یادگار دانایی در آباده
آباده ( پانا ) - دلنوشته آوا صبوری به مناسبت روز معلم برای معلمان شهرستان آباده

آوا صبوری دلنوشتهای به مناسبت روز معلم برای معلمان شهرستان آباده نوشته است.
دلنوشته به شرح ذیل است.
در میان کوهها و دشتهای آرام آباده، جایی که آفتاب مهربانتر میتابد و باد، عطر بهارنارنج را با خود میآورد، چراغی همیشه روشن است؛ چراغ دانایی، در دستان شما، معلمانِ خاموش و صبور این دیار.
شما نهفقط الفبا را به ما آموختید، بلکه راه رفتن در تاریکی را هم نشانمان دادید؛ با نگاهی که از جنسایمان بود و صدایی که در میان دیوارهای کلاس، چون قلب مادر میتپید.
گاهی کلاسمان گرم نبود، تختهمان کهنه بود، اما دل شما همیشه روشن بود. دستهایی که با گچِ سفید، آیندهی ما را رنگ میکرد، هرگز فراموش نخواهد شد.
معلمِ آبادهای من…
شما با سادگی زیستید، با صبر درس دادید و با مهر ساختید. اگر روزی از این خاک کوچ کنم، بدانید ریشهام هنوز در کلاس کوچکی است که شما با قلبتان ساختید، نه با آجر و سیمان.
روزتان مبارک، نه فقط امروز، که هر روزی که ما چیزی میفهمیم، چیزی میدانیم، چیزی بهتر میشویم، روز شماست.
در شهر آرام و تاریخی آباده، جایی میان کوچههای خاکی و دلهایی پر از روشنایی، چراغی از گذشته روشن مانده؛ چراغی که روزی «عباس ادیب» با دستان پرمهرش برافروخت، آنگاه که نخستین مکتب را در این خاک گشود و دلهای کوچک را به نور سواد پیوند زد.
و بعد، «ایران فرهنگیان» آمد؛ بانویی از تبار دانایی که صد سال معلم بود، صد سالایستاد، و هنوز هم نامش، درس بزرگیست برای ما.
امروز، معلمان همین شهر، ادامهدهندهی راه آن بزرگانند.
شما که هنوز با تختههای ساده، با نیمکتهای کهنه، اما با دلی بزرگ، چراغ آموزش را در کلاسهای کوچک آباده روشن نگه میدارید.
شما که در هر نگاه، مهر مادرانه میکارید و در هر واژه، امید آینده را میسازید…
اگر ما مینویسیم، میفهمیم، میسازیم از برکت وجود شماست، معلم آبادهای عزیز…
روزتان مبارک، نه فقط امروز، که هر روزی که کسی چیزی میآموزد، نام شما بر لبهاست.
ارسال دیدگاه