منتقد سینما:

تلقی عامه مردم از مستند صرفاً نمایش حیات وحش است

برای اکران عمومی مستند سینمایی تولید شود

تهران (پانا) - پیمان شوقی منتقد سینما و کارشناس رسانه معتقد است در جوامعی که تلقی عامه از مستند صرفاً نمایش حیات وحش است، مستندساز باید سراغ مضامین جذاب و جنجالی و حتی خط‌‌‌شکن برود که اکران اثرش تبدیل به یک رویداد اجتماعی شود و هزاران مخاطب را تشنه دیدن آن کند.

کد مطلب: ۱۶۰۱۴۱۱
لینک کوتاه کپی شد
تلقی عامه مردم از مستند صرفاً نمایش حیات وحش است

پیمان شوقی در گفت‌وگو با پانا درباره وضعیت این روزهای سینمای مستند  گفت: «اگر نگاه ایده‌آلی داشته باشیم اکران عمومی ‌فیلم‌های مستند بدون شک هم لازم و هم مفید است، ولی به شرط آن که با مستندهای سینمایی طرف باشیم، نه تلویزیونی. و منظور از مستند سینمایی آثاری است که درکنار رعایت سازوکارهای معمول در فیلم مستند، از روایت دراماتیک و زیبایی شناسی پرده بزرگ هم برخوردار باشند. »

وی افزود: «برای تماشاگران عام (و حتی بسیاری از خواص) تماشای هر فیلمی ‌بدون این دو ویژگی روی پرده بزرگ خسته کننده و حوصله سربر است . از طرف دیگر مضمون فیلم مستند هم نقش مهمی ‌در توفیق یا مهجورماندن در اکران عمومی ‌دارد. »

به گفته این منتقد سینما اگر یک مستندساز توانایی خلق اثری با این ویژگی‌ها را نداشته باشد، همان بهتر که اثرش در جشنواره‌ها یا شبکه‌های تلویزیونی برای مخاطب زبده‌پسند به نمایش دربیاید و بخشی از ظرفیت اندک اکران سینمای کشور را اشغال نکند.

شوقی همچنین در خصوص اکران مستند در سینماها اضافه کرد: «تجربه دنیا نشان می‌دهد اکران‌های موفق مستند عموماً رویدادگونه هستند. یعنی بجای اختصاص سالن‌ها یا سانس‌های خاص ثابت در مجموعه‌های سینمایی به اکران مستمر آثار مستند، معمولاً در سال یک یا دو مستند جذاب سینمایی با رویکرد خاص و عمدتاً متکی به توفیق‌های جشنواره‌ای یا جنجال‌های خبری ، پس از تبلیغات مقتضی اکران تجاری می‌شوند یعنی برای تماشاگر عام در همان سالن‌های تجاری به نمایش درمی‌آیند.»

وی ادامه داد: «با این تفاوت که مدت اکران‌شان در هر سالن کوتاه است و مخاطب هم می‌داند که اگر در همین چند شب به تماشای فیلم نرود به نوعی آن را از دست خواهد داد. چنین شیوه‌ای را در ایران هم می‌شود امتحان کرد، و برای افزایش ضریب جذابیت هم پیشنهادم این است که برنامه این رویدادهای مستند بر اساس دغدغه‌های استانی و بومی ‌تنظیم شود تا جاذبه مضاعفی برای مخاطب بومی ‌ایجاد کند.»

این منتقد سینما تاکید کرد: «به عنوان مثال دو مستند « امید شهر خسته» و « شهر» که به ترتیب به صعود تیم شهرستانی نساجی به لیگ برتر و تعطیلی کارخانجات نساجی مازندران می‌پردازند بخشی از تجربه زیسته و ناکامی‌های اجتماعی تماشاگران قائمشهری هستند و برایشان جاذبه فرامتنی دارند ولی شاید در سایر استان‌ها و حتی شهرهای دیگر استان مازندران چندان دغدغه تماشاگر عام نباشند. لذا تقسیم بندی مضمونی براساس جغرافیای وقایع مستندها هم می‌تواند در کنار اکران‌های رویدادوار، پیشنهادی برای سازوکار عملی اکران عمومی ‌مستندها باشد.»

وی در خصوص اکران آنلاین از طریق پلتفرم‌ها نیز گفت: «تا زمانی که با مستندهای جذاب سینمایی طرف نباشیم و ساختار تلویزیونی اثر پررنگ باشد، تماشای فیلم روی نمایشگر تلویزیون یا رایانه را ترجیح می‌دهم. البته وجود پلتفرم‌های تخصصی مستند مثل ‌هاشور که در کنار نمایش، به تنظیم رویدادهای جذاب - مثل برنامه‌های مرور بر آثار، همراه با پنل نقد و بررسی- می‌پردازند، لذت این نمایش‌ها را بیشتر می‌کند.»

شوقی بیان کرد:  «باید اعتراف کنم شخصاً بیشتر تماشاگر مستندهای خارجی هستم تا ایرانی و طبعاً این آثار را از طریق دانلود یا در پلتفرم‌ها باید دید. ضمناً تماشای برخی از مستندهای مطول و خسته کننده ایرانی در پلتفرم این خاصیت را دارد که می‌شود اثر را در چند نوبت تماشا کرد یا در فواصل تماشایش استراحتی به خود داد که در اکران سینمایی ممکن نمی‌شود! امسال دوبار چنین تجربه‌ای داشتم که بهتر است نام نبرم. از این نظر، اکران آنلاین به نفع مستندهای ضعیف عمل می‌کند.»

مستند قادر است مطالبه عمومی‌ ایجاد کند

منتقد سینما در مورد کارکرد مستند نیز گفت: «همچنان که اشاره شد فیلم مستند اگر دغدغه‌های واقعی مردم را بیان کند یا روی نقاط سیاه اجتماع انگشت بگذارد قطعاً می‌تواند موجی از یک مطالبه عمومی ‌ایجاد کند و حتی به فشار اجتماعی برای اصلاح امور بینجامد.»

وی افزود: نمونه چنین آثاری را در سالهای اخیر در دنیا شاهد بودیم که فیلم‌هایی مثل Dear Zachary (۲۰۰۸) ، The Invisible War (۲۰۱۲) ، و Super Size Me (۲۰۰۴) به افزایش آگاهی عمومی ‌و تغییرات گسترده در قوانین انجامیدند.»

شوقی تصریح کرد: «نمی‌دانم در ایران آستانه تحمل دستگاه‌های نظارتی چقدر است ولی به‌نظر می‌رسد تمایلی ناگفته برای کتمان یا سرپوش گذاشتن روی نقاط تاریک و سیاه بومی ‌و ملی وجود دارد که کار مستندسازان و اهالی رسانه را برای پرداختن صریح به چنین مضامینی دشوار می‌کند.»

این کارشناس رسانه تاکید کرد:  «این دیگر به هنر مستندساز برمی‌گردد که چگونه و با چه لحنی سیاهی‌ها را هدف بگیرد که هم طرح دغدغه کرده باشد و هم به گوشه قبای کسی برنخورد. بعضی‌ها زبان طنز و کنایه را بر می‌گزینند که در برخی موارد جوابگوست، ولی نمی‌شود همیشه و همه جا به کارش بست.»

وی افزود: «به اعتقاد بنده، مستندسازان امروز ایران در امر تحقیق و پژوهش خیلی خوب و با وسواس عمل می‌کنند. ولی در بخش انتخاب موضوع بنظر می‌رسد گرایش به سمت موضوعات خنثی یا سفارشی بیشتر است. »

شوقی گفت: «همچنین بسیاری از مستندهای امروز ما خالی از آن نگاه جامع و ریزبینی هستند که می‌تواند هر موضوع حتی شخصی را بدل به عرصه‌ای برای اندیشه و مکاشفه ذهنی مخاطب کند. دیگر نمی‌خواهم حرفی از مستندهای پرتره و انبوه کله‌های سخنگو بزنم که سالهاست آفت سینمای مستند ایران شده و حاصلی جز تلف کردن سوژه‌های ناب و دست اول فراوان به واسطه سهل انگاری و آسان گیری سازندگان عمدتاً بی‌تجربه‌اش نداشته است.»

این منتقد سینما همچنین با اشاره  به اینکه جشنواره سینما حقیقت مهمترین رویداد سالانه سینمای مستند در ایران  است، اضافه کرد: بقول مش قاسم مرحوم: دروغ چرا .... چند سالی است که مشتری این جشنواره نیستم و از آخرین تحولاتش خبر ندارم. می‌دانم که هنوز مهمترین رویداد سالانه سینمای مستند در ایران و احتمالاً در منطقه است و امیدوارم که این اهمیت را پاس بدارد. »

شوقی تاکید کرد: «از روی تجربه حضور در تیم برگزاری چند جشنواره بین المللی سینمایی در دهه نود به طور کلی می‌توانم بگویم جشنواره‌های دولتی ماهیتاً برای رسیدن به کمال یک رویداد هنری با موانع و مشکلات متعددی روبرو هستند. بخشی از این مشکل به روحیه کارمندی بخشی از برگزار کنندگان بر می‌گردد ولی عمده‌اش متوجه دشواری‌های هیئت‌های انتخاب است، که باید از طرفی چارچوب‌های ضوابط رسمی ‌را پاس بدارد و از طرف دیگر کاشف و حامی ‌استعدادهای سینمایی باشد که گاه رویکردشان در آن چارچوب‌ها نمی‌گنجد.»

به گفته این کارشناس رسانه به این بیفزایید فشارهای جانبی از طرف دستگاه‌ها و تهیه کنندگان قدرتمند برای تحمیل فیلم‌های موردنظر خود و غیره و غیره که همگی در نهایت به جایگاه جشنواره به عنوان محل عرضه بهترین‌ها و جلب رضایت مخاطب جدی و حرفه ای سینمای مستند - که تنها امکانش برای تماشای مستندها روی پرده بزرگ با صدا و تصویر استاندارد است - لطمه می‌زند.

این منتقد سینما افزود:«تا زمان استمرار این آسیب‌ها شاید تنها بشود با افزودن به کارگاه‌ها و نشست‌های جنبی، و دعوت از فیلم‌ها و فیلمسازان مستند‌های جنجالی و جریان ساز سال‌های اخیر دنیا، فرصت بیشتری برای آشنایی و تعامل سینماگران مستند ایران با جریان‌های روز سینمای مستند دنیا فراهم کرد و به تعمیق نگاه شان کمک کرد. »

شوقی اضافه کرد: «همچنین ایجاد بازار فیلم در کنار رویداد اصلی می‌تواند نقش موثری در معرفی و فروش خارجی فیلم‌ها و تقویت بنیه اقتصادی سینمای مستند کشور بازی کند و جشنواره سینماحقیقت را از یک رویداد رسمی ‌اکران مستند به فرصتی پویا و انرژیک برای تقویت بنیه این شاخه مهم و اصیل سینمای کشور ارتقا دهد.»

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار