بخوانید ز من که ماشه بازگشتنی نیست اما عزم ایران قاطع است!

شیراز(پانا)- دشمن به بازگشت تحریم دل بسته بود؛ اما عزم پولادین ملت، تمامی موانع را خواهد شکست و فردایی روشن‌تر از همیشه رقم خواهد زد. خبرنگار پانا قلم در دست گرفت و با جوهر دل دلنوشته ای نوشت..!

کد مطلب: ۱۶۱۵۵۳۸
لینک کوتاه کپی شد
بخوانید ز من که ماشه بازگشتنی نیست اما عزم ایران قاطع است!

ایرانِ من! امروز هوا سنگین است، نه از باران، بلکه از وزنی نامرئی که از برای پرونده‌ها و میزهای مذاکرات بر شانه‌هایت نشسته است. نامش را “ماشه” گذاشته‌اند، اما ماشه‌ای که در این بازی کشیده می‌شود، نه از جنس آزادسازی، بلکه از جنس ناکاری‌ دوباره است. این احساس سنگینی، در گوشه و کنار هر خانه، هر کارگاه کوچک و هر آزمایشگاه علمی کشور طنین‌انداز است.

این دل‌نوشته تلاشی است برای ثبت لحظه‌ی انجماد امید، در سایه‌ی فعال شدن سازوکاری که قرار بود دروازه‌ای رو به گشایش باشد، اما ناگهان به دلیل عدم آینده نگری مسئولان اسبق به زندان اقتصادی تبدیل شد. فعال شدن مکانیسم ماشه  بازگشتی است به فصل‌هایی از تاریخ که ترجیح می‌دهیم تنها در کتاب‌ها بخوانیم، نه آنکه دوباره زندگی‌اش کنیم..

فعال شدنش، یعنی بازگشت طعم تلخِ جدایی‌ها، یعنی تکرار صف‌های طولانی، یعنی پیچیده‌تر شدن مسیرِ هر نان و هر دارو. این اثرات، از سطح کلان به سطح خرد نفوذ می‌کنند ...

اما چرا به چه علت؟ صرفا برای سلاح هسته ای؟ درحالی که خودشان انواع و اقسام بمب های هسته ای و از این قبیل سلاح هارا دارند ؟

دل‌نوشته‌ی من، فریادِ سکوتِ مردمی است که هر روز را با ناعدالتی کشوران بزدلی مانند امریکا..  سر می‌کنند. این بازگشت تحریم، نه فقط یک لایحه یا یک قطعنامه، بلکه یک زخم از جانب سازمان ملل و دیگر نهاد های پوشالی است بر روح ایرانمان!

ما شاهدیم که چگونه تعهدات، همچون شیشه‌های نازک، با کوچک‌ترین لغزش می‌شکنند، و چگونه سازوکاری که قرار بود نگهبان صلح باشد، خود به تیزترین تیغ تبدیل می‌شود.

هر بار که به مکانیسم ماشه می اندیشیم ، اعتماد به سازوکارهای بین‌المللی کاهش می یابد 

اما، ای وطنِ صبور! اگرچه دست‌هایمان بسته می‌شود، اما ایمان قلبی ما، آخرین سنگر است. تحریم‌ها می‌توانند زنجیرهای اقتصادی باشند، اما هرگز نمی‌توانند مرزهای درونی اراده‌ی یک ملت را محدود کنند. خودکفایی اجباری

تاریخ نشان داده است که فشار حداکثری، در کنار آسیب‌های جبران‌ناپذیر، می‌تواند موتور محرک نوآوری‌های اضطراری نیز باشد. این دل‌نوشته برای آن نسلی است که هنوز باور دارد، زیر این آسمانِ پر از ابرِ ناامیدی، روزی خورشیدِ استقلال واقعی خواهد درخشید.

فعال‌سازی مکانیسم ماشه علیه جمهوری اسلامی ایران، نه تنها هیچ بازدارندگی جدیدی ایجاد نمی‌کند، بلکه بار دیگر اثبات می‌کند به تمام کسانی که این اوضاع ننگین را بر ایران تحمیل کردند نشان خواهد داد که قادر به درک اراده ملی و توانمندی‌های درونی این ملت نیستند. این اقدام یکجانبه و غیرسازنده، صرفاً تلاشی سیاسی برای بازگرداندن تحریم‌های لغو شده و نقض آشکار تعهدات برجامی است که محکوم به شکست خواهد بود.

اگرچه مسیر سخت‌تر شده است، اما این فشار، ما را مجبور می‌کند تا به ظرفیت‌های درونی‌مان بیشتر تکیه کنیم؛ در حوزه‌ی تولید ملی، توسعه‌ی فناوری‌های بومی و مقاوم‌سازی شبکه‌های حیاتی. این مقاومت، دیگر صرفاً سیاسی نیست، بلکه یک ضرورت علمی و مهندسی است...

ما ایستاده‌ایم، نه به خاطر آسانی، بلکه به خاطر حقی که سنگین‌تر از هر تحریمی است: حقِ بودن. حقِ تعیین سرنوشت بدون دخالت مستقیم اهرم‌های خارجی.

فعال شدن ماشه، در نهایت، یادآور این است که قدرت واقعی نه در دست کسانی است که قانون را در میزهای مذاکره می‌نویسند، بلکه در استقامت مردمی است که هر روز، با وجود سایه‌ی تحریم، چرخ زندگی خود را به حرکت در می‌آورند. این دل‌نوشته، ادای احترام به این ایستادگی خاموش است.

 

خبرنگار : فاطمه بگلری

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار