حرف‌های آخرین خنیاگر شرق مازندران در «هزار صدا»‏

نسل جدید حوصله یادگیری و شنیدن منظومه‌ها را ندارد

تهران (پانا) - فرهنگسرای شرق مازندران به دلیل کمبود بودجه نیمه تمام مانده است قرار بود با همکاری حوزه هنری آثار را ثبت کنیم، دانشگاه علمی- کاربردی آمل هم برای ضبط ‏برخی از آثار قدم برداشت اما همه کنار کشیدند

کد مطلب: ۱۰۷۷۹۳۰
لینک کوتاه کپی شد
نسل جدید حوصله یادگیری و شنیدن منظومه‌ها را ندارد

به‌گزارش شهروند، دوتار انگار عضو جدانشدنی بدن او شده است، در میانه‌های صحبت بارها روایت‌ها، خرده ‏روایت‌ها، منظومه‌ها و هرایه‌ها را با همراهی سازش می‌خواند و درباره آنها توضیح می‌دهد. محمدرضا ‏اسحاقی گرجی، آخرین خنیاگر و بازمانده نسل راویان کهنه‌کار مازندران است که از‌سال ٦٤ به بعد و ‏زمانی که از او برای جشنواره موسیقی فجر دعوت شد، عزم کرد که نغمه‌ها و آوازهای فولک شرق ‏مازندران را جمع‌آوری کند تا آن نواهای سینه‌به‌سینه برای آیندگان در جایی ثبت و ضبط شده باشد. ‏نامش سه‌سال پیش به‌عنوان گنجینه زنده بشری در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد. خنیاگر هفتادوسه‌ساله ‏ایرانی که از چند‌سال پیش قطعه، قطعه چوب جمع کرده و به قول خودش «بدون چشمداشت» حدود ‏یک‌میلیارد برای ساخت فرهنگسرای شرق مازندران هزینه کرده، تا آنجا را به مرکز فرهنگی هنری منطقه ‏تبدیل کند اما حالا در کار تأمین شیشه‌های رنگی برای تکمیل آن مانده است. هیچ نهادی هم قدمی برای ‏کمک به ساخت این عمارت سه طبقه بر نداشته است. اسحاقی هم البته توقعی برای حمایت ‏ندارد، به‌ویژه از وقتی که حوزه هنری و دانشگاه علمی- کاربردی آمل برای ضبط و ثبت آثارش قول ‏همکاری دادند اما به دلیل کمبود بودجه خود را کنار کشیدند. «مسئولان کشور با هنر موسیقی بیگانه‌اند. ‏آنها می‌آیند شعاری می‌دهند و می‌روند، ظاهرا بودجه ندارند و گلایه ما هم تأثیری بر کارشان ندارد، ‏بنابراین دیگر گلایه نمی‌کنیم و به قول معروف پیش بی‌درد گریبان چاک کردن مشکل است اما خودمان ‏تا نفس داریم کارمان را ادامه می‌دهیم.» بیش از ٦٠‌سال گذشته از همان زمانی که نغمه‌ها و روایت‌ها را از ‏مادرش می‌شنید و یاد می‌گرفت و همه این مدت را خنیاگری کرده است و هنوز همان ذوق و ‏شوق گذشته را دارد. «داستان‌های عاشقانه و کارهایی را که مادرم از زمان شیوع طاعون در منطقه می‌خواند، یاد گرفتم و بعد آن را ادامه دادم اما حالا هیچ‌کس دیگری آنها را بلد نیست. پیش از این قرار بود با ‏همکاری حوزه هنری آثار را در کتاب به ثبت برسانیم، اما نشد. دانشگاه علمی- کاربردی آمل هم برای ‏ضبط برخی از آثار قدم برداشت اما وسط کار به دلیل کمبود بودجه کنار کشید، بنابراین خودمان ‏استودیویی تأسیس کردیم تا ضبط آن را برعهده بگیریم.» او جز مادر، بیشترین تأثیر را از هم‌نشینی حسن علیپور معروف به حسن عمو، پیرمرد منظومه‌خوان و نوازنده دو تار گرفته و به همین دلیل ‏اسم گروه موسیقی‌اش را هم «مشتاق حسن» گذاشته است.‏

گوداری‌ها یک بیت شعر هم به زبان گوداری ندارند ‏
محمدرضا اسحاقی گرجی تقسیم‌بندی‌هایی که در گذشته درباره موسیقی مازندران شده و «گوداری» را ‏در کنار «موسیقی اصیل تبری»، «موسیقی خنیاگری شرق مازندران» و «موسیقی غرب مازندران» قرار ‏داده، قبول ندارد. جهانگیر نصری اشرفی، پژوهشگر موسیقی در تعریف موسیقی گوداری گفته است که ‏این موسیقی بیان ویژه‌ای از موسیقی مازندرانی است و براساس رنج‌ها و سختی‌های تاریخی این قوم ‏روایتی حزن‌انگیزتر است، بنابراین بسیاری از مقام‌ها و منظومه‌های مناطق مرکزی مازندران، از جمله ‏کتولی، کِلِه‌حال و طالبا، با کمی تغییر، در موسیقی گوداری هم دیده می‌شود. اما اسحاقی گرجی معتقد ‏است کسانی که به‌عنوان گوداری در قرن‌های پیش به این منطقه مهاجرت کرده‌اند حتی یک بیت شعر ‏هم به زبان گوداری ندارند که موسیقی گوداری داشته باشند. «آنها در هر منطقه‌ای از مازندران که زندگی ‏کرده‌اند با محیط وفق پیدا کرده و خنیاگران‌شان هم موسیقی همانجا را می‌نوازند و به زبان مازندرانی ‏می‌خوانند بنابراین موسیقی خاصی ندارند.» مازندران به دلیل تنوع آبادانی که داشته در گذشته مقصد ‏مهاجرت بسیاری از اقوام ترک، لر و غیره بوده است؛ عده‌ای برای کار آمدند و عده‌ای تبعیدی بودند، در ‏نهایت هم ماندگار شدند. گودارها هم از همین دست مهاجران بودند، گروهی از خنیاگران هندی الاصل ‏که در دوره‌های مختلف تاریخی ازجمله زمان نادرشاه به ایران و به‌ویژه مازندران کوچانده شدند. ‏

جوانی ما در دوران طلایی موسیقی بود
منظومه‌ها و درواقع نقل و روایات موسیقایی از مهم‌ترین بخش‌های موسیقی مازندران به صورت ‏آوازی و نیمه‌آوازی است. منظومه‌ها گاه حماسی، عاشقانه و گاه مذهبی است و از میان همه آنها روایت ‏عاشقانه و فراقی «طالبا» قدمت و اعتبار بیشتری دارد. امیر و گوهر، نجما و رعنا، گوهربک و صَنَمبَر، و ‏عزیز و نگار از منظومه‌های مشهور دیگری است که استاد اسحاقی گرجی در پخش نشست اینستاگرامی ‏هزار صدا همراه با آرش نصیری، درباره برخی از آنها توضیح می‌دهد و بخش‌هایی از آنها را همراه ‏سازش می‌خواند: «در ایام قدیم منظومه‌ها در شب‌های بلند پاییز در جمع مردم خوانده می‌شد. مردم ‏آن زمان روزها پر کار بودند و در هنگام کار یا در شب‌های طولانی نیاز به داستان‌سُرا داشتند تا حس ‏همیاری را در آنها تقویت کند. داستان‌ها برایشان وقت کار و زندگی یا استراحت خوانده می‌شد و همه ‏پیرمردها و پیرزن‌ها آنها را حفظ بودند.» موسیقی در همه امور زندگی مردم مازندران جاری بوده و ‏است، مثل همه نقاط ایران و جهان موسیقی در مجلس عزا، عروسی و مراسم آیینی یا هنگام کار و تلاش ‏آنها حضور داشت؛ وقت چیدن انار یا زدن پنبه، راهی کردن مسافر یا دامداری و چوپانی. «برای هر کدام از ‏آیین‌ها آواها و موسیقی خاصی از دهقانی و کارگری تا مجلس عزا و عروسی داشتیم که به نسل ما رسید. ‏ما آنها را حفظ کردیم اما نسل امروز توان حفظ آن را ندارد. جوانی ما در دوران طلایی و اوج موسیقی بود ‏و از حضور بزرگان زیادی ازجمله مرحوم «نظام شکارچیان»، استاد «قدر»، «حسن علیپور» بهره بردیم. ‏پیرمردهایی که سواد نداشتند اما حافظه عجیبی داشتند و در اصل حافظ فرهنگ ما بودند. یادگیری و ‏شنیدن این همه شعر و منظومه در حوصله نسل جدید نیست، آنها بیشتر به دنبال مطالب کوتاه هستند ‏اما زمان ما بیشتر به آن بها می‌دادند. از طرفی ورود موسیقی تاجیکی و افغان به موسیقی ما خطری ‏جدی است بنابراین باید روی موسیقی کار کنیم و فرهنگ گذشته را منتقل کنیم. اینها و داشته‌هایشان ‏پیشینه ماست هر قدر آگاهی مردم نسبت به منظومه، مقام‌ها و موسیقی ما بیشتر باشد توجه به آن هم ‏بیشتر می‌شود.» دو تارنواز پیر «گرجی محله» برای جلوگیری از فراموش شدن خنیاگری‌اش قصد دارد ‏در آینده‌ای نزدیک مکتب موسیقی اسحاقی را راه‌اندازی کند تا دانسته‌هایش را به نسل امروز منتقل ‏کند. ‏

بهترین ملودی‌های شرق مازندران سه گاه است
موسیقی شرق مازندران به صورت روایت، منظومه و داستان است. موسیقی سنتی ایرانی پیش درآمد، آواز ‏و تصنیف دارد و موسیقی شرق مازندران منظومه‌ها، آواز و ریزمقام. بسیاری معتقدند موسیقی شرق ‏مازندران بیشتر در دستگاه شور و آواز دشتی است در صورتی که محمدرضا اسحاقی گرجی این حرف‌ها ‏را قبول ندارد و می‌گوید بهترین ملودی‌های شرق مازندران سه گاه است. او آخرین خنیاگر مازندرانی ‏است که از‌سال ٦٤ به بعد در دوره‌های مختلف جشنواره موسیقی فجر شرکت کرده و بارها مقام آورده. ‏در سال‌های پیش استفاده بدون اجازه از صدایش در موسیقی متن سریال پایتخت باعث گلایه‌اش شد. ‏معتقد است که آن زمان آثار بی‌کیفیتی از او منتشر کردند: «اگر می‌گفتند، کارهای با کیفیت‌تری ‏خوانده می‌شد. گلایه هم کردم و گفتم که این کارها به ما ضربه می‌زند اما حتی عذرخواهی نکردند.» ‏بعد از آن هم کارگردانان دیگری برای جلب همکاری او در موسیقی متن و تیتراژ تماس گرفته‌اند اما ‏خنیاگر پیر «گرجی محله» به قدری دلگیر است که همه آنها را رد کرده. ‏

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار