در گفتوگو با پانا:
امیر مشهدیعباس: سینمای کودک ایران دچار بیمهری و مدیریت غلط است
کار کودک سختتر از کار بزرگسال است، اما لذت بیشتری دارد/۱۷ میلیون کودک و نوجوان داریم اما سالی ۱۷ فیلم هم برایشان ساخته نمیشود
تهران (پانا) - امیر مشهدیعباس، کارگردان باسابقه تئاتر و سینمای کودک و نوجوان، در آستانه جشنواره فیلم کودک و نوجوان از مشکلات جدی این حوزه سخن گفت. او با تأکید بر اینکه «کار کودک سختتر از کار بزرگسال است اما ارزش و لذت بیشتری دارد»، از بیتوجهی نهادهای دولتی، مدیریت غلط، سرمایهداری بیبرنامه و نبود حمایت از فیلمسازان متخصص انتقاد کرد.

امیر مشهدیعباس از ۱۶ سالگی وارد دنیای کارگردانی شد و در بیش از دو دهه اخیر بخش بزرگی از فعالیت خود را وقف کودکان و نوجوانان کرده است؛ چه در عرصه تئاتر و چه در تلویزیون و سینما. او کار کودک را سختتر از کار بزرگسال میداند، اما معتقد است انرژی، صداقت و حال خوب بچهها همان چیزی است که او را سالها در این مسیر نگه داشته است. در گفتوگوی پیشرو، این هنرمند درباره تجربههایش، نگاهش به جشنواره فیلم کودک و نوجوان، وضعیت امروز سینمای کودک ایران و بزرگترین چالشهای پیش روی این حوزه صحبت میکند که میتوانید در مطلب ذیل بخوانید.
شما سالهاست که در حوزه کودک و نوجوان فعال هستید. چه شد این مسیر انتخاب شد و همچنان در آن ماندید؟
بچهها انرژی دارند، صداقتی دارند و یک حال خوبی که به ما منتقل میشود. به نظرم همین انرژی بچههاست که باعث شده من سالها کار کودک و نوجوان بکنم و راضی باشم. خیلی مواقع پیش آمده که هم در زمینه تئاتر، هم فیلم و هم سریال گریز زدم و کار بزرگسال انجام دادم، ولی با کار برای کودک و نوجوان حالم خیلی بهتر است. سعی کردم این مسیر را ادامه بدهم. این کار، کار سختی است، کار آسانی نیست؛ کار بزرگسال برای من خیلی به مراتب آسانتر از کار کودک و نوجوان است. اما سختیهایش را میپذیرم چون لذت بیشتری میبرم.
شروع کار حرفهای من از سال ۷۶ بود. خیلی زود شروع کردم. از ۱۶ سالگی اولین مجوز رسمی کارگردانی را از مرکز هنرهای نمایشی گرفتم و تقریباً از همان زمان بهصورت مستمر کار تئاتر کودک و نوجوان انجام دادم. از سال ۸۱ هم وارد تلویزیون و سینما شدم؛ اول بهعنوان نویسنده، بعد بازیگر و بعد کارگردان. در ویکیپدیا هم فکر میکنم باشد که قبل از دهه ۸۰ یکی دو سریال بازی کردهام، اما بعد دیدم نویسندگی و کارگردانی برایم جذابتر از بازیگری است.
جشنواره فیلم کودک و نوجوان برای شما چه جایگاهی دارد؟
من در جشنواره شرکت کردم و خدا را شکر جوایز مختلفی گرفتم. جشنواره جایگاه هنرمندانی است که واقعاً برای کودک و نوجوان کار میکنند؛ جایی که آثار همدیگر را ببینند، تبادل نظر کنند، نقد و بررسی داشته باشند. جشنواره یک رپرتوار از زحمات و تولیدات یکساله هنرمندان است. باید اینگونه باشد.
سینمای کودک و نوجوان ایران را در یک جمله یا پاراگراف چطور توصیف میکنید؟
سینمای کودک و نوجوان در ایران دچار بیمهری است. سینمای ایران با سینمای کودک شناخته شد؛ با هنرمندانی مثل عباس کیارستمی، مجید مجیدی، ابراهیم فروزش، غلامرضا رمضانی و دیگران. من خودم فرش قرمز فیلمم در جشنواره «زلیم» در جمهوری چک بود؛ جشنوارهای معتبر برای کودک و نوجوان. آنجا سینمای کودک و نوجوان ایران را کامل میشناختند، اما حالا دچار بیمهری شدهایم و تنها چیزی که نداریم همین سینماست.
بزرگترین چالش امروز این سینما چیست؟
چه در تولید، چه در توزیع و چه در جذب مخاطب، چالش اصلی مدیریت است. متأسفانه مدیرانی که میآیند فکر میکنند باید همه چیز را از نو شروع کنند، انگار تمام زحمات سالهای گذشته اشتباه بوده. در حالی که همین کرسی مدیریت به خاطر همان زحمات شکل گرفته است. مدیریت غلط یعنی آدمهایی که پول دارند وارد کار میشوند، نه کسانی که انگیزه و تخصص دارند.
من چهار سال است منتظرم حمایت دولتی اتفاق بیفتد تا بتوانم فیلم بسازم. ما هر روز با بچهها سر و کار داریم، میدانیم نیازهایشان چیست، دایره واژگانشان چگونه است، چه دغدغههایی دارند و برایشان فیلمنامه مینویسیم. اما دولت از کسانی حمایت میکند که فقط پول دارند، و همین باعث تولید آثار ضعیف و حتی مضر میشود؛ کارهایی که نه وزارت آموزش و پرورش به آنها مجوز میدهد و نه ارشاد.
به نظرم سرمایهداری در سینمای کودک دارد رشد میکند و سینمایی باسمهای، کهنه و قدیمی با تفکر بچگیهای خودشان تولید میکنند. البته کار خوب هم داریم، اما کافی نیست. تصور کنید ما ۱۷ میلیون کودک و نوجوان داریم، اما حتی سالی ۱۷ فیلم برایشان ساخته نمیشود. در عوض، ارگانها برای یک فیلم ۱۰۰ میلیارد خرج میکنند و همان فیلم نهایتاً ۵ میلیارد میفروشد؛ در حالی که با همان هزینه میشد چندین فیلم کودک خوب ساخت.
چرا با وجود نیاز جدی، سینمای کودک همچنان مهجور مانده است؟
چون متخصص این حوزه کم داریم. خیلی وقتها کسانی درباره فیلم کودک نظر میدهند که هیچ شناختی از دنیای کودک امروز ندارند. فیلمی برای نوجوان ساخته میشود که کودک نگاه میکند، یا فیلمی برای خردسال ساخته میشود که حتی خود خردسال هم نگاه نمیکند! زمانی میگفتیم هر ده سال نسل عوض میشود، اما حالا هر سال نسل تازهای داریم. نیازها تغییر کرده، اما مدیران هنوز نگاه قدیمی دارند.
بزرگترین مشکل این است که تهیهکننده، ارتباط و پول شرط اصلی ساخت فیلم است. همین باعث میشود آدمهای درست وقتی روی صندلی مدیریت مینشینند، تغییر کنند.
و در نهایت نگاه خودتان به بچههای امروز چیست؟
من به بچههای امروز میگویم خوش به حالتان! چون آدمهایی مثل من کم نیستند؛ کسانی که همه عمرشان را برای کودک و نوجوان گذاشتهاند. ما حرص میخوریم که کار خوب تولید شود، بارها مینویسیم، پاره میکنیم، دوباره مینویسیم تا به کیفیت برسیم. وقتی ما بچه بودیم، چنین دلسوزانی نبود، اما حداقل حمایتها وجود داشت. امروز حتی همان حمایتها هم نیست. دولت برای سینمای کودک کاری نکرده، فقط چند فیلم باسمهای تولید شده که بیشتر نمایش است تا اثر جدی.
ارسال دیدگاه