تفنگهایی که سکوت کوهستان را میشکنند
فیروزکوه (پانا) – دامنههای بکر و کوهستانی فیروزکوه، همچنان پناهگاه حیاتوحش بومی استان تهران هستند، اما شکار غیرقانونی آرامش این سرزمین را تهدید میکند. جانورانی که روزی آزادانه در دامنهها میدویدند، اکنون در خطر حذف از چرخه طبیعت قرار دارند و تعادل اکوسیستم با هر تصمیم اشتباه انسانی آسیب میبیند
در دل کوههای سرد فیروزکوه، جایی که باد نام حیوانات را با خود حمل میکند و سایهی ابرها روی صخرهها آرام میلغزد، طبیعت هنوز زنده است؛ اما نفسش کوتاهتر شده. اینجا، هر صبح که خورشید از پشت خط دندانهدار قلهها بیرون میزند، زندگی دوباره آغاز میشود؛ ولی آرامش این سرزمین همیشه دوام ندارد.
سالهاست که حیاتوحش فیروزکوه با تهدیدی پنهان روبهروست؛ تهدیدی که نه از دل طبیعت، بلکه از انتخابهای اشتباه انسان میآید. شکار غیرقانونی، زخمی است که دیده نمیشود، اما اثرش در چشمان خالی حیواناتی که روزی در این دامنهها میدویدند باقی مانده. این زخم تنها یک گلوله یا تله نیست؛ شکستن تعادل یک اکوسیستم است.
در گوشهگوشه دامنهها، جانورانی زندگی میکنند که برای بقای خود به این خاک وابستهاند. بزهای کوهی که روی لبههای سنگی میخرامند، قوچهایی که آواز قدرتشان از دل درهها شنیده میشود و پرندههایی که آسمان سرد زمستان را خط میزنند. اما هر بار که یک حیوان از این چرخه حذف میشود، یک حلقه از زنجیره طبیعت گم میشود؛ و طبیعت، حلقههای گمشدهاش را به سادگی بازنمیگرداند.
فیروزکوه سالهاست درگیر این مسئله است. محیطبانانی که شب و روز به امید حفاظت از جان موجودات این سرزمین تلاش میکنند، میدانند که این نبرد تنها در کوهستان رخ نمیدهد؛ در ذهن و فرهنگ مردم هم باید اتفاقی بیفتد.
مبارزه واقعی زمانی شروع میشود که خانوادهها اهمیت جاندارها را برای فرزندان خود توضیح دهند، دانشآموزان در مدرسه درباره محیطزیست گفتگو کنند و مردم محلی نقش خود را در حفظ طبیعت بشناسند.
شکار غیرقانونی فقط گرفتن جان یک حیوان نیست؛ ربودن آرامش یک سرزمین است.وقتی حیوانی حذف میشود، صدای یک رودخانه تغییر میکند، جمعیت گیاهان بهم میریزد، حتی مسیر کوچ پرندگان مختل میشود. این یک دومینوی بزرگ است که با یک تصمیم اشتباه آغاز میشود و با پیامدهای بزرگ به پایان میرسد.
امروز صدای طبیعت فیروزکوه نه فریاد است، نه اعتراض؛ یک درخواست آرام است: «مرا به حال خودم بگذارید…» حفاظت از حیاتوحش فقط وظیفه محیطبانان نیست؛ مسئولیت مشترکی است بین ما، خانوادهها، جوانان، مدارس، و همه مردمی که این خاک را خانه خود میدانند.
در روزگاری که هر قطره باران ارزشمند شده و هر تکه سایه درخت نقش حیاتی دارد، نمیتوان جان جانورانی را که ستونهای این اکوسیستماند نادیده گرفت. اگر امروز پاسدار این سرزمین نباشیم، فردا چیزی برای پاسداری باقی نخواهد ماند.
شکار غیرقانونی در نگاه اول یک تخلف است؛اما در حقیقت آغاز خاموش یک بحران زیستی است.بحرانی که باید پیش از آنکه دیر شود، جلویش را گرفت.
ارسال دیدگاه