکوکارتر هستند عطا کرده است. از زمانی که به‌یاد می‌آورم مادرم همواره تمام زندگی و عمرش را وقف کار خیر کرده است. از تهیه جهیزیه، خرید یخچال، تلویزیون، آبگرمکن، بخاری، سبدکالا، کمک به دانش آموزان مدارس، مساجد، بردن بیماران به دکتر و پرستاری از آنها. احساس می‌کنم مادرم به تنهایی یک موسسه خیریه بود. حتی به یاد دارم که مادرم نابینایان و معلولان را به خانه می آورد و حمام می‌کرد و لباس‌هایشان را می‌شست و بعد از یک روز مهمانی با احترام تمام بدرقه‌شان می‌کرد. مادرم علاقه زیادی به تحصیلات به ویژه رشد و پیشرفت دختران داشت و همیشه دلش می‌خواست مدرسه‌ای بسازد که خدا را شکر ما توانستیم این خواسته‌ قلبی‌اش را با ساخت مدرسه شاهد آل‌یاسین در شهرمان برآورده کنیم.

در رسیدگی به نیازمندان چه معیارهایی دارید؟

معیار خاصی برای کار خیر ندارم بجز رضای خدا. هر جا احساس کنم حضورم باعث کمک به فرد یا جامعه می‌شود سعی می‌کنم حتما باشم که این، یک سنت خانوادگی است. ما وقتی احساس کردیم شبکه بهداشت به زمین نیاز دارد آن را خریداری و جهت احسان پدرم اهدا کردیم. پدرم همیشه عقیده داشت احسان و نیکوکاری تنها بخشیدن مال به فقرا نیست، دادن هدیه و رفتن به دیدن دوستان و فامیل و حتی لبخند زدن به دیگران با روی خوش، همه احسان است.

در ازای کار خیر، از خدا چه خواسته‌ای دارید؟

خدا را شاکرم که این نعمت و سعادت را خودش به من داده تا با کار خیر به آرامش برسم. خدا را گواه می‌گیرم درکار خیر بیشتر از این که طرف مقابل خوشحال شود، خودم لذت می‌برم.

کارهای خیریه چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟

همه برکت زندگی‌ام را مدیون کارخیر هستم. کار خیری که تنها برای رضای خدا باشد عزت می‌آورد. خاطرات زیادی از امور خیریه و کارهای خداپسندانه دارم. تهیه جهیزیه خانه و لوازم التحریر، ولی یکی که مربوط به آزادسازی زندانیان است همیشه برایم شیرین بوده است. از یکی از مدارس با من تماس گرفتند که دانش ‌آموزی که جدیدا درکلاس چهارم ثبت نام کرده دچار کم‌بینی شده و باید به پزشک مراجعه کند. درحین تحقیق مشخص شد پدرش به علت بدهی در زندان است. با کمک خیران بزرگوار و تماس با پزشکان بدون مرز این دانش‌آموز در تهران و با رضایت‌نامه پدرش مورد معاینه قرار گرفت، ولی جهت ادامه درمان نیاز به حضور پدر بیشتر احساس می‌شد. به همین دلیل طی تماسی با ستاد دیه و هماهنگی‌های لازم مبلغ بدهی مشخص شد و ما با کمک موسسه باران و خیران مقداری از پول را پرداخت کردیم. بقیه بدهی نیز از طرف ستاد دیه پرداخت شد. طی دو ماهی که من به خانه این دانش آموزجهت کمک‌رسانی می‌رفتم، هیچوقت صدای خنده اش را نشنیده بودم. ولی عصر روزی که پدرش آزاد شد صدای خنده تمام کوچه را فرا گرفته بود. خدا را شکر می‌کنم که پدر این دختربچه آزاد شد. الان به شکر خدا، زندگی خوبی دارند. عکسهای تولد، مراسم و مسافرتهایشان را که می‌بینم خدا را هزاران مرتبه شکر می کنم و خوشحال تر می‌شوم.

توصیه‌ شما به آموزش‌و پرورش و اولیای مدرسه برای رواج کار خیر چیست؟

دوست دارم به دانش‌آموزان درمدارس درس نوعدوستی، محبت، مهربانی و دگرخواهی بیاموزند. کاش در مدارس تمرین کمک به همنوع انجام شود. چه خوب است چند دانش ‎ ‌آموز باهم از یک مدادرنگی استفاده کنند. چرا باید از این که مداد و خودکار خود را به بغل دستی قرض بدهند هراس داشته‌باشند. کاش ابلاغ کنند همانطور که مانتوهای یک‌دست می‌پوشند همه کیفهای هم‌شکل، مداد و مدادرنگی و دفترهای همسان استفاده کنند تا هیچ دانش‌آموزی احساس حقارت نکند .

چند مورد از کارهای عام‌المنفعه‌ای که تاکنون برای دانش‌آموزان انجام داده‌اید را بگویید.

ساخت مدرسه‌ای به‌نام مادرم مرحومه حاج ایران عزیزی که الان «مدرسه آل‌یاسین» با همراهی خواهرانم مستقر شده‌است. اهدای زمین به شبکه بهداشت شهرستان با همراهی خواهرانم بنام پدر مرحومم، حاج رحمت علی طاهری، اهدای کلیه لوازم منزل پدری به اداره آموزش وپرورش شهرستان به همراه خواهرانم، برگزاری نمایشگاه‌های مختلف صنایع دستی جشنواره‌های مختلف جهت فروش محصولات خانگی بانوان، برگزاری کارگاه‌ها و جلسات مختلف برای بانوان در جهت ارتقای مهارت‌های زندگی و مقابله با آسیب‌های اجتماعی، برگزاری جشن‌ها، اردوها، کوهنوردی و طبیعت‌گردی برای کلیه اقشار بخصوص بانوان خانه‌دار که سکاندار جامعه دانش‌آموزی هستند.

موارد دیگری هم با همکاری خیران بخصوص بانوان خیر و نیک‌اندیش گروه مجازی انجام شده است. اجرای گلریزان و تهیه بیش از 60 تبلت دانش‌آموزی برای دانش‌آموزان نیازمند، خرید 30 دستگاه بخاری گازی و توزیع بین نیازمندان، جمع‌آوری و ارسال کمک جهت سیل‌زدگان و زلزله زدگان، تهیه جهیزیه برای نوعروسان نیازمند، تهیه محل سکونت و لوازم منزل برای نیازمندان، ساخت حمام و آشپزخانه برای خانواده‌های نیازمند، پرداخت هزینه های بیماران نیازمند، اجرای گلریزان و جمع‌آوری مبلغ 80 میلیون برای یک زندانی، فعالیت و کمک‌رسانی به ستاد گلریزان زندانیان غیرعمد، تهیه لوازم التحریر و کیف همه ساله در مهر ماه برای دانش‌آموزان نیازمند با شعار: «هیچ دانش‌آموزی باکیف کهنه به مدرسه نرود»، همکاری در تهیه کتاب و مانتو برای دانش‌آموزان نیازمند، کمک به اشتغالزایی بانوان با خرید چرخ خیاطی و دار قالی و اقلام موردنیاز و تهیه سبدکالا بصورت ماهانه برای خانواده های آبرومند و دانش‌آموزان نیازمند.

چه صحبتی برای کسانی که دوست دارند وارد کار خیر شوند دارید؟

هیچ فرصتی را برای کار خیر از دست ندهید. احسان و نیکوکاری تنها با پول و ثروت نیست. نشستن کنار پیرزنی تنها و گوش کردن به خاطراتش، منصرف کردن همسری از طلاق، دلداری دادن به کودکی یتیم و ده‌ها مورد دیگر که نیازی به مادیات ندارد. اینها همه کارهای خیر است. فقط کافیست بخواهیم. مردم خرمدره، مردمی باعزت و دارای قلبی دریایی هستند که با دست‌های خدایی‌شان در کوچه پس کوچه‌های شهر کارهای بزرگی انجام می‌دهند که در هیچ بنر و رسانه‌ای گنجایش ندارد. جا دارد از همکاران و دوستان خیر نیکوکار و مهربان شهرم در گروه دورهمی بانوان که در این پنج سال صدها خانواده را با اهدای مبالغی از نظر لوازم منزل، جهیزیه، سیسمونی، لوازم التحریر، تبلت و یا اعطای وام کارآفرینی و آموزش قالیبافی و خیاطی به بانوان مستعد، در حل مشکلات همنوعان خود سهیم بوده‌اند تشکر کنم و بر دستانِ مهربانشان که دستهای خداست بوسه می‌زنم.

الان چه کار خیریه‌ای در دست اقدام دارید؟

در حال حاضر جهت حمایت از کارآفرینی بانوان تشکیل صندوق داده‌ایم و به آنها کمک می‌کنیم. لبخندی کوچک و یا کلامی زیبا، می‌تواند قلبی را لمس کند. هیچکس خوشحال به دنیا نیامده است، اما همه‌‌ ما با توانایی خلق شادی به‌دنیا آمده‌ایم. بیاییم با هم مهربان‌تر باشیم و شادی بیافرینیم. محبت گوهر گرانبهایی است که در برخی از قلبها روی آن خاکستر نشسته است. این پوشش نازک را با تبسم بزداییم تا گوهر گرانبهایی که پنهان است آشکار شود.

توصیه شما به جوان‌ها چیست؟

محبت کنیم و مهربان باشیم. حتی شده با یک لبخند. اگر می‌دانیم با کمترین کمک ما مشکلی حل می‌شود دریغ نکنیم. صدها فرشته بوسه بر آن دست می‌زنند کز کارخلق یک گره بسته واکند. مهربانی کودکی تنهاست، مهربانی را بیاموزیم.

خبرنگاران پانا: سلوانا و محمد حسین داداشی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار