در گفتوگو با پانا:
سینما بدون صداقت و احترام به مخاطب معنا ندارد
تهران (پانا) - قربانعلی طاهرفر، کارگردان فیلم آپاراتچی، تأکید کرد که سینما برای او نه فقط یک ابزار سرگرمی بلکه بستری برای روایت صادقانه تاریخ و تجربه زیسته مردم است. او از نوستالژیهای دهه ۶۰، جایگاه شهید جدید طایفه در تاریخ سینمای مردمی، تجربه ساخت آپاراتچی، چالشهای انتخاب بازیگر و نگاهش به سینمای طنز و دفاع مقدس سخن گفت و در عین حال به پروژههای آیندهاش و دغدغههای فرهنگی اجتماعی اشاره کرد.

قربانعلی طاهرفر در گفتوگو با پانا درباره ایده ساخت آپاراتچی گفت: «بچههای جبهه فرهنگی انقلاب پژوهشی درباره مربیان پرورشی آغاز کردند که حاصلش کتاب گل محمدی شد. در خلال این تحقیق به اسمی مدام برمیخوردند: "جدید طایفه". فردی که نام و نشانی در سینمای رسمی نداشت اما فیلمهایش را در مدارس و محافل مردمی اکران میکردند. او تنها تا کلاس دوم دبستان درس خوانده بود اما عشق سینما داشت و همین عشق، او را از عکاسی به فیلمبرداری سوپر ۸ رساند. به مرور، خودش به یک سازمان سینمایی کوچک اما مستقل تبدیل شد؛ ۸ فیلم بلند ۹۰ دقیقهای ساخت، بلیت فروخت، سرمایه را بازگرداند و حتی بازیگرانی را معرفی کرد که بعدها در جشنوارههای جهانی مثل برلین درخشیدند.»
از کتاب تا فیلمنامه و پرده نقرهای
کارگردان آپاراتچی درباره روند شکلگیری فیلم افزود: «نتیجه تحقیقات به کتاب آپاراتچی نوشته دکتر روحالله رشیدی انجامید. بعد، حسین ترابنژاد با اجازه نویسنده و ناشر، فیلمنامه را نوشت. به دلیل نزدیکی جغرافیا و زیستبوم تبریز به فضای زندگی من، کارگردانی این اثر به من پیشنهاد شد. برای من، فقط طایفه مهم نبود؛ بلکه بازنمایی آن هنر مردمی دهه ۶۰ اهمیت داشت؛ هنری خودجوش که در دل حوادث بزرگی چون ترور شهید حسن نوری، اعزام نیروهای دفاع مقدس و رویدادهای انقلابی شکل گرفت.»
چالش انتخاب بازیگر و نقشهای ماندگار
طاهرفر درباره انتخاب بازیگر توضیح داد: «من مخالف استفاده از بازیگران شناختهشده نبودم، حتی سراغ برخی رفتم. اما گاهی شرایط جسمی یا ملاحظات اجتماعی مانع حضورشان شد. در نهایت لطف خدا بود که ترکیب فعلی شکل گرفت. مثلاً نقش پدر شهید طایفه را بازیگری ایفا کرد که خود از مخالفان سرسخت سینما بود، اما در روند فیلم نگاهش متحول شد. همین صداقت برای من ارزشمندتر از نامهای پرزرقوبرق بود.»
طنز و دشواریهای روایت دهه ۶۰
کارگردان آپاراتچی با انتقاد از برخی جریانهای سینمایی گفت: «امروز بسیاری برای خنداندن مخاطب به شوخیهای سطحی و گاه مبتذل متوسل میشوند. من اعتقاد دارم طنز باید با حفظ شأن انسانی و معرفتی ساخته شود، حتی اگر سخت باشد. دهه ۶۰ به دلیل محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی آن زمان، امکان خلق موقعیتهای کمدی داشت، اما نباید شأن مخاطب قربانی خندههای بیریشه شود. نمونههایی چون مارمولک یا لیلی با من است نشان میدهد میتوان طنز را با احترام به مخاطب و ارزشهای انسانی پیوند زد.»
سینمای امروز و مخاطب نسل جدید
طاهرفر با اشاره به ضرورت توجه به نسل امروز افزود: «تحولات اجتماعی امروز سریع و پیچیده است. خانوادهها کوچکتر شدهاند، سلیقهها تغییر کرده و نسل جدید همزادپنداری چندانی با خاطرات دهه ۶۰ ندارد. اگر میخواهیم سینما مؤثر باشد، باید با این نسل ارتباط بگیریم، اما بدون افتادن در دام سطحینگری. سینما باید پلی باشد میان میراث گذشته و نیازهای امروز.»
پروژههای آینده و نگاه به ورزش و هویت محلی
این کارگردان درباره فعالیتهای جدید خود گفت: «سال گذشته سریال قول مردونه را برای شبکه سه ساختیم. چند فیلمنامه هم پیشنهاد شده که احتمالاً یکی را انتخاب میکنم؛ باز هم در حالوهوای دهه ۶۰ و سینمای انقلاب. علاوه بر این، علاقهمندم در حوزه ورزش هم کار کنم. مستندی درباره تراکتور ساختهام و معتقدم باید با نگاهی ملی به ظرفیتهای ورزشی و فرهنگی پرداخت. متأسفانه درباره هواداران تراکتور سوءبرداشتهای زیادی وجود دارد. درحالیکه آنها فرصت بزرگی برای همگرایی ملیاند، نه تهدید.»
طاهرفر در پایان تأکید کرد: «سینما برای من جای صداقت است، نه تعارف. اگر فیلمی میسازم، میخواهم مخاطب حس کند که به او احترام گذاشتهام. این احترام همان چیزی است که سینما را زنده نگه میدارد و باعث میشود نسلهای مختلف پای فیلم بنشینند و خودشان را در آن بازشناسند.»
ارسال دیدگاه