فیلمنامه نویس تقاطع: فیلم ابزاری برای گسترش فرهنگ شهروندی است
تهران (پانا) - فیلمنامه نویس تقاطع گفت: فیلم ابزار مناسبی برای گسترش فرهنگ شهروندی و به تصویر کشیدن معضلات است.
فرید مصطفوی فیلمنامهنویس تحسینشده آثاری همچون «زیر پوست شهر»، «عصر جمعه»، «تقاطع» و «قصهها»، درباره اهمیت سینما در اشاعه فرهنگ شهروندی، عنوان کرد: اصولاً در زمینه فرهنگ شهروندی و به طور کلی هر عرصه فرهنگی، سینما میتواند نقش مؤثری ایفا کند؛ البته به شرط آنکه شرایط فراهم باشد؛ یعنی هم از نظر محدودیتهای سرمایهای و مالی و هم از نظر محدودیتهای اداری و ممیزیها، باید فضا برای فیلمساز بازتر شود چرا که وقتی یک فیلمساز یا فیلمنامهنویس قصد انتخاب سوژهای را دارد، ناچار است همه ملاحظات را در نظر بگیرد. بنابراین هرچقدر این فضا بازتر باشد، طبیعتاً نتیجه بهتری برای سینما خواهد داشت.
او با اشاره به تفاوتهای فیلمهایی با محور شهر در مقایسه با دیگر آثار سینمایی بیان کرد: سینمای شهری میتواند موضوعاتی را بررسی کند که به معضلات شهر در معنای کلی یا به یک شهر بزرگ و یا خاص مربوط میشوند. طبعا چنین فیلمی با فیلمهای روستایی یا عشایری تفاوت دارد. اگر تعریف گستردهتری از سینمای شهری داشته باشیم، همه گونههای اجتماعی مثل کمدی، جنایی و غیره میتوانند در دل آن قرار بگیرند. در این صورت، شاید تنها تفاوتها در «فضا» و «لوکیشن» شهری است و در ساختار و مضمون تفاوت چندانی وجود ندارد.
نویسنده «خارج از محدوده» تصریح کرد: برخی، فیلم شهری را صرفاً ناظر بر جغرافیا و فضا میدانند و برخی دیگر آن را مربوط به مناسبات انسانی در بستر زندگی شهری تلقی میکنند. از این منظر، تفکیک روشنی وجود ندارد؛ تنها تفاوت، نوع معضلات و روابطی است که در شهرها شکل میگیرد.
او درباره بهرهگیری نهادهایی همچون شهرداری از ابزار سینما در راستای اهدافشان، گفت: به نظرم بستگی به نگاه سفارشدهنده دارد. مثلاً یادم میآید فیلم «نارنجیپوش» ساخته مرحوم داریوش مهرجویی، به یکی از معضلات شهری یعنی نظافت و مسئولیتپذیری شهروندان میپرداخت. این فیلم مستقیماً سراغ موضوع رفت و در بعضی بخشها حتی حالت آموزشی پیدا میکرد.
این فیلمساز افزود: در واقع، چنین فیلمی میتواند به دو شکل ساخته شود؛ یا بهصورت مستقیم که سفارشدهندهها معمولاً آن را ترجیح میدهند، یا غیرمستقیم که به نظر من تأثیر عمیقتری در ذهن مخاطب میگذارد. مثلاً میشود همین موضوعات شهری مثل ترافیک، صرفهجویی یا نظافت را در قالب یک فیلم داستانی مطرح کرد، بدون آنکه پیام بهشکل شعاری بیان شود. این شیوه معمولاً ماندگارتر و باورپذیرتر است.
مصطفوی درباره فیلمهایی که میتوانند الگویی در زمینه فیلم شهری باشند، عنوان کرد: از سینمای نئورئالیسم ایتالیا شروع کنیم، آنجا شهر همیشه عنصر مهمی بوده است. مثلاً فیلمهایی مثل «دزد دوچرخه» یا «رم شهر بیدفاع»، شهر را بهعنوان یک موجود زنده با تمام ابعاد اجتماعی و انسانیاش به تصویر میکشیدند.
این کارشناس سینما توضیح داد: در تاریخ سینما، آثار زیادی وجود دارد که شهر در آنها نقش محوری دارد، مثل فیلم «نیمه شب در پاریس» ساخته وودی آلن یا فیلمهایی که درباره برلین ساخته شدهاند. در همه این آثار، شهر فقط پسزمینه نیست؛ هویت دارد و بخشی از روایت است.
او در پایان خاطرنشان کرد: در مجموع، فیلمهایی که به معضلات اجتماعی، زاغهنشینی، حاشیهنشینی یا روابط انسانی در فضای شهری میپردازند، همگی میتوانند در این دسته جای بگیرند. اما اینکه بگوییم فیلم خاصی الگوی قطعی است، نه؛ باید بیشتر بررسی شود، چون هرکدام از این آثار از زاویهای خاص به شهر نگاه کردهاند.
ارسال دیدگاه