یلدا؛ شبی که فرهنگ ایرانی هنوز قصه میگوید
تهران (پانا) - شب یلدا، فراتر از یک آیین کهن، هر سال فرصتی تازه است برای بازخوانی فرهنگ، هنر و حافظه جمعی ایرانیان؛ شبی که از شعر و موسیقی تا سینما و تصویر، روایتگر پیوند عمیق مردم با ریشههای تاریخیشان میشود.
شب یلدا، بلندترین شب سال، قرنهاست که در فرهنگ ایرانی نهفقط بهعنوان یک مناسبت تقویمی، بلکه بهمثابه یک تجربه فرهنگی زنده جریان دارد. شبی که خانوادهها را گرد هم میآورد و هنر، شعر و روایت را به متن زندگی روزمره بازمیگرداند.
در سالهای اخیر، یلدا بیش از گذشته وارد زبان هنر شده است. از فیلمهایی که روایتشان در شب یلدا شکل میگیرد تا موسیقیهایی که با حالوهوای این شب ساخته و بازخوانی میشوند، نشان میدهد یلدا هنوز الهامبخش هنرمندان است. سینمای ایران بارها از یلدا بهعنوان بستری برای روایت احساسات انسانی استفاده کرده؛ شبی که نماد انتظار، گذر از تاریکی و رسیدن به روشنایی است.
در حوزه موسیقی نیز، یلدا بهانهای شده برای زنده نگهداشتن نغمههای اصیل ایرانی. اجرای قطعات سنتی، بازخوانی تصنیفهای قدیمی و حتی تولید آثار جدید با مضامین آیینی، نشان میدهد موسیقی همچنان یکی از مهمترین رسانههای انتقال فرهنگ یلدایی است؛ رسانهای که بیواسطه با احساس جمعی مردم ارتباط برقرار میکند.
شعر، اما همچنان قلب تپنده یلداست. فال حافظ، خواندن اشعار کلاسیک و بازگشت به زبان نمادین ادبیات فارسی، یلدا را به شبی ادبی بدل کرده است؛ شبی که در آن شعر از کتابخانهها بیرون میآید و بر سر سفرههای ساده و صمیمی مینشیند.
در میان تغییر سبک زندگی و سرعت روزافزون دنیای امروز، یلدا یادآور یک مکث فرهنگی است؛ مکثی برای شنیدن، دیدن و با هم بودن. شاید راز ماندگاری این آیین نیز همین باشد؛ اینکه یلدا هنوز میتواند میان سنت و زندگی معاصر، پلی زنده و پویا بسازد.
شب یلدا، هر سال میآید تا یادمان بیندازد فرهنگ ایرانی هنوز زنده است؛ هنوز قصه میگوید، شعر میخواند و از دل تاریکترین شبها، به روشنایی سلام میکند.
ارسال دیدگاه