*فاطمه آبروش

بهرام بیضایی؛ وقتی اسطوره خاموش نمی‌شود

تهران (پانا) - درگذشت بهرام بیضایی تنها پایان زندگی یک هنرمند نیست؛ خاموشی یکی از نادرهنرمندانی است که تاریخ، اسطوره و انسان ایرانی را با زبانی صریح و بی‌ملاحظه روایت کرد. او رفت، اما پرسش‌هایی که در برابر زمانه گذاشت، همچنان باقی است.

کد مطلب: ۱۶۵۰۹۹۴
لینک کوتاه کپی شد
بهرام بیضایی؛ وقتی اسطوره خاموش نمی‌شود

بهرام بیضایی از آن هنرمندانی نبود که با زمانه کنار بیاید؛ او زمانه را به پرسش می‌کشید. در جهانی که اغلب هنر به سازگاری و مصلحت تن می‌دهد، بیضایی راه دیگری را برگزید؛ راه ایستادن، کندوکاو کردن و بازخوانی ریشه‌ها. او به گذشته بازنمی‌گشت تا در آن بماند، بلکه تاریخ و اسطوره را فرا می‌خواند تا امروز را روشن‌تر ببیند.

بیضایی در سینما، تئاتر و نوشتار، همواره دغدغه هویت داشت؛ هویتی زخمی، پرسشگر و گاه سرگردان. آثار او روایتگر انسان‌هایی است که میان قدرت و حقیقت، میان سکوت و فریاد، ناچار به انتخاب‌اند. شخصیت‌های بیضایی اغلب تنها هستند، اما تنها نمی‌مانند؛ زیرا صدای آن‌ها، صدای جمعی خاموش‌شده در تاریخ است.

او هنرمندی کم‌کار به معنای مرسوم بود، اما هر اثرش وزنی فراتر از زمان تولید خود داشت. هر فیلم، نمایش‌نامه یا پژوهش او، نه مصرف روزانه داشت و نه تاریخ مصرف؛ برای آینده نوشته و ساخته شده بود. شاید به همین دلیل است که بیضایی بیش از آنکه متعلق به یک دوره باشد، به یک «مسیر فکری» تعلق دارد.

دوری ناخواسته او از صحنه رسمی فرهنگ و هنر، نه از اهمیتش کاست و نه از تأثیرش. بیضایی در غیاب نیز معلم ماند؛ معلمی که به ما آموخت هنر، پیش از آنکه ابزار سرگرمی باشد، مسئولیت است. مسئولیت پرسیدن، به یاد آوردن و نپذیرفتن آسانِ فراموشی.

اکنون با رفتن بهرام بیضایی، فرهنگ ایران یکی از وجدان‌های بیدار خود را از دست داده است. اما میراث او همچنان زنده است؛ در متن‌ها، در تصاویر، و در ذهن نسلی که آموخت می‌توان هنرمند بود و در عین حال، تسلیم نشد. بیضایی رفت، اما اسطوره‌ای که ساخت، خاموش نخواهد شد.

 

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار