شهریار؛ آینه دین، صدای وحدت و زبان اتحاد
تبریز (پانا) - در میان نامهای درخشان فرهنگ و ادب ایران، استاد سید محمدحسین شهریار جایگاهی یگانه دارد؛ شاعری که شعر را نه بازی با واژهها، بلکه راهی برای بیداری دلها میدید. او با ایمان و اندیشه، زبان را به پلی میان دلها و قومها بدل ساخت و همدلی را در سرزمین تنوع فرهنگی ایران به صدا درآورد.

شهریار تنها شاعر نبود، بلکه ناظری ژرف بر روح زمانه بود. در روزگاری که تفرقه میکوشید مرز میان زبانها و اقوام بکشد، او با فارسی و ترکی شعر گفت؛ نه برای تفاخر، بلکه برای پیوند. شعرش پژواک مشترک مردمی بود که با زبانهای گوناگون، اما با یک دل، در ایران میزیستند.
در آثار او، دین نه یک آموزه خشک، بلکه روحی زنده است. غزل «علیای همای رحمت» تنها شعری ستایشگرانه نیست؛ نیایشی است که دل را به حقیقتی آسمانی میکشاند. شهریار با این غزل، مخاطب را به تأملی ژرف در معنای ولایت و عشق الهی فرا میخواند؛ و در بطن آن، وحدت شیعه و سنی، ترک و فارس، دیندار و عاشق را به تصویر میکشد.
اما او در «حیدربابایه سلام» با زبان مادریاش، آذربایجان روستایی را زنده کرد؛ جایی که دین و زندگی درهم تنیدهاند: صدای اذان با بانگ گوسفندان، دعای مادر با بازی کودکان و یاد خدا با کوه و دشت پیوند میخورد. این منظومه، سندی از پیوند دین با فرهنگ بومی و نشانی از وحدت ملی در دل تنوع قومی است.
شهریار ایران را یک کل واحد میدید؛ سرزمینی که هر زبان و هر قوم بخشی از پیکره آن است. او دین را در شعرش چراغی برای روشنی راه میدانست، نه ابزاری برای جدایی. همین نگاه بود که شعر او را به منبعی از آرامش، امید و اتحاد بدل ساخت.
امروز، سالها پس از خاموشیاش، شعر شهریار هنوز در کوچههای تبریز، در دلهای تهران و در روستاهای آذربایجان طنین دارد. او نهتنها شاعر عشق، بلکه شاعر ایمان و اتحاد بود؛ صدایی که وجدان جمعی یک ملت را نمایندگی میکرد و هنوز نیز ما را به خودمان، به خدا و به همدیگر فرا میخواند.
ارسال دیدگاه