یلدا؛ جلوه ای از شبهای طولانی انتظار
قم (پانا) - یلدا تنها یک شب نیست، یک نشانه است؛ تلمیحی از صبر، تمثیلی از انتظار. هر یلدای زمین، تصویریست از شب طولانی غیبت، و هر سپیدهدم پس از آن، نوید طلوعی بزرگتر میدهد.
شب، ردای تیرهاش را آرام بر دوش زمین میاندازد؛ ستارگان، دانههای نقرهای امیدند که در چادر سیاه آسمان میدرخشند. ماه چون آینهای پر از راز، چهرهی سپیدش را از پسِ ابرهای سیاه بیرون میآورد. این شب، شبی است بلند و پرقصه؛ یلداست، شبِ وصالِ سردی و گرمی، تاریکی و روشنی. تضادی شیرین که از دلِ آن معنا زاده میشود.
یلدا یعنی بلندی؛ بلندی شب، بلندی مهربانی، بلندیِ خاطرههای شعلهور زیر کرسی. واژهی "یلدا" همنشین واژههایی چون "محبت"، "همنشینی" و "نور" است، و در برابر خود متضادهایی چون "جدایی" و "خاموشی" دارد. در این شب، سرما یادآور گرمای دلهاست؛ تاریکی، هممعنای درخشش شمعها میشود. در کنار لبخند مادربزرگ، سرمای زمستان نیز به نسیمی عاشقانه بدل میگردد.
انار با دانههای سرخش، لبخند زمین است در میان برف. هندوانه، خورشیدیست که در میان زمستان پنهان شده تا دلها را قرمز نگه دارد. هر خاطره چون شعری کهنه در گوش زمان تکرار میشود. در دل شب، قصه مثل رود روان است؛ موسیقی واژهها لحظهها را جان میدهد.
اما یلدا تنها یک شب نیست، یک نشانه است؛ تلمیحی از صبر، تمثیلی از انتظار. هر یلدای زمین، تصویریست از شب طولانی غیبت، و هر سپیدهدم پس از آن، نوید طلوعی بزرگتر میدهد. همان صبحی که با ظهور حضرت مهدی (عج)، خورشید عدل و آرامش برخواهد دمید. آنگاه دیگر هیچ شبی یلدا نخواهد بود، زیرا نور حقیقت، از مغرب غیبت تا مشرق ظهور، گسترده خواهد شد.
یلدا یادمان میدهد که حتی بلندترین تاریکیها محکوم به پایاناند، و در دل هر شب، وعدهی سپیدهای نهفته است. درست همانگونه که جهان در انتظار موعود، از یلدای ظلمت میگذرد تا به صبحِ روشن ظهور برسد. پس بیایید شمع امید را فروزان نگاه داریم؛ یلدا، تنها آغازِ نور است، نه پایانِ شب.
ارسال دیدگاه