خلاصهای از زندگینامه شهید محمدعلی رجایی
ملایر (پانا) - شهید محمدعلی رجایی، دومین رئیسجمهور ایران بود که در تاریخ ۸ شهریورماه سال ۱۳۶۰ در بمبگذاری دفتر نخستوزیری به شهادت رسید.

شهید رجایی در ۲۵ خردادماه سال ۱۳۱۲ در قزوین متولد شد؛ پدرش پیشهور بود و در قزوین به خرازی اشتغال داشت؛ او در سن ۴ سالگی پدرش را از دست داد و برادر بزرگترش خارج از خانه مشغول کار بود، و مادرش نیز با پاک کردن پنبه و شکستن فندق، گردو و بادام مخارج زندگیشان را تامین می کرد.
برادرش پس از مدتی به تهران آمده بود؛ او نیز پس از پایان کلاس ششم ابتدایی در ۱۳ سالگی به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی در قزوین راهی تهران شد و در بازار آهن فروشان به کار مشغول و پس از مدتی به دلیل سنگینی کار به دستفروشی روی آورد؛ پس از آن دوباره به بازار رفت و در چند حجره شاگردی کرد.
در سال ۱۳۳۰ جوانانی که مدرک کلاس ششم ابتدایی داشتند؛ توسط نیروی هوایی با درجه گروهبانی استخدام می شدند، شهید رجایی نیز برای خدمت در این نیرو داوطلب شد و پس از پشتسر گذاشتن سه ماه از دوره آموزشی گروهبانی با گروه فداییان اسلام آشنا شد؛ در جلسات آنان شرکت می کرد و همکاریاش با آنان آغاز شده وهمچنین در کلاسهای شبانهای که وابسته به (مرکز تعلیمات جامعه اسلامی) بود؛ شرکت میکرد.
پس از طی دوره آموزشی و گرفتن درجه گروهبانی در کنار کار به تحصیل پرداخت و توانست در سال ۱۳۳۲ دیپلم بگیرد؛ چون در شهریور دیپلم گرفته بود، نمی توانست در آزمون ورودی دانشگاه شرکت کند به همین خاطر راهی بیجار شد و به تدریس زبان انگلیسی در یک دبیرستان مشغول شد.
با پایان سال تحصیلی به تهران بازگشت و در دانشسرای عالی تربیت معلم آغاز به تحصیل کرد؛ پس از آن به دانشسرای عالی رفت و با گذشت دوسال مدرک کارشناسی ریاضی گرفت و در آموزش و پرورش استخدام شد.
در ابتدا به ملایر رفت و پس از آن که با رئیس آموزش و پرورش اختلاف پیدا کرد به خوانسار رفت و تدریس را آغاز کرد؛ پس از یکسال تدریس موفق دوباره به تهران بازگشت و در دوره کارشناسیارشد آمار به تحصیل پرداخت و همزمان در مدرسه کمال به تدریس مشغول شد.
پس از پیروزی انقلاب شهید رجایی در کابینه مهندس بازرگان وزیر آموزش و پرورش بود و پس از استعفای نخست وزیر نیز باحکم امام خمینی (ره) مسئولیتش ادامه یافت.
اسفند ماه سال ۱۳۵۸، در انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نام او در لیست فهرست ائتلاف بزرگ، (لیست مشترک جامعه روحانیت مبارز و حزب جمهوری اسلامی) دیده میشد؛ و او توانست با یکمیلیون و دویست و نههزار و دوازده رای به عنوان نماینده مردم تهران به مجلس راهیابد.
در مجلس شورای اسلامی اولین شخصی که ابوالحسن بنیصدر به عنوان نخستوزیر انتخاب کرده بود، پذیرفته نشد و امام خمینی (ره) نیز در یک سخنرانی در ۲۹ تیرماه سال ۱۳۵۹ اعلام کرد: این اشخاصی که انقلابی نیستند، باید در راس وزارتخانهها نباشند و آقای بنیصدر باید امثال اینها را معرفی به مجلس نکند و اگر کرد، مجلس رد بکند و هیچ اعتنایی نکند.
کشمکش بر سر این موضوع حدود یک ماه ادامه داشت و مجلس یکبار دیگر کاندیداهای بنیصدر که شامل حسن حبیبی، محمدعلی رجایی، علیاصغر غروی، موسی کلانتری و حتی سید مصطفی میرسلیم از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود را برای نخست وزیری نپذیرفت.
بنیصدر در اول مرداد از مرحوم سید احمد خمینی به عنوان نخستوزیر نام برد، که امام خمینی (ره) مخالفت کرد و پس از آن کمیتهای مشترک بین مجلس و دولت تشکیل شد؛ که ۳ نفر را به مجلس معرفی کرد، و سپس در جلسهای غیرعلنی در ۱۸ مردادماه محمدعلی رجایی با ۱۵۳ رای موافق، ۲۴ مخالف و ۱۹ ممتنع وهمچنین با حمایت شهید بهشتی به عنوان نخستوزیر معرفی شد.
در ۲ مرداد سال ۱۳۶۰، پس از عزل ابوالحسن بنیصدر دومین انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد؛ و شهید رجایی در رقابت با علیاکبر پرورش، عباس شیبانی و حبیبالله عسگراولادی مسلمان توانست با ۱۲ میلیون و ۷۷۰ هزار و ۵۰ رای معادل: ۹۰ درصد از مجموع ۱۴ میلیون و ۵۷۳ هزار و ۸۰۳ رای دریافتی پیروز شود و دومین رئیس جمهور ایران شد.
شهید رجایی در تاریخ ۸ شهریورماه سال ۱۳۶۰ و در ساعت ۱۴:۳۰ دقیقه از اتاق کارش خارج شده و به محل جلسه فوقالعاده دولت رفت؛ که ناگهان در ساعت ۱۵ صدای انفجار مهیبی از ساختمان نخست وزیری به گوش رسید، در این انفجار او و شهید محمدجواد باهنر جان باختند.
در این تاریخ کمتر از یک ماه از ریاست جمهوری او می گذشت؛ این بمبگذاری نیز همانند ترور شهید بهشتی در دفتر حزب جمهوری اسلامی توسط سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) انجام شد.
ارسال دیدگاه