محمدرضا دلیر*
کودک و نوجوان در سینمای خانگی؛ نیازمند توجه بیشتر !
تهران (پانا) - از زمان شروع به فعالیت شبکه نمایش خانگی، سریالهای بسیاری برای این پلتفرمها ساخته شدهاند. در جریان این سریالسازی به تدریج و در طی سالها گونههای مختلفی تجربه شدند. از سریالهای تاریخی و عاشقانه تا کمدی و اکشن و پلیسی. اما به تازگی گونه جدیدی هم به این سریالها راه پیدا کرده است: کودک و نوجوان.

این اتفاق اگرچه به نسبت دیر رخ داد و فیلمسازان و تهیهکنندگان با فاصله زیاد از شکلگیری پلتفرمها سراغ ساخت سریالهایی برای کودکان رفتند، اما استقبال از اولین سریالهای کودک و طبیعتا بازگشت سرمایه، باعث شد پلتفرمها بیشتر سراغ این گونه بروند و حالا همزمان چند سریال کودک در این شبکه در حال پخش است. هرچند کیفیت این سریالها چندان به استاندارد نزدیک نیست و بیشتر آنها همچنان با ابزارهای قدیمی سعی در جذب مخاطب دارند، با این وجود صرف شروع ساخت این سریالها و بیشتر شدن آنها اتفاق مثبتی است که البته در کنار کمیت باید کیفیت این آثار هم بیشتر شود
اولین تجربه سریالسازی مرضیه برومند برای شبکه خانگی چندان موفق نبود. «شهرک کلیله و دمنه» داستان ختن و خمار، دو آهوی جوان بود که به امید زندگی بهتر سرزمین مادری شان، دشت ناز را میفروشند و در شهرک کلیله و دمنه یک آپارتمان کوچک میخرند. سریال را کورش نریمانی نوشته که نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر است و علاوه بر آن برای تلویزیون هم چندین کار نوشته است. از جمله سریالهای «مجتمع مسکونی فرج و فرخ» ساخته اصغر فرهادی، «باجناقها» کار فرهاد آییش و «زندگی به شرط خنده» به کارگردانی مهدی مظلومی. صداپیشگان شناخته شدهای در این سریال حضور داشتند. از جمله آزاده مویدی فرد، امیرحسین صدیق، بهادر مالکی، فریبا جدیکار، مسعود کرامتی، مریم سعادت و ژاله صامتی.
اولین قسمت کلیه و دمنه اردیبهشت ۱۴۰۰ پخش شد، اما خوب پیش نرفت. بعد از پخش ۵ قسمت، سریال متوقف شد و دلیل آن تأیید نشدن فیلمنامه توسط ساترا اعلام شد. به هر حال بعد از مدتی پخش سریال شروع شد، اما در قسمت یازدهم و در حالی که داستان کاملا نیمه تمام مانده بود، همه چیز به فصل دوم موکول شد که البته همچنان خبری از آن نیست. این سریال البته با کاهش مخاطب هم روبهرو بود و بسیاری نقد میکردند که بین مخاطب کودک و بزرگسال سرگردان است و در نهایت هم چندان دیده نشد
سریال دیگری که سال گذشته در شبکه خانگی منتشر شد و البته بیشتر مخاطب نوجوان را مدنظر داشت، «دیو و ماه پیشونی» ساخته حسین قناعت بود. این سریال داستان امروزی ماه پیشونی دختری باهوش و قهرمان را روایت میکرد که برای نجات خانوادهاش مجبور به سفری افسانهای با یک دیو جوان است او در این سفر پس از روبه رو شدن با اتفاقاتی بسیار به تجاربی تازه از زندگی دست مییابد.
در این سریال که ۱۵ قسمت داشت، افسانه بایگان، نگین معتضدی، علی صادقی، لیلا اوتادی و بازی میکردند و فصل دوم آن هم آنطور که گفته شده، قرار است ساخته شود.
تازه ترین محصول شبکه نمایش خانگی در حوزه کودک، سریال موفقی است که مخاطبش را میشناسد و نوآوری دارد. پیکولو به نویسندگی و کارگردانی علی احمدی و تهیهکنندگی مصطفی و محسن کیایی، تنها دو بازیگر دارد. بقیه شخصیتها عروسکهایی هستند که به کمک عروسکگردانها و صداپیشگان باتجربه بسیار جذاب از کار درآمدهاند. در این سریال هومن حاج عبداللهی و مهسا طهماسبی بازی میکنند و داستان آن در باره جزیرهای به نام پیکولو است که هر بار مسافری جدید در آن حضور پیدا میکند یا در واقع سقوط میکند! نکته اینجاست که با وجود موفق بودن سریال، تا به حال از سوی رسانهها چندان به آن پرداخته نشده است
دستاوردهای این رسانهها در برابر رقیب دولتی خود یعنی تلویزیون تبدیل شده است. اگر تا چند سال پیش تنها سریالهای کمدی و ملودرام در نمایش خانگی ساخته میشد اما با گسترش فعالیت پلتفرمها شاهد هستیم برای تمامی سنین و ذائقهها محصولات مختلفی تولید میشود که خانوادهها میتوانند نیازهای سرگرمی خود را درون آن پیدا کنند. سریالهای کودک و نوجوان نیز در سالهای اخیر تولیدات متنوعی در نمایش خانگی را پشت سر گذاشته است و فیلیمو را میتوان پیشران تمامی پلتفرمها در تولید و پخش سریالهای نمایش خانگی دانست. بعد از ساخت چندین سریال در حوزه کودک باز هم فیلیمو برای تابستان ۱۴۰۴سریال لالایی را با بازی داریوش فرضیایی یا همان عمو پورنگ آماده پخش دارد. سریالی که با حضور گسترده بازیگران نسلهای مختلف و تولید حرفهای و داستان پر پیچ و خم پیشبینی میشود مخاطبان گستردهای را جذب کند. به بهانه پخش سریال لالایی میخواهیم نگاهی بیندازیم به دیگر سریالهای کودک پخش شده در فیلیمو که همگی در جذب مخاطب موفق بودند.
سریال لالایی به کارگردانی احمد درویشعلیپور اولین حضور داریوش فرضیایی یا همان عمو پورنگ است که در نمایش خانگی تولید شده و قرار است از فیلیمو پخش شود. در خلاصه داستان سریال لالایی برای بچهها آمده است: «گلشن» زن مسن و صاحب خیریهای است که حافظهاش را بر اثر اتفاقی از دست داده و در شرایطی خاص مرد جوانى را با پسر از دست رفتهاش اشتباه مىگیرد
وقتی از سینمای ایران حرفی به میان بیاید همگان با اجماع معتقد به دوران طلایی آن در دهههای ۶۰ و ۷۰ هستند؛ دورانی که با پشت سر گذاشتن فراز و نشیبهای زیاد، مدیریت فرهنگی وقت با تفکر و تدبیر به سینمای کودک و نوجوان بها داد و از سال ۶۱ با برگزاری جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان و حمایت از این گونه سینمایی، شاهد فیلمهای ارزشمندی بودیم که در طول یک دهه با اقبال مخاطبان داخلی رو به رو و سپس در عرصه بینالمللی درخشید و سینمای ایران را به دنیا معرفی کرد.
جشنواره فیلمهای کودک و نوجوانان که بعد از ۵ دوره برگزاری هویت مستقل خود را پیدا کرده بود حالا چشم به گشودن درها به دنیا به خصوص کشورهای صاحب سینما داشت تا جایی که حضور ۸ فیلم از سینمای کودک و نوجوان از بین ۲۸ فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار در تاریخ سینمای ایران حکایت از پویایی این سینما در دهههای گذشته دارد که از این بین سه فیلم به مرحله نهایی این جشنواره راه یافتند و فیلم «بچههای آسمان» توانست با کسب نامزدی اسکار در رشته بهترین فیلم خارجی زبان نظر دنیا را به سینمای پس از انقلاب معطوف کند.
در آن روزها برخی فیلمسازهای بزرگی مانند بیضایی، نادری و کیارستمی با فیلمهایی در ژانر کودک و نوجوان مسیر حرفهای خود را در سینما شروع کردند البته این شروع با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در سال های دورتر بود
ظاهرا مدیران فرهنگی، از قدرت تاثیر تولید آثار نمایشی کودک و نوجوان بر فرهنگ جامعه و تربیت نسل آینده اطلاعی ندارند و در جایی که دیگر امیدی به مدیران فرهنگی برای بازگشت به دوران طلایی نمیرفت، بخش خصوصی با اشراف به این مهم دست به کار و وارد میدان شده و مدتی است که شاهد حمایت پلتفرمی چون فیلم نت از این گونه نمایشی هستیم.
ساخت سریال های کودکانه در نمایش خانگی از حیث اجتماعی- فرهنگی هم یک ضرورت است. کودکان در جهان رسانهای شده امروز در محاصره انواع رسانه های مجازی و شبکه اجتماعیاند که روزانه انبوهی از محتوا تولید میکنند که بسیاری از آنها از رویکرد و مضامین سالم برای کودکان برخوردار نیستند و پلتفرمها باید فراتر از تامین سرگرمی، نسبت به مخاطرات این رسانهها حساس بوده و با تولید محصولات سالم و در عین حال جذاب، کودک ایرانی را نسبت به آن مصون نگاه دارند.
کودکان امروز به شدت پیچیده تر از کودکان دیروزند و در دو جهان موازی زندگی میکنند. هم جهان واقعی پیچیده و ملتهب و هم جهان مجازی متنوع و رنگارنگ.
به همین دلیل در جهان کودک و کودکی امروز، ظرفیت های بالای دراماتیکی وجود دارد که میتواند به تولید سریال های پرمخاطبی تبدیل شود. سریالهایی که نه فقط کخاطب کودک که مخاطب بزرگسال هم دارد و می توان آن را در ذیل آثار خانوادگی قرار داد.
ارسال دیدگاه