در گفتوگو با پانا:
روایت کارگردان فیلمی که بازیگران کودک آن پس از ساخت فیلم جوان شدند
تهران (پانا) - کارگردان فیلم سینمایی ملکه آلیشون میگوید هدف اصلی او در فیلمسازی آموزش به کودکان و نوجوانان است زیرا تمرکز به دنیای کودک و نوجوان موجب میشود که از کودکی یک مسیر درستی را به واسطه یک فیلم در ذهن بچهها ایجاد کرد. برای آموزش کودکان تنها کلاس درس کافی نیست و باید با رسانه و فیلم کودک و نوجوان امروز را آموزش داد.
ابراهیم نورآورمحمد در گفت وگو با پانا درباره چگونگی مراحل ساخت «ملکه آیشون» گفت: «ملکه آلیشون کاری بود که برای 9 سال پیش بود و 9 سال ساخت این سینمایی طول کشید، حقیقتا هرکس سناریویی که من نوشته بودم را میخواند مصمم بر این بود که این کار را نمیشود در ایران ساخت و عقب میکشید، میگفتند این کار هزینه بالایی دارد و غیر ممکن است بتوانیم آن را بسازیم چراکه در این فضا عوامل حرفهای نداریم، عواملی که بتوانند از پس این تیپ کار بر بیایند.»
وی افزود: «زمانی که دیدم کسی نمیتواند و نمی خواهد جزوی از عوامل فیلم من باشد مجبور شدم به تنهایی این کار را بسازم وصفر تا صد ساخت این اثر را خودم به تنهایی انجام دادم.»
نورآورمحمد در ادامه درباره بازیگران این اثر گفت: «من از هیچ بازیگر چهره ای در این فیلم استفاده نکردم و تمام بازیگران بومی بودند بدون آنکه حتی یکبار صحنه تئاتر را دیده باشند، من میخواستم در این فیلم نشان دهم خیلیها توانایی و استعداد دارند اما ناشناخته ماندند و دلم خواست حداقل به تعدادی از آنها کمک کنم.»
وی هدف اصلی ساخت این فیلم را انتقال آموزه به کودکان دانست و گفت: «در این فیلم هدف اصلی من آموزش به کودکان و نوجوانان بود، به نظرم تمرکز به دنیای کودک و نوجوان موجب این خواهد شد که از کودکی یک مسیر درستی را به واسطه یک فیلم در ذهن بچهها ایجاد کنیم. به نظرم همیشه کلاس درس فقط کافی نیست ما باید با رسانه و فیلم کودک و نوجوانمان را نیز آموزش دهیم.»
کارگردان فیلم سینمایی «ملکه آلیشون» به اختلاف سنی بازیگران این فیلم از شروع ساخت این فیلم تا حضور در جشنواره کودک و فجر اشاره کرد و گفت: «از آنجایی که ساخت این اثر 9 سال طول کشید، بازیگرانی که در 9 سال پیش 7 سالشان بود امروزه 16 ساله هستند و این اتفاق عجیبی در خصوص عوامل فیلم بود.»
وی در ادامه سخنان خود به عشق و علاقهاش و از خود گذشتگیهایش و سختیهای مسیر ساخت فیلم «ملکه آلیشون » اشاره کرد و گفت: «این فیلم کاملا عاشقانه ساخته شده است و من همه زندگیام را به پای این فیلم ریختم چراکه به نظرم ارزشش را داشت، من در این مسیر سختیهای زیادی کشیدم، پدر و مادر من به فاصله 5 روز در ایام کرونا فوت شدند و من واقعا شرایط روحی بدی را سپری کردم اما با این حال باز هم عقب نکشیدم و همه توانم را برای ساخت و آمادهسازی این اثر گذاشتم.»
وی از دوران کودکی و ارتباط آن کودکی به زمان حال گفت: «من در دوران کودکی تهران زندگی میکردم و زمانی که 7 ساله بودم با خانواده به شمال رفتیم و چندین سال در آنجا زندگی کردیم، بعد از گذشت سالها، زندگی من آمیخته با طبیعت و کوه و ... شد و به همین خاطر تصمیم گرفتم فیلمی با محتوای احترام و توجه به طبیعت بسازم که انتخاب ژانر کودک و نوجوان برای من بهترین مسیر بود چراکه میخواستم کودکان با دیدن این فیلم از کودکی ذهنشان به سمت و سوی درستی از طبیعت بروند تا بچه ها با طبیعت دوست شوند و از آن حمایت کنند.»
وی افزود: «از 4 سالگی به نقاشی علاقه مند بودم و در 11 سالگی از طرف مدرسه به یک حوزه علمیه معرفی شدم و معلم نقاشی شدم و به من فضایی برای تدریس دادند، در آن زمان کمسن ترین دبیر آنجا بودم و این بسیار حس ارزسمندی برایم بود. کنار نقاشی کم کم علاقهمند به تصویر شدم و کم کم به فضای موسیقی و ساخت ساز و کنده کاری و خیاطی و... وارد شدم و همین طور در رشتههای متفاوت فعالیت کردم تا عشق نهاییام را پیدا کنم.».»
وی در پایان سخنان خود اظهار کرد: «هیچ کدام از این هنرهایی که تجربه کردم آن حسی که من میخواستم را به من نمیداد بر فرض مثال میگفتم چرا این تابلوی نقاشی هیچ حرکتی ندارد یا چرا این مجسمه که من ساختم حرکت نمی کند و دلم میخواست تمام اینها را به تصویر بکشم تا اینکه یک روز تصمیم گرفتم به دنیای ساخت فیلم بروم چراکه تنها چیزی که میتوانستم با آن تمام علایق و افکارم را به تصویر بکشم ساختن یک فیلم بود آن هم نه یک فیلم معمولی باید به سمت و سوی فیلم های تخیلی میرفتم که بر فرض مثال حرکت اجسام یک امر طبیعی باشد.»
خبرنگار: فاطمه آبروش
ارسال دیدگاه