خاطره بازی و گفتوگو به مناسبت یلدا؛
رضا فیاضی: یلدا اگر فقط به ویترین و عکس ختم شود، از معنا تهی میشود
تهران (پانا) - رضا فیاضی، بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون، در گفتوگویی صمیمی و خاطرهمحور به بهانه فرارسیدن شب یلدا، از تجربهای متفاوت نسبت به این آیین ایرانی میگوید؛ از کودکیای که یلدا در آن معنای مشخصی نداشت تا امروز که این شب بیش از هر زمان دیگری به دورهمی، معنا و آرامش نیاز دارد؛ آرامشی که به باور او، بدون رفاه نسبی و صداقت اجتماعی، دستیافتنی نیست.
رضا فیاضی صحبتش را با یک خاطره صادقانه آغاز میکند؛ خاطرهای که شاید با تصور رایج از شب یلدا متفاوت باشد. او میگوید در کودکی، بهدلیل شرایط اقلیمی و فرهنگی جنوب کشور، اصلاً با مفهوم یلدا آشنا نبوده است.
او توضیح میدهد: «من بچه جنوبم؛ عربزبان. در کودکی و حتی نوجوانی، یلدا برای ما معنا نداشت. نه برفی میدیدیم، نه سرمایی، نه آن تصویری که امروز از یلدا در ذهنهاست. اصلاً ذهنیتی نسبت به این شب نداشتم.»
فیاضی میگوید آشنایی جدی او با یلدا به سالهایی برمیگردد که به تهران آمده و زندگی مستقلتری را تجربه کرده است؛ جایی که این آیین برایش رنگ و معنای تازهای پیدا کرده است.
«کمکم فهمیدم یلدا میتواند بهانهای باشد برای دور هم بودن خانواده، برای کتاب خواندن، حرف زدن، شنیدن و ساختن لحظههای خوب.»
او با تأکید بر علاقه عمیقش به فرهنگ ایرانی ادامه میدهد: «با همه وجودم به ایرانی بودنم افتخار میکنم و عاشق فرهنگ و آیینهایمان هستم؛ از چهارشنبهسوری گرفته تا یلدا و نوروز. گرامی داشتن این مناسبتها به نظرم ارزشمند است، چون ریشه ما هستند.»
این بازیگر باسابقه اما معتقد است که معنای واقعی یلدا امروز در خطر کمرنگ شدن است؛ خطری که از دل مشکلات معیشتی و تغییر سبک زندگی بیرون آمده است.
«واقعیت این است که بهخاطر فشارهای اقتصادی، دورهمیها کم شده. سفرهها کوچکتر شده و خانوادهها ناچار شدهاند به جمعهای محدودتر قناعت کنند. وقتی ذهن آدم درگیر معیشت است، یلدا و نوروز دیگر آن معنا را ندارند.»
فیاضی با اشاره به تغییر نگاهها نسبت به مناسبتها میگوید: «یکی از لذتهای مناسبتهایی مثل یلدا شده چیدن میز، دکور، عکس گرفتن و استوری گذاشتن. در حالی که قدیم، در خانه پدربزرگ و مادربزرگ، اصلاً گوشی و عکس مطرح نبود. ما در لحظه زندگی میکردیم.»
او این وضعیت را نوعی «ویترینسازی» میداند و هشدار میدهد: «گاهی آدمها چیزی را به نمایش میگذارند که مال خودشان نیست؛ فقط برای دیده شدن. این تظاهر، چه آگاهانه چه ناآگاهانه، به ما لطمه میزند.»
فیاضی در ادامه، با مثالی شخصی از تجربه دیدن اولین برف امسال در تهران میگوید: «دیدن برف، یک شادی کودکانه به من داد؛ یک لذت ساده و ناب. اما درد اینجاست که همین اتفاق برای خیلیها شادیآور نیست. وقتی حال مردم خوب نباشد، حتی زیباییها هم بیمعنا میشوند.»
او معتقد است جامعه امروز بیش از هر زمان دیگری به آیینها نیاز دارد؛ نه بهعنوان نمایش، بلکه بهعنوان پناه.
«ما خیلی به یلدا، چهارشنبهسوری، نوروز و حتی اعیاد مذهبی نیاز داریم؛ چون اینها میتوانند لحظههایی از آرامش و باهمبودن را به زندگیمان برگردانند.»
در پایان، رضا فیاضی با نگاهی تأملبرانگیز تأکید میکند: «تقدس دادن بیتحلیل، چه در فرهنگ و چه در هر چیز دیگری، خطرناک است. اگر فقط ظاهر آیینها را نگه داریم و معنایشان را نفهمیم، باختهایم. یلدا زمانی ارزشمند است که به فهم، همدلی و آرامش برسد؛ نه فقط به عکس و ویترین.»
ارسال دیدگاه