۱۴ خرداد، عزای ملت در فراغ پدر امت
قم (پانا) - ۱۴ خرداد، نه یک روز عادی در تقویم سال بلکه روزی جانکاه و قیامتی عظیم در فراغ پدر امت بود.

باز هم خرداد و غمی جانکاه که سینهها را میفشارد. باز هم یاد آن روزهایی که آسمان ایران از داغ پرواز مردی بزرگ به خون نشسته بود. چهاردهم خرداد، نهتنها یک تاریخ در تقویم که یک زخم عمیق و کهنه بر پیکر ملتی است که عاشقانه، خمینیاش را در آغوش داشت، و هنوز داغ فراقش، تازه است.
سی و شش سال از آن غروب تلخ میگذرد؛ غروبی که خورشید وجود امام خمینی (ره) در پس ابرهای فراق پنهان شد و جهان را در تاریکی ماتم فرو برد. اما آیا میتوان نامردی زمان را بر دلهایی که با یاد او میتپند، تاب آورد؟ آیا میتوان اشکهایی را که هنوز از فراقش بر گونهها جاری است، نادیده گرفت؟ آیا میتوان سکوت کرد وقتی که خاطره قدمهای استوارش، نجواهای عارفانهاش و فریادهای رهاییبخشاش، هنوز در گوش زمان طنینانداز است؟
او آمد؛ در روزگاری که تاریکی جهل و استبداد، سایه سنگین خود را بر تمام ایران گسترده بود. آمد تا نور امید بتاباند، آمد تا زنجیرهای اسارت را بگسلد، آمد تا روح آزادی و عزت را در کالبد این سرزمین بدمد. او نه تنها یک رهبر سیاسی، که پدری مهربان بود برای ملتی که سالها طعم تلخ یتیمی و ستم را چشیده بود.
کلامش، آرامشبخش دلهای بیقرار و سرگشته بود و نگاه نافذش، امیدبخش گامهای خسته و زخمخورده. او با نفس مسیحایی خود، به کالبد ملت مرده، حیاتی دوباره بخشید و با پیام "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی"، استقلال را به ارمغان آورد.
در روزهای پیروزی انقلاب ما با او خندیدیم، با او گریستیم، در غم شهادت فرزندان این مرز و بوم با او فریاد زدیم، در مقابل ستمگران داخلی و خارجی و با او به استقبال فجر آزادی و حاکمیت مردم رفتیم.
او به ما آموخت که میتوان ایستاد، میتوان مقاومت کرد، میتوان عزت را به دست آورد، حتی اگر تمام دنیا در برابر تو بایستد و تو را به انزوا بکشند. او به ما نشان داد که ایمان، قویترین سلاح است و اراده مردمی که به خدا توکل کردهاند، شکستناپذیرترین نیرو.
و آن روز... آن چهاردهم خرداد ۱۳۶۸... آن روز تلخ، که خبر ارتحال امام، چون صاعقهای بر جان ملت نشست، صدای شیون و ناله از هر کوی و برزن به گوش میرسید. میلیونها نفر، با قلبهایی شکسته و چشمانی اشکبار، از دورترین روستاها و شهرها، خود را به تهران رساندند تا با قامت خمیدهشان، پیکر پاک آن یگانه دوران را بدرقه کنند.
گویی تمام عالم، در عزای او نشسته بود و آسمان نیز با ابرهای گریانش، همدردی میکرد. اما آیا این پایان بود؟ نه! امام رفت، اما روحش، اندیشهاش و راه پر فروغش با آمدن رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) جان گرفت و جاودانه شد. او بذر عشق به دین و میهن و انقلاب را در دلها کاشت و این بذر، به لطف خدا، هرگز نخواهد مرد، بلکه روز به روز بالندهتر خواهد شد.
امروز، در سی و ششمین سالگرد آن روز عظیم، بار دیگر با او تجدید پیمان میکنیم. با همان عشق و همان شور انقلابی، با همان اشک و همان حسرت از فراقش. پیمان میبندیم که راه او را ادامه دهیم، آرمانهایش را پاس بداریم و پرچم عزتی را که او برافراشت، هرگز بر زمین نگذاریم.
یادش گرامی باد، و راهش پررهرو باد. او در قلب تاریخ ایران، در جان تک تک ما، و در وجدان بیدار آزادگان جهان، تا ابد زنده است.
ارسال دیدگاه