در گفتوگو با پانا:
مستندساز موفق زیگزاکی حرکت نمیکند؛ او یک کنشگر اجتماعی است
حقیقت را نمیشود تغییر داد، اما میشود درامش را کشف کرد/مستندساز به محض برداشتن دوربین، کنشگر اجتماعی میشود
تهران (پانا) - محسن اسلامزاده، مستندساز، با تأکید بر ضرورت داشتن استراتژی در مسیر مستندسازی، معتقد است مستندساز موفق فردی دغدغهمند است که به یک مسئله مشخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی یا سیاسی وفادار میماند و از کنار سوژهها عبوری و سطحی عبور نمیکند.
محسن اسلامزاده، مستندساز، در گفتوگو با پانا درباره آغاز فعالیت خود در عرصه مستند بیان کرد: «در دهه ۸۰ علاقهمند به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی بودم و آثار دکتر علی شریعتی و آقای رحیمپور ازغدی را بسیار مطالعه میکردم. همان زمان همراه با گروههای دانشجویی فعال، کارهای رسانهای را آغاز کردیم؛ از جمله یک مجله صوتی که به مناسبت سالگرد دکتر شریعتی تولید کردیم و هنوز نسخهای از آن را به یادگار دارم.»
وی افزود: «پس از آن بر اساس یکی از سخنرانیهای دکتر شریعتی، نخستین کار تصویریام را ساختم؛ کلیپی که بعدها در نقاط مختلف کشور و حتی در لبنان پخش شد. این بازخورد باعث شد مسیر مستندسازی را جدیتر دنبال کنم.»
اسلامزاده درباره نخستین تجربه تولیدی خود گفت: «با وجود اینکه اهل مشهدم، اولین فیلم تولیدی را در سیستان و بلوچستان ساختم. هرچند آن کار به دلیل مشکلات فنی هیچگاه پخش نشد، اما برایم تجربهای مهم بود؛ حتی هزینه ساخت فیلم که یک میلیون تومان بود را با وام شخصی تأمین کردم و دو سال قسط دادم. همین اثر ناتمام بعدها نمونهکاری شد که موجب شد آقای مرحوم نادر طالبزاده آن را ببیند و مسیر حرفهای من تغییر کند.»
این مستندساز افزود: «طالبزاده پس از دیدن فیلم گفت مرا یاد سیدابراهیم اصغرزاده انداختهام؛ مستندساز توانایی که در سانحه سقوط هواپیما به شهادت رسیده بود. این جمله برای من بسیار دلگرمکننده بود.»
وی درباره تعریف خود از سینمای مستند اظهار کرد: «مستند برای من علاوه بر اینکه یک اثر سینمایی است، یک پژوهش تصویری نیز محسوب میشود. مستندساز یک پژوهشگر و جستجوگر است؛ کسی که میتواند با پژوهش میدانی و پیشتولید دقیق، به نظریات تازهای برسد. هیچ کاری برای من شیرینتر از مستندسازی نیست؛ چون امکان میدهد در کشورهای مختلف و شهرهای گوناگون، حتی زیر پوست شهر، به دنبال سوژه بروم و قصه پیدا کنم.»
اسلامزاده در پاسخ به اینکه مستندساز ناظر است یا کنشگر، گفت: «به محض اینکه مستندساز دوربینش را برمیدارد، تبدیل به کنشگر میشود؛ چون میخواهد چیزی را به دیگران نشان دهد. با این حال، در فرآیند تولید تلاش میکنم کمتر دخالت کنم و بیشتر ناظر باشم تا اتفاقات طبیعی و ارگانیک ثبت شوند. البته گاهی موقعیتهایی برای سوژه ایجاد میکنم تا واکنشهای واقعی او نمایان شود.»
وی تأکید کرد: «در انتخاب سوژه کنشگر هستم، اما در میدان ثبت وقایع تلاش میکنم دوربین دیده نشود و شخصیتها خودِ واقعیشان باشند.»
اسلامزاده درباره چرایی انتخاب سوژهها توضیح داد: «من براساس دغدغههایم فیلم میسازم. جامعه ما با مسائل مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی روبهروست و هنرمند نمیتواند در خلأ کار کند. درباره مفاسد اقتصادی، مسائل سیاسی و موضوعات اجتماعی مختلف در تهران و مشهد فیلم ساختهام. انتخاب سوژه برای من فقط زمانی اهمیت دارد که ظرفیت دراماتیک داشته باشد؛ چون من علاقهای به ساخت مقاله تصویری ندارم.»
وی با اشاره به تفاوت «واقعیت» و «حقیقت» در مستند گفت: «به نظر من مستندساز میتواند برخی واقعیتها را در چارچوب نگاه خلاقانه خود بازآرایی کند، اما حقیقت را نمیتوان تغییر داد. سوژه باید همانگونه که هست دیده شود، اما میتوان با نزدیک شدن درست، درام نهفته در آن را کشف و پرورش داد.»
اسلامزاده درباره مراحل تولید مستند نیز گفت: «پیشتولید چالشیترین بخش کار برای من است. رسیدن به قصه و محتوای اصلی همیشه با استرس همراه است. خیلیها به من نقد میکنند که چرا دیر وارد تولید میشوم، اما واقعیت این است که پیشتولید شالوده اصلی فیلم است و اگر درست نباشد، ساختمان فیلم روی آن استوار نمیشود.»
وی ادامه داد: «پژوهش، انتخاب عوامل، هماهنگیهای تولید، محل فیلمبرداری و حتی تعامل با سوژهها، همه در مرحله پیشتولید رقم میخورد و همین موجب میشود این بخش سختترین مرحله کار باشد.»
این کارگردان درباره ضرورت داشتن استراتژی در مستندسازی گفت: «مستندساز نمیتواند بدون مسیر مشخص و بهصورت زیگزاکی حرکت کند. مستندساز موفق کسی است که دغدغه دارد و وقتی به موضوعی میرسد، از آن عبور نمیکند، بلکه سعی میکند چندین فیلم در همان حوزه بسازد.»
وی با اشاره به تنوع دغدغهها در سینمای مستند افزود: «برخی مستندسازان عمر و تمرکز خود را صرف مردمشناسی میکنند، برخی روی مسئله آب، طبیعت و حیاتوحش کار میکنند، برخی به شناخت همسایگان ایران میپردازند و برخی دیگر مسائل سیاسی را دنبال میکنند. این تداوم و مداومت نشان میدهد آنها به دنبال تغییر در همان حوزهای هستند که در آن فعالیت میکنند و نمیخواهند فقط یک روایت دمدستی ارائه دهند و عبور کنند.»
این مستندساز ادامه داد: «افراد زیادی را دیدهام که آنقدر با سوژهشان درگیر شدهاند که تا پایان عمر با آن موضوع ارتباط داشتهاند و برای رفع معضلاتش تلاش کردهاند. بهنظر من، مستندساز واقعاً یک کنشگر اجتماعی است.»
اسلامزاده درباره مسئولیت مستندساز در کشوری مانند ایران با سوژههای متنوع اظهار کرد: «همانطور که شریعتی میگوید؛ خدایا به هنرمندان ما درد بده. مستندساز یک هنرمند دردمند است. اگر به آثار امسال جشنوارهها نگاه کنید، میبینید اغلب فیلمها بر پایه دردها، مشکلات و حتی نقاط مثبتی که نیاز به تقویت دارند ساخته شدهاند.»
وی با اشاره به شرایط دشوار تولید مستند گفت: «مستندسازی امروز تقریباً صنعتی ورشکسته است؛ بودجهها محدود، کارها سخت و سوژهها پیچیدهاند. ساخت مستند درباره موضوعاتی مانند خودکشی، روابط ایران و افغانستان یا معضلات زندانها نیازمند پژوهش عمیق و فیلمبرداریهای طولانیمدت است؛ گاهی ماهها و حتی سالها زمان میبرد، اما در نهایت بودجه اندکی به فیلمساز تعلق میگیرد.»
اسلامزاده تأکید کرد: «آنچه سینمای مستند را زنده نگه داشته، همین دغدغهمندی و لذت مسئولیت اجتماعی است. اگر این نبود، بسیاری به سمت فیلم کوتاه داستانی، برنامههای پرزرقوبرق تلویزیونی یا حتی اینفلوئنسری میرفتند، اما مستندساز میماند چون حس میکند میتواند مؤثر باشد.»
این مستندساز درباره نسبت محتوا و فرم در مستند گفت: «مستند باید محتوای غنی داشته باشد و مستندساز باید از خودش بپرسد چرا این فیلم را میسازد. مستند یک فیلم است و باید قواعد فرمی و عناصر درام در آن رعایت شود. حتی ثبت مستقیم واقعیت هم نیازمند فکر است. مستندسازی یک کار فکری است؛ حتی اگر با موبایل فیلم میگیری، باید فکر پشت آن باشد.»
وی افزود: «من بهشدت با نگاه ضدفرم مخالفم. اینکه بگوییم چون موضوع مهم است، پس بدون توجه به مسائل فنی باید مستند ساخته شود، نگاه درستی نیست.»
اسلامزاده درباره سختترین تجربههای حرفهای خود گفت: «بیشتر موقعیتهای سخت من خارج از کشور رقم خورده است. یکی از دشوارترین تجربههایم سفر تنها میان طالبان در سال ۹۳ بود؛ زمانی که هنوز به قدرت نرسیده بودند. ارتباطات محدود، شرایط بهداشتی ضعیف و حضور دائمی هواپیماهای آمریکایی، روزهای بسیار سختی را رقم زد.»
وی درباره شخصیترین آثارش بیان کرد: «من همیشه سعی میکنم به سوژههایم بسیار نزدیک شوم. فیلم «تنها میان طالبان» تجربهای منحصربهفرد بود. همچنین فیلم «هیچکس منتظرت نیست» درباره زنان کارتنخواب جنوب شهر تهران تجربهای عجیب و تأثیرگذار بود. در حال ساخت فیلم جدیدی هستم که فعلاً نمیتوانم دربارهاش صحبت کنم، اما تجربهای بینظیر است.»
این مستندساز ارتباط با مخاطب را یکی از دلایل زندهبودن سینمای مستند دانست و گفت: «از دهه ۸۰ پیامکهای مخاطبان برای فیلمهایم میآمد و هنوز آنها را نگه داشتهام. امروز این ارتباط در شبکههای اجتماعی، جشنوارهها و حتی برخوردهای خیابانی ادامه دارد. من فیلم را برای مخاطب میسازم و واکنش او را میسنجم.»
اسلامزاده آینده سینمای مستند ایران را «سخت اما تأثیرگذار» توصیف کرد و افزود: «ایران مستندسازان توانمندی دارد و نسل جوان با خلاقیتهای تازه وارد این عرصه شدهاند.»
وی درباره نقش فضای مجازی در دیدهشدن مستند گفت: «فضای مجازی مؤثر است، اما پلتفرمها هنوز نگاه جدی به مستند ندارند. این اشتباه است، چون مستند به مخاطب عمق فکری میدهد و او را به فکر وامیدارد.»
اسلامزاده در پایان با ارائه توصیهای به مستندسازان جوان گفت: «مستندساز باید عمق فکری داشته باشد، اندیشیدن را بلد باشد، زبان خارجی یاد بگیرد و خود را بهلحاظ فرمی بهروز نگه دارد. ساخت مستند کار بسیار سختی است و گاهی بخشی از وجودت را میگیرد، اما اگر بخواهیم اثرگذار باشیم، چارهای جز تلاش مداوم نداریم.»
ارسال دیدگاه