پانا گزارش میدهد؛
هوش مصنوعی؛ خالق استایل یا یاغی بیروح
تهران (پانا) - در دنیایی که هوش مصنوعی شب بیدار است و بیوقفه میآفریند، هنوز جای خلاقیت انسانی خالیاست. انیمیشنسازان امروز با ابزاری روبهرو هستند که میتواند استایل بسازد، رنگ بدهد، الهام ببخشد، اما نه احساس کند، نه انتخاب.

در روزگاری که تکنولوژی با سرعتی سرسامآور در حال تغییر مرزهای هنر است، هوش مصنوعی به صنعت انیمیشن وارد شده؛ نه بهعنوان جایگزینی برای هنرمند، بلکه بهعنوان دستیاری بیدار که اگر هدایت نشود، ممکن است بیش از آنکه الهامبخش باشد، دچار اغتشاش شود.
تأثیرات واقعی، فرصتها و دغدغههایی که AI برای این صنعت به همراه آورده است گاهی کمک شایانی به صنعت انیمیشن کرده است و در برخی مواقع نیز روح ، خلاقیت را از این صنعت هنری گرفته است. به شکلی که بسیاری از فعالان این عرصه از آن به عنوان یک چاقو دو لبه یاد میکنند .
در این گزارش، سه هنرمند ایرانی از تجربه کار با AI میگویند؛ از امکاناتی که فراهم کرده، از محدودیتهایی که هنوز دارد، و از این حقیقت ساده که هیچ ماشینی نمیتواند جای «جرقه انسانی» را بگیرد.
هوش مصنوعی؛ خالق استایل یا یاغی بیفهم؟
محمدامین همدانی، کارگردان انیمیشن، تجربه نخست خود از کار با ابزارهای هوش مصنوعی را اینگونه توصیف میکند: «در یکی از پروژهها از AI برای طراحی کانسپت و استایل استفاده کردیم. انگار دستیاری داری که هیچوقت نمیخوابه، ولی گاهی نمیفهمه دقیقاً چی میخوای!»
به باور او، بیشترین اثرگذاری هوش مصنوعی در حال حاضر در مرحله پیشتولید است؛ از جمله ایدهپردازی بصری، خلق تصاویر مرجع و طراحی استایل. هرچند در مراحل تولید و پستولید نیز ردپای این ابزارها کمکم دیده میشود، اما جای خالی «احساس انسانی» همچنان پر نشده است.
از ابزار تا امضا: خلاقیت همچنان انسانی است
مهرداد محرابی، هنرمند و فعال حوزه انیمیشن، تأکید میکند که نباید AI را بهعنوان «شخصیتی مستقل» دید. او میگوید: «هوش مصنوعی، درست مثل کامپیوتر، یک ابزار است. از ایدهپردازی و طراحی بصری گرفته تا اصلاح رنگ، میتواند کمک کند، اما جایگزین ذهن خلاق انسان نمیشود.»
محرابی که تجربه استفاده از AI را در مرحله خلق کانسپت و طراحیهای اولیه دارد، نسبت به آثار فاقد اصالت هشدار میدهد: «وقتی یک اثر فقط ترکیبی از دادههای گذشته است، دیگر نمیشود آن را در رقابت با هنر انسانی جدی گرفت.»
ابزار در خدمت خلاقیت، نه جایگزین آن
علمدار نیز بر این باور است که ابزارهای هوش مصنوعی زمانی معنا پیدا میکنند که در خدمت «درک و ادراک انسانی» قرار گیرند. او خطاب به نسل جوان انیماتورها هشدار میدهد: «یادگیری هنر و خلاقیت از خود ابزارها مهمتر است. تکنولوژی همهگیر میشود، اما خلاقیت ماندگار است.»
همدانی هم با همین دیدگاه معتقد است: «اگر من انتخاب میکنم، اصلاح میکنم و با AI گفتوگو دارم، آنوقت هوش مصنوعی سر جای درستش است. خلاقیت هنوز امضای انسانیه.»
چالشهای ایرانی: از فیلترینگ تا فقر آموزشی
هر سه هنرمند به نوعی از محدودیتهای زیرساختی در ایران گلایه دارند. از سرعت پایین اینترنت و فیلترینگ گرفته تا مشکلات دسترسی به نسخههای حرفهای ابزارهای AI. همدانی میگوید: «فعلاً استفاده خیلی محدوده؛ نه بهخاطر نبود استعداد، بلکه بهخاطر نبود آموزش و زیرساخت.»
محرابی هم یادآور میشود که در غیاب آموزش مستمر، هنرمندان عقب میمانند و این عقبماندگی نهتنها هزینهبر، بلکه به کاهش کیفیت آثار نیز منجر میشود.
آیا انیمیشنهای تماماً ساختهشده با AI میتوانند رقابت کنند؟
پرسشی که ذهن بسیاری از هنرمندان را درگیر کرده، امکان رقابت آثار تماماً ساختهشده با AI در جشنوارههای هنری است. همدانی در پاسخ به این دغدغه تأکید میکند: «همهچیز به نیت و پیام اثر بستگی دارد. اگر فقط یک نمایش تکنولوژیک باشه، در بخش فنی شاید دیده بشه، ولی نه در بخش هنری. هنر درون آدمیه که از ابزار استفاده میکنه.»
توصیه آخر: از AI نترس، اما مغلوبش نشو
در نهایت، هر سه هنرمند به یک نکته اساسی اشاره میکنند: هوش مصنوعی قرار نیست جایگزین هنرمند شود، اما هنرمندی که آن را نشناسد، در آینده جایی در صنعت نخواهد داشت.
همدانی میگوید: «AI را یاد بگیر—even اگر هنوز خام باشه. باید مثل یک ابزار اصلی در کیف خلاقیتت باشه. ولی اونچه تو رو متمایز میکنه، درک و انتخاب و حتی اشتباهاته؛ چیزهایی که هیچ الگوریتمی نمیتونه تجربهشون کنه.»
هوش مصنوعی، آینده نیست؛ اکنونه. اما هنر، همیشه انسانی میماند.
هوش مصنوعی آمده تا بماند، تا خلق کند، تسهیل کند، حتی گاهی الهام ببخشد. اما اگر قرار باشد تنها به دادهها بسنده کند، نمیتواند رؤیا بسازد.
در دنیای انیمیشن، هر فریم نتیجهی دردی است که هنرمند کشیده، رؤیایی که در ذهنش جان گرفته، و حسی که از زندگی گرفته است؛ چیزی که هنوز و شاید هرگز در توان هیچ هوشی، مصنوعی یا غیر آن، نخواهد بود.
اگر امروز هوش مصنوعی دستیار ماست، فردا ممکن است کارگردانی کند، تصویر بسازد، دیالوگ بنویسد. اما در هیچکدام از این مراحل، بدون آن «جرقه انسانی»، اثر، اثر نخواهد شد.
و اینجاست که رسالت نسل جدید انیماتورها آغاز میشود: یاد بگیرند، تجربه کنند، و هوش مصنوعی را در خدمت خلاقیت انسانی بگیرند؛ نه برعکس.
این «همزیستی هوشمندانه» همان نقطهایست که آیندهی انیمیشن جهان را و چرا نه، انیمیشن ایران را خواهد ساخت.
ارسال دیدگاه