سَروِ سَبزِ مقاومت؛ ریحانه سادات، غنچهای که پرپر شد و یادش جوانه زد
همدان (پانا) _ چهارم مهرماه، کوچهباغهای خاطره با نام «ریحانه سادات ارمکی» عطرآگین شده است؛ دختری از جنس نور که قرار بود امسال دفتر دانش را در پایه یازدهم بگشاید، اما دست قساوت صهیونیستها پروانه آرزوهایش را پیش از پرواز پرپر کرد. ریحانه، امروز دیگر تنها یک نام نیست؛ او سندی بر مظلومیت و ایثار و ستارهای تابان در آسمان مقاومت است. او رفت، اما ققنوس وجودش از خاکستر غم برخاست و در قلب نوجوانان این سرزمین جاودانه شد.

اینجا، ایران، دیار لالههای سرخ؛ جایی که نوجوانانش با هر تپش قلب، عهد میبندند نهال یاد ریحانه را آبیاری کنند. ما، وارثان خون شهیدان، ایستادهایم؛ نه اسیر اندوه، که سرشار از عزم و اراده. هر قطره خونی که بر خاک میچکد، صدها جوانه امید و مقاومت میرویاند. دشمن خیال دارد بذر یأس در دلها بکارد، اما کور خوانده است!
ریحانه سادات ارمکی، نامت بر تارک تاریخ این سرزمین میدرخشد؛ نشانهای ماندگار از پایداری و ظلمستیزی. ما، نوجوانان امروز، با صدای رسا میگوییم: بیداریم، پای کاریم، و اجازه نخواهیم داد خون پاک تو و دیگر شهدای نوجوان به فراموشی سپرده شود. قلمهایمان برنده است، گامهایمان استوار، و قلبهایمان سرشار از عشق به آرمانهایمان.
این مسیر ادامه دارد. ما نوجوانان، پرچمداران راه مقاومت خواهیم بود؛ با هر گامی که برمیداریم، با هر درسی که میخوانیم و با هر نفسی که میکشیم، یاد و نام ریحانه سادات و هزاران شهید نوجوان را زنده نگه خواهیم داشت. ما نمینشینیم، نمیایستیم، حرکت میکنیم تا روزی که هیچ غنچهای قربانی دستان ناپاک نشود و هیچ نوجوانی حسرت فردایی روشن را بر دل نگذارد. این، پیمان ماست؛ پیمانی با ریحانه و با آیندهای روشن.
ارسال دیدگاه