در گفتوگو با پانا:
فیلم کوتاه، شعر فشرده سینماست
فیلم کوتاه آزمایشگاه سینماست/ جشنوارهها برای فیلم کوتاه حکم چراغ دارند
تهران (پانا) - محمد لطفعلی، کارگردان فیلم کوتاه با تأکید بر استقلال هنری این مدیوم، فیلم کوتاه را «شعر فشرده سینما» دانست و گفت این قالب، نه مقدمهای بر فیلم بلند، بلکه شکلی مستقل از بیان سینمایی است که در آن ایجاز، چگالی معنا و جسارت تجربه حرف اول را میزند.

محمد لطفعلی، کارگردان فیلم کوتاه، در گفتوگو با خبرنگار پانا درباره جایگاه فیلم کوتاه در سینما اظهار کرد: «فیلم کوتاه نه صرفاً مقدمهای بر فیلم بلند است، نه تمرینی برای ورود به سینمای حرفهای؛ بلکه مدیومی مستقل است که در آن ایجاز و چگالی معنا اهمیت دارد. همانطور که شعر نسبت به رمان جایگاه خاصی دارد، فیلم کوتاه نیز شکل فشردهتر، شاعرانهتر و گاه رادیکالتری از بیان سینمایی است. در تاریخ سینما بسیاری از جریانهای نوگرا، از موج نو فرانسه تا سینمای تجربی اروپا و آمریکا، از دل فیلم کوتاه آغاز شدند.»
وی در توضیح تفاوت کارگردانی فیلم کوتاه و فیلم بلند گفت: «در فیلم کوتاه، کارگردان باید در زمانی محدود دنیایی کامل بسازد. هر پلان، میزانسن و دیالوگ باید دقیق و ضروری باشد. ریتم و فشردگی روایت اهمیت زیادی دارد. در فیلم بلند، فرصت پرداخت تدریجی شخصیتها و فضا وجود دارد، اما در فیلم کوتاه همهچیز باید در خدمت یک ایده مرکزی باشد؛ فیلم کوتاه بیشتر درباره بیان یک احساس یا مفهوم واحد است تا روایت چندلایه.»
لطفعلی درباره امکانات تجربهگرایی در فیلم کوتاه توضیح داد: «فیلم کوتاه آزمایشگاه سینماست. چون ریسک مالی کمتر است، کارگردان میتواند آزادانهتر با فرم، ریتم، صدا یا حتی ساختار روایی بازی کند. در این فضا میشود خطی بین سینمای مستند، انیمیشن و سینمای تجربی کشید و آن را از میان رد کرد بدون آنکه در قالبی خاص بگنجد. بسیاری از زبانهای جدید تصویری ابتدا در فیلمهای کوتاه شکل گرفتند.»
وی با تأکید بر استقلال فیلم کوتاه بیان کرد: «فیلم کوتاه میتواند سکوی پرتابی برای کشف استعداد باشد، اما اگر فقط به چشم پلهای برای فیلم بلند دیده شود، ارزش هنریاش نادیده گرفته میشود. گاهی فیلم کوتاه مقصد نهایی یک بیان است؛ فیلمی که در سه دقیقه جهانی میسازد که هیچ فیلم بلند قادر به آن نیست.»
این کارگردان سه عامل ماندگاری فیلم کوتاه را چنین برشمرد: «سادگی در ایده، عمق در احساس، و دقت در جزئیات. فیلم کوتاه موفق معمولاً حول یک حس یا موقعیت ناب میگردد. ماندگاری آن در تواناییاش برای برانگیختن تأمل و همذاتپنداری است.»
وی افزود: «فیلم کوتاه نخستین آینه نگاه کارگردان است. شیوه قاببندی، درک صدا، ریتم و نگاه به انسان در همین آثار اولیه آشکار میشود. جشنوارهها و ورکشاپهای فیلم کوتاه نقشی اساسی در پرورش نسلهای تازه دارند، چون در آنجا هنوز سینما صنعت نشده و روح تجربهگرایی زنده است.»
لطفعلی در ادامه با اشاره به تأثیر جشنوارهها گفت: «جشنوارهها برای فیلم کوتاه حکم چراغ دارند؛ مسیر دیدهشدن، شبکهسازی و یادگیری از دیگر فیلمسازان را روشن میکنند. اما خطر جشنوارهزدگی آنجاست که فرم و محتوای فیلم فقط برای جلب نظر داوران طراحی شود. فیلم کوتاه وقتی اصیل است که از دل دغدغه شخصی بیاید، نه صرفاً برای سلیقهی فستیوالی.»
وی محدودیتهای بودجهای و فنی در فیلم کوتاه را فرصتی برای خلاقیت دانست و گفت: «در سینمای کوتاه، محدودیت همیشه مادر خلاقیت است. کمبود امکانات باعث میشود نگاه کارگردان به جای ابزار، روی ایده متمرکز شود. بسیاری از فیلمهای بهیادماندنی با یک دوربین دستی و نور طبیعی ساخته شدند.»
این فیلمساز درباره آینده سینمای کوتاه ایران اظهار داشت: «آیندهی فیلم کوتاه در ایران روشن است، اگر حمایت ساختاری و امکان نمایش گستردهتر فراهم شود. نسل تازهای از فیلمسازان جوان با نگاهی جهانی و دغدغههای انسانی در حال ظهورند و پلتفرمهای آنلاین باعث شده فیلم کوتاه بیش از گذشته دیده شود.»
وی خطاب به کارگردانان جوان گفت: «از فیلم کوتاه به عنوان تمرین برای فیلم بلند استفاده نکنید آن را مثل شعر بنویسید، نه مثل نسخه کوتاه رمان. با امکانات موجود بسازید، نترسید از ساده بودن و تجربه کنید؛ هر شکست در فیلم کوتاه یک قدم به زبان شخصی نزدیکتر است.»
لطفعلی در بخش دیگری از سخنانش درباره حضور در جشنوارهها عنوان کرد: «حضور در جشنوارهها مهم است چون بازخورد واقعی از مخاطبان حرفهای میدهد. اما نباید مسیر ساخت را تعیین کند. فرم و محتوای فیلم باید از درون هنرمند بیاید، نه از بیرون. جشنواره میتواند نتیجهی مسیر باشد، نه دلیل شروعش.»
وی در پاسخ به این سؤال که اگر آزادی مطلق داشت چه فیلمی میساخت، گفت: «دوست دارم فیلمی بسازم با استفاده از تکنولوژی واقعیت افزوده که بازیگرانش را به صورت تصاویر سهبعدی در دنیای واقعی و لوکیشنهای اطرافمان ببینیم و داستانشان را بشنویم.»
لطفعلی در پایان درباره ضعفهای سینمای کوتاه ایران گفت: «بزرگترین ضعف، کماهمیت شمردن فرم است. بسیاری از فیلمهای کوتاه ایرانی ایده خوبی دارند اما در زبان بصری و ساختار روایی خام میمانند. مشکل دیگر، نبود مسیر پخش منظم و ارتباط میان فیلمساز و مخاطب عام است. اگر این پل ساخته شود، فیلم کوتاه در ایران نه فقط عرصه تمرین، بلکه عرصه تحول سینما خواهد بود.»
ارسال دیدگاه