در «عصر محمود حکیمی» مطرح شد؛

شخصیتی که با قلمش تاریخ‌ساز شد/ حکیمی در ساختار اندیشه یک نسل اثر گذاشت

تهران (پانا) - در نشست «عصر محمود حکیمی» در خانه کتاب و ادبیات ایران، دوستان، شاگردان و خانواده این نویسنده پرکار، از نقش او در پرورش نسل جوان، صداقت در زندگی و اندیشه و تأثیر ۱۸۵ اثر ماندگارش بر فرهنگ و ادبیات کشور سخن گفتند.

کد مطلب: ۱۶۰۸۳۳۰
لینک کوتاه کپی شد
شخصیتی که با قلمش تاریخ‌ساز شد/ حکیمی در ساختار اندیشه یک نسل اثر گذاشت

به گزارش روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، در ادامه برنامه‌های پاسداشت مفاخر فرهنگی کشور با عنوان «قرار با ستاره‌ها» نشستی با عنوان «عصر محمود حکیمی» با حضور لطف‌الله میثمی، محمدرضا سنگری، سید علی کاشفی خوانساری و جمعی از علاقه‌مندان به او در سرای اهل قلم خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

حکیمی در ساختار اندیشه یک نسل اثرگذار بود

در ابتدای این نشست، لطف‌الله میثمی به خاطرات و نحوه آشنایی خود با حکیمی، آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان و دیگر فعالان انقلاب در مسجد هدایت پرداخت و همچنین خاطراتش از شرکت سهامی انتشار و افزودن بخش نوجوان به این انتشارات را مطرح کرد و افزود: "حکیمی بنیانگذار بخش نوجوان این انتشارات بود و کتاب‌هایش را هم همانجا منتشر می‌کرد. حکیمی را در همه مراسم‌هایی که دانشگاه‌های مختلف برگزار می‌کردند، می‌دیدم، او را در نمایشگاه کتاب هم می‌شد دید. محمود حکیمی بسیار به کتاب علاقه‌مند بود و همه مقالات را می‌خواند و توضیح می‌داد و من از دوستی ایشان بسیار لذت می‌بردم."

در ادامه این نشست محمدرضا سنگری به آشنایی‌اش از دوران نوجوانی با آثار حکیمی اشاره کرد و ادامه داد: "من جنوبی هستم. کسانی که گرمای جنوب را تجربه کرده باشند، می‌دانند چه می‌گویم. در زیرزمین‌های خنک شبادون‌ها، که گاهی ۶۰ پله داشتند و پناهگاهی در برابر گرما بودند، کتاب‌های حکیمی را می‌خواندم با مطالعه این آثار و برش‌هایی که در مجله مکتب اسلام می‌آمد با نام او آشنا شدم."

وی افزود: "بعدها کتاب‌هایش را پنهانی زیر لباسمان به مسجد می‌بردیم تا بخوانیم و به دوستان بدهیم. نقش حکیمی تنها شکل‌دهی ذهن یک نسل نبود، بلکه در ساختار اندیشه نسل ما هم اثر گذاشت. ساده‌سازی زبان، استحکام بیان و آشنا کردن نوجوانان با نوشتاری روان و تأثیرگذار از همان‌جا آغاز شد. او فقط داستان‌نویس نبود؛ تاریخ‌پژوه بزرگی هم بود. از کتاب‌هایی که حتی دوبار واژه تاریخ را در عنوان داشتند، می‌توان نگاه او را به تاریخ دریافت."

سنگری سپس از نخستین دیدار حضوری خود با حکیمی سخن گفت: "روزی در حال سخنرانی درباره رابطه انسان و زمان بودم. گفتم انسان‌ها سه گونه با حادثه روبه‌رو می‌شوند؛ برخی از حادثه می‌گریزند، برخی در اندوه و حسرت می‌مانند، اما گروهی خود حادثه می‌آفرینند و به حادثه بدل می‌شوند؛ اینان بزرگ‌ترین انسان‌ها هستند. بعد یاد جمله‌ای افتادم که از کتاب حکیمی در کودکی یادداشت کرده بودم: «باید از هر دقیقه قرنی ساخت / قرن را در دقیقه باید ریخت.» همین را که خواندم، او رو به من کرد و گفت سلام علیکم! من حکیمی هستم! این آغاز دوستی ما بود."

این ادیب و پژوهشگر در پایان سخنانش به علاقه محمود حکیمی به کتاب و حضور همیشگی‌اش در کتابخانه با کیف سنگین پر از کتاب اشاره کرد و حدیثی از امام علی(ع) را یادآور شد: «بزرگ‌ترین انسان‌ها کسانی‌اند که علم را با حلم درهم می‌آمیزند.»

محمود حکیمی؛ پدری ساده و صادق

در بخش دیگر نشست «عصر محمود حکیمی» مهدی حکیمی فرزند او، متن کوتاهی درباره پدرش خواند:

"هرکه او بیدارتر پردردتر / هرکه او آگاه‌تر رخ زردتر. پدرم محمود حکیمی بر این باور بود که رسیدن به حقیقت پیش از هر چیز در گرو کنار زدن پرده‌های درونی و رهایی از تظاهر و خودنمایی است. او می‌کوشید تا در اندیشه و زندگی صادق و بی‌پیرایه باشد. زندگی شخصیتی‌اش درست به سادگی و بی‌آلایشی قلمش بود. خانه‌اش، رفتارهای روزانه‌اش و حتی شیوه سخن گفتنش همه انعکاس همان صداقتی بود که در آثارش جاری بود. او هرگز به تظاهر تن نداد نه در عرصه علمی و نه در زندگی خصوصی. پدرم نه خود را اسطوره می‌پنداشت و نمی‌خواست سیمایی دست نیافتنی از خویش نشان دهد. راهی که او پیمود راهی‌ست گشوده بر روی همگان، مسیری که در امتداد صداقت ایمان اندیشه و انسانیت کشیده شده است. اثر بزرگ او در زمانه‌اش این بود که با زبانی روشن و صمیمی، نسل جوان را به اندیشیدن حقیقت‌جویی و دینداری خردمندانه فرا می‌خواند."

او افزود: "برای ما بیشترین اثر او در این بود که به هرچه می‌نوشت، در زندگی هم عمل می‌کرد. یاد و آثارش یادآور انسانی ساده، مهربان و صادق است؛ نه اسطوره‌ای دور از دسترس. او باور داشت ادبیات باید در خدمت جامعه باشد و قلم پلی برای رشد و آگاهی بسازد. به همین دلیل بیشتر آثارش را برای نوجوانان و جوانان نوشت تا آنان را با ارزش‌هایی چون عدالت، انسانیت و ایمان همراه کند. امروز باید از او به‌عنوان معلمی یاد کنیم که میراث فرهنگی و فکری‌اش همچنان زنده است. میراثی که راه آینده‌سازان این سرزمین را روشن نگه می‌دارد و حضورش همواره در فرهنگ و اندیشه ما جاری خواهد بود."

حکیمی؛ متواضع، خوش‌سخن و پربار

در ادامه محسن چینی‌فروشان از دوستان و همکاران حکیمی با اشاره به اینکه او به گردن همه حق دارد، عنوان کرد: "نوجوانی‌مان با کتاب‌های این نویسنده گذشت، آن زمان شرایط خاصی وجود داشت. او یکی از نویسندگان برجسته دفتر نشر اسلامی و جزو موسسان فرهنگ اسلامی بود و در آن شرایط کتاب‌های متعددی منتشر کرد که خیلی ارزشمند است؛ جالب این است که بعضی‌ از این آثار هنوز هم تجدید چاپ می‌شود."

وی افزود: "حکیمی انسانی متواضع، خوش‌سخن و اهل طنز بود. با وجود شهرت، ساده‌زیست ماند. زبان انگلیسی‌اش عالی بود و آثارش طیف گسترده‌ای از کودکان تا بزرگسالان را دربر می‌گرفت. او در مجموع ۱۸۵ کتاب نوشت؛ واقعاً عمر پربرکتی داشت. اگر بخواهیم او را درست بشناسیم باید شرایط دوره پهلوی را هم در نظر بگیریم، چراکه او در همان شرایط محدود، اندیشه‌های دینی و اجتماعی خود را با قلمی زیرکانه بیان می‌کرد."

پروین میرخانی سخنران بعدی نیز گفت: "برای خودم و امثال خودم متأسفم که نتوانستم ایشان را از نزدیک ملاقات کنم و حداقل چند لحظه‌ای همکلام شوم تا درک بهتری از ایشان پیدا کنم. با این حال، بسیار با آثارشان انس داشتم و از آن‌ها استفاده می‌کردم. در دهه ۸۰ نقطه عطفی در کار ما رخ داد؛ به لطف مهدی کاموس کتابی از ایشان با عنوان «تئوری مبانی ادبیات دینی کودک» به دست ما رسید که بسیار راهگشا بود. ما همواره به دوستان جدیدی که هر سال وارد گروه می‌شدند، توصیه می‌کردیم این اثر را مطالعه کنند."

تنها سند مکتوب یک همایش تاریخی

سید علی کاشفی‌خوانساری در ادامه سخنان میرخانی افزود: "حکیمی با نوشتن آن کتاب واقعاً کار ارزشمندی کردند. باید از جایگاه ایشان در مباحث نظری و تئوریک حوزه ادبیات به‌ویژه ادبیات کودک و نوجوان یاد کرد. همین کتاب در سال ۱۳۵۶ توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد و درواقع تنها سند مکتوبی است که از همایش ادبیات دینی کودک و نوجوان باقی مانده است؛ همایشی که دفتر تبلیغات، مجله پیام شادی و دیگران آن سال‌ها برگزار کردند. ملاک‌هایی که درباره کتاب‌های دینی استخراج شد، فقط در کتاب حکیمی ثبت شده است و متأسفانه در هیچ نشریه دیگری سندی از آن موجود نیست، جز همان اشاره‌هایی که در جمع‌بندی کتابشان آورده‌اند."

سید علی محمد رفیعی نیز در نشست «عصر محمود حکیمی» گفت: "در سال‌های ۶۶ و ۶۷ جلسات بحث آزاد سیاسی در منزل آیت‌الله نصیرالدین امیرصادقی برگزار می‌شد. بعد از انقلاب، یکی از فعالیت‌های ایشان همین جلسات بود که در آن طیف‌های مختلف حضور داشتند و با هم گفت‌وگو می‌کردند؛ یکی از حاضران هم مهندس میثمی بود. در همان جلسات بود که نخستین بار با محمود حکیمی آشنا شدم. یکی از جنبه‌هایی که کمتر به آن پرداخته شده، این است که استاد حکیمی درواقع یک مبارز سیاسی و انسانی سیاسی بود. زندگی او به‌طور کامل با سیاست عجین بود، اما مسیر فعالیت سیاسی‌اش را از راه قلم پی گرفت."

خبرنگار دانش‌آموز: آرتمیس رزاقیان

خبرنگار : آرتمیس رزاقیان

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار