نایینی و الگوی حکومتداری در جمهوری اسلامی؛ از نظریه تا عمل
تهران(پانا) - میرزای نایینی، با اثر برجستهاش «تنبیه الامه»، از جمله علمایی است که بیش از یک قرن پیش پایههای نظری حکومت اسلامی را با دیدی عقلانی و فقهی ترسیم کرد. آنچه امروز کمتر به آن پرداخته شده، تطبیق شگفتانگیز اندیشههای او با سازوکارهای جمهوری اسلامی است؛ موضوعی که دشمنان انقلاب از آن هراساناند و تلاش دارند با جعل تاریخ، پیوند اندیشهی نایینی با ولایت فقیه و مردمسالاری دینی را مخدوش کنند.
میرزای نایینی، با اثر برجستهاش «تنبیه الامه»، از جمله علمایی است که بیش از یک قرن پیش پایههای نظری حکومت اسلامی را با دیدی عقلانی و فقهی ترسیم کرد. آنچه امروز کمتر به آن پرداخته شده، تطبیق شگفتانگیز اندیشههای او با سازوکارهای جمهوری اسلامی است؛ موضوعی که دشمنان انقلاب از آن هراساناند و تلاش دارند با جعل تاریخ، پیوند اندیشهی نایینی با ولایت فقیه و مردمسالاری دینی را مخدوش کنند.
نایینی در «تنبیه الامه» با دقت به مسأله مشروعیت حاکمیت پرداخته و ضمن تأکید بر ضرورت نظارت فقها بر دولت، اصل مشارکت مردم را نیز لحاظ کرده است. او بر این باور بود که حکومت باید بر پایه عدالت، اخلاق و قانون الهی شکل گیرد و فقها موظفاند تا با نظارت و هدایت، از انحراف قدرت جلوگیری کنند. این رویکرد، اساساً با مفهوم «نظارت ملی» و انتخابات در جمهوری اسلامی منطبق است؛ جایی که مردم با انتخاب نمایندگان خود، حق مشارکت در ساختار سیاسی را اعمال میکنند و فقها ضمن نظارت شرعی، صحت و مشروعیت تصمیمات را تضمین میکنند.
تطبیق اندیشهی نایینی با ساختار جمهوری اسلامی نشان میدهد که او نه مخالف حکومت دینی، بلکه پیشگام فقه حکومتی بود. در سخنان رهبر معظم انقلاب، بارها بر این نکته تأکید شده که نایینی با طرح نظریه ولایت فقیه، مسیر فقهی جمهوری اسلامی را بیش از یک قرن پیش بنیان گذاشته است. حضرت آیتالله خامنهای میفرمایند: «میرزای نایینی با تبیین حکومتی مبتنی بر فقه و مشورت مردم، الگویی برای جمهوری اسلامی ارائه کرد» (بیانات در دیدار با جمعی از نخبگان، ۱۳۹۸). این تأکید نشان میدهد که دشمنان با بازنمایی تحریفشده، سعی دارند وجه مردمی و مشروعیت فقهی حکومت اسلامی را مخدوش کنند و نسل جوان را نسبت به پشتوانه فکری انقلاب بدبین نمایند.
یکی از نقاط قوت نظریه نایینی، توجه همزمان به فقه و مشارکت مردم است. او با شرط نظارت فقها بر تصمیمات سیاسی، از بروز استبداد جلوگیری میکند و با تأکید بر حق مردم در انتخاب حاکمان، زمینه مشارکت مردمی را فراهم میآورد. این ترکیبِ عقلانی، تضمینکننده مردمسالاری دینی در برابر لیبرال دموکراسی غربی است؛ مدلی که با ظاهر آزادی و مشارکت، غالباً مشروعیت دینی و عدالت اجتماعی را قربانی میکند. نایینی اما پیش از آنکه این مسئله به یک تجربه عملی تبدیل شود، مبانی نظری آن را فراهم کرده بود؛ مبانی که امروز در ساختار جمهوری اسلامی قابل مشاهده است.
هراس دشمن از احیای اندیشهی سیاسی نایینی نیز در همین نکته نهفته است. بازخوانی دقیق آثار او نشان میدهد که فقه حکومتی و مشارکت مردم نه تنها قابل جمع است، بلکه مکمل یکدیگرند و قادرند گفتمان مستقل اسلامی را در برابر لیبرال دموکراسی تثبیت کنند. هرچه این بازخوانی مستندتر و شفافتر ارائه شود، دشمنان کمتر قادر به ایجاد شبهه در افکار عمومی خواهند بود. در این زمینه، رسانههای داخلی و شبکههای اجتماعی حوزویان نقش کلیدی دارند؛ تولید محتوا و روایتهای مستند از زندگی و آثار نایینی، چراغ راه نسل جوان برای فهم عمیق فقه حکومتی و مردمسالاری دینی خواهد بود.
بازخوانی نایینی امروز، نه تنها بازخوانی یک متن تاریخی است، بلکه یک قیام تبیینی در برابر جعل تاریخ و تحریف اندیشههای انقلاب اسلامی محسوب میشود. این بازخوانی نشان میدهد که جمهوری اسلامی، با سازوکار نظارت فقها و مشارکت مردم، تحقق عملی همان اصولی است که نایینی در «تنبیه الامه» پایهگذاری کرده بود. حوزه، انقلاب و مردم در میعادگاه فکری نایینی، با یکدیگر پیوند میخورند و الگویی از حکومتداری اسلامی، عادلانه و پاسخگو به نسل امروز ارائه میکنند.
در نهایت، احیای اندیشهی سیاسی نایینی، تقویت پیوند میان فقه و مردمسالاری، و بازپسگیری روایت واقعی از تاریخ فقه حکومتی، فرصتی طلایی برای تثبیت مشروعیت و استقلال نظری جمهوری اسلامی است. هر گام در این مسیر، پاسداری از میراث فکری علمای مبارز و ایجاد مقاومت فکری نسل جوان در برابر تحریفهای معاندان به شمار میآید.
یادداشت از سحر زردان
ارسال دیدگاه