پانا گزارش میدهد؛
سینمای انیمیشن ایران در آستانه بلوغ؛ از ضرورتهای زیرساختی تا خلق مکتب بومی پویانمایی
تهران (پانا) _ در حالی که انیمیشن ایرانی در سالهای اخیر با رشد چشمگیری در تولید، تکنیک و استقبال مخاطبان روبهرو شده است، فعالان این حوزه از کمتوجهی به زیرساختها، ضعف فیلمنامه و نبود حمایت نظاممند از بخش خصوصی گلایه دارند. در گفتوگوهایی با کیانوش دالوند، محمد سرشار و عباس جلالییکتا، زوایای تازهای از وضعیت امروز و آینده سینمای انیمیشن ایران روشن میشود.
سینمای انیمیشن ایران طی دو دهه اخیر، از یک فعالیت محدود جشنوارهای به صنعتی در حال شکلگیری بدل شده است؛ صنعتی که به گفته کارشناسان، اگرچه در مسیر رشد قرار دارد، اما هنوز تا رسیدن به «مکتب ملی پویانمایی» فاصلهای جدی دارد.
زیرساختهای فراموششده؛ حلقه گمشده توسعه
کیانوش دالوند، کارگردان و تهیهکننده شناختهشده انیمیشن، مهمترین نیاز امروز این سینما را فراهمسازی زیرساخت برای سرمایهگذاری بخش خصوصی میداند. او در گفتوگو با پانا تأکید میکند: «زیرساخت لازم برای توسعه شرکتهای خصوصی باید توسط دولت فراهم شود تا فیلمهای انیمیشن سریعتر به اکران موفق برسند.»
دالوند معتقد است دولت باید نقش خود را از تولیدگر به تسهیلگر و حامی هوشمند تغییر دهد و میگوید: «مدیران فرهنگی تنها کافی است موانع جهانی شدن تولیدات ایرانی را بردارند و با استراتژی بازاریابی تهاجمی، آثار داخلی را به بازارهای جهانی عرضه کنند.»
او همچنین با اشاره به ضرورت تشکیل اتاق فکر ملی پویانمایی تأکید دارد که بنیاد ملی پویانمایی باید با مشارکت فعالان بخش خصوصی و کارشناسان موفق جهانی، سند راهبردی توسعه این حوزه را تدوین کند.
مسیر تاریخی انیمیشن ایران از نگاه دالوند
این کارگردان که انیمیشن سینمایی شنگول و منگول را روی پرده داشته است، روند رشد پویانمایی ایران را در چهار دوره توصیف میکند: ۱. دوران شکلگیری آثار هنری و کوتاه در کانون پرورش فکری
۲. آغاز انیمیشن دیجیتال و تولیدات تلویزیونی
۳. غلبه بر موانع فنی و ورود سرمایه خصوصی
۴. و سرآغاز دوره جدید؛ دوره محتوا و فرم
به گفته او، در این مرحله تازه، ظهور کارگردانان مؤلف و نویسندگان خلاق نشانهای از بلوغ فکری انیمیشن ایران است و میتواند به شکلگیری مکتب بومی پویانمایی ایرانی منجر شود.
دالوند که به آموزش نیروی جوان نیز توجه دارد، خطاب به علاقهمندان دانشآموز میگوید: «هرکسی باید بر اساس روش یادگیری خود مسیرش را انتخاب کند؛ چه از طریق آموزشگاهها و چه به شکل خودآموز، اما مهم استمرار و هدفمندی در یادگیری است.»
حمایت و قانون؛ نیاز حیاتی از نگاه محمد سرشار
محمد سرشار، مدیر فرهنگی و فعال رسانهای، در گفتوگو با پانا با اشاره به کیفیت قابلتوجه تولیدات جدید انیمیشن ایرانی، حمایت مالی و قانونی را شرط ادامه این مسیر میداند.
او میگوید: «فیلمهای انیمیشن اخیر بسیار قویتر ظاهر شدهاند و اقبال عمومی نیز بالا رفته، اما برای رسیدن به جایگاه جهانی، سرمایهگذاری گسترده لازم است.»
سرشار بر اجرای قانون حق مؤلف و کپیرایت تأکید دارد و آن را عامل اصلی اصلاح الگوی مصرف فرهنگی میداند: «دسترسی رایگان به محتوای تولیدی باعث تضعیف چرخه اقتصادی انیمیشن شده است. اجرای قانون کپیرایت باعث میشود سرمایهگذاری در تولیدات بومی تقویت شود.»
او با اشاره به گسترش فضای مجازی در زندگی کودک و نوجوان امروز هشدار میدهد که بیتوجهی به تولیدات داخلی، زمینهساز وابستگی فرهنگی خواهد بود و میگوید: «اگر در تولید سرمایهگذاری کنیم، نیاز به اقدامات سلبی مثل فیلترینگ کاهش مییابد و جامعه خودبهخود به سمت مصرف محتوای داخلی میرود.»
فیلمنامه؛ پاشنه آشیل سینمای انیمیشن
در سوی دیگر، عباس جلالییکتا، کارگردان و منتقد انیمیشن، با نگاهی آسیبشناسانه معتقد است بزرگترین ضعف سینمای انیمیشن ایران در فیلمنامه است.
او در گفتوگو با پانا میگوید: «در انیمیشن کوتاه موفقیتهای زیادی داشتیم، اما در انیمیشن سینمایی هنوز نتوانستیم فیلمنامههایی بنویسیم که در طول زمان مخاطب را با خود همراه کنند.»
به باور او، افزایش تولید و تجربه در انیمیشن بلند میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. جلالییکتا تأکید میکند که پیام و مفهوم آثار باید جهانشمول و قابل درک برای فرهنگهای مختلف باشد: «انیمیشنهایی که فقط برای یک قوم یا زبان خاص معنا دارند، نمیتوانند جهانی شوند.»
او با اشاره به حضور چهار انیمیشن در جشنواره فجر سال گذشته میگوید نبود بخش مستقل برای پویانمایی و عدم اهدای جایزه به این آثار نشان از آن دارد که انیمیشن هنوز در ایران جدی گرفته نشده است.
جلالییکتا یادآور میشود که در سینمای جهان، انیمیشن در کنار ابزارهای آموزشی قرار گرفته و در قالب سرگرمی، به آموزش غیرمستقیم و پرورش ذهنی مخاطب نیز کمک میکند.
آینده پویانمایی ایران؛ میان امید و چالش
گفتههای سه کارشناس نشان میدهد که سینمای انیمیشن ایران در نقطه عطفی تاریخی قرار گرفته است. از یکسو تولیدات فنی و تکنیکی پیشرفت کردهاند و از سوی دیگر ضعف در سیاستگذاری، فیلمنامه و بازار جهانی هنوز پابرجاست.
اگر دولت زیرساختهای حمایتی را فراهم کند و بخش خصوصی نیز با نگاه حرفهای وارد میدان شود، رؤیای دیرینه شکلگیری «مکتب پویانمایی ایرانی» دیگر دستنیافتنی نخواهد بود.
ارسال دیدگاه