یک مشاور و مدرس کوچینگ روز جهانی پیشگیری از خودکشی عنوان کرد:

اهمیت پیشگیری از خودکشی، کاهش بار روانی حاصل از آن است

ملارد (پانا) - مدرس کوچینگ و مشاور به‌مناسبت روز جهانی پیشگیری از خودکشی، در مورد اهمیت پیشگیری از خودکشی گفت با توجه به نتایج تحقیقات، اهمیت خودکشی به‌خاطر آمار‌ و ارقام نیست بلکه به‌علت بار روانی است که خودکشی ایجاد می‌کند.

کد مطلب: ۱۳۰۷۶۳۰
لینک کوتاه کپی شد
اهمیت پیشگیری از خودکشی، کاهش بار روانی حاصل از آن است

۱۹ شهریورماه، روز جهانی پیشگیری از خودکشی نامگذاری شده است. فاطمه بابایی، مدرس کوچینگ، مشاور و نویسنده کتاب «خودت را نفس بکش»، «محبوب جهانت باش» و «جادوی کوچینگ» با توجه به فرارسیدن روز جهانی پیشگیری از خودکشی بیان کرد: «خودکشی امر مهمی است اما نه به سبب آماری که وجود دارد، در ایران در سال 1398 در حدود 83 هزار نفر بابت تصادفات فوت کرده‌اند و این در حالی است که در همان سال آمار افرادی که خودکشی کرده‌اند در حدود 143/5 نفر بوده است، یعنی تصادفات 16 برابر بیشتر جان افراد را گرفته است. بنابراین خودکشی اگر مهم است بخاطر آماری که دارد، نیست بلکه به علت بار روانی است که ایجاد می‌کند.»

وی ادامه داد: «هر نفری که از دنیا می‌رود دردناک است، زیرا فرد به جایی می‌رسد که خودش جان خودش را می‌گیرد و مورد بعدی پیامدهای اجتماعی است که خودکشی ایجاد می‌کند. اگر فرد در محله‌ای خودکشی کند، احتمال سرایت روانی بیشتری دارد، بنابراین خودکشی هم به لحاظ آمار و هم به لحاظ بار روانی مهم است.»

بابایی در مورد عوامل موثر بر خودکشی گفت: «در یک طبقه‌بندی افراد دارای تمایلات خودکشی به 2 دسته کامل‌کننده و کوشش‌کننده تقسیم می شوند. کامل کننده‌ها کاملا به مرگ فکر می‌کنند و اعتقاد دارند دنیا جای زندگی نیست، اما کوشش‌کننده‌ها تا دیروز در زندگی خود رفتار عادی داشته‌اند اما امروز با یک دردی مواجه شده‌اند. اگر ما این درد را از فرد بگیریم فرد می‌تواند به زندگی برگردد. اما وجه مشخصه هر دو یک خلق منفی است، تفاوتی که باز در این قسمت وجود دارد خلق منفی کامل کننده‌ها به این صورت است که افسردگی بر نا‌امیدی مسلط است و خلق منفی اصیل‌تر است. خلق کوشش‌کننده‌ها، بر افسردگی، خشم و یا هیجانات دیگر مسلط است و در این مورد می‌توان با مداخلاتی که روی هیجان انجام می‌دهیم، فکر به عمل تبدیل شده را کم کنیم، در مجموع فردی که اقدام به خودکشی می‌کند، خلق منفی دارد.»

این مدرس کوچینگ تأکید کرد: «افرادی که اقدام به خودکشی می‌کنند در 3 مورد ناامیدی، مشکل در حل مشغله و مشکل در تنظیم هیجانات وجه مشترک دارند و به همین سبب امکان ابتلا به خطر افزایش پیدا می‌کند. ما هیچ گاه زندگی بدون ناکامی، شکست یا ترس را نخواهیم داشت. زندگی بدون سیلی‌های واقعیت وجود ندارد. کم یا بیش هر انسانی این سیلی‌ها را می خورد. اما نکته‌ای که وجود دارد این است که همه خودکشی نمی‌کنند، پس اگر افراد دارای مهارت‌هایی باشند که بتوانند ناکامی‌ها را تحمل کنند و به سلامت روانشان آسیب وارد نشود، بهتر می‌توانند خود را محافظت کنند.»

مولف کتاب «خودت را نفس بکش» در مورد تاثیر عوامل مشارکت‌کننده در خودکشی تشریح کرد: «یکی از مدل‌هایی که می تواند راه‌گشا باشد، آسیب‌پذیری استرس است. افرادی که تمایل به خودکشی پیدا می‌کنند یک آسیب‌پذیری از گذشته داشته‌اند و استرس بر روی این آسیب‌پذیری هم قرار گرفته است و به این شکل خودش را نشان داده است. این آسیب‌پذیری می‌تواند تجارب قبلی و روابط و تعاملات و یا باورهایی که در مورد خودش و جهان دارد، باشد که به آنها تله یا طرحواره می‌گوییم و گاهی که افراد با مشکل مواجه می‌شوند، نمود پیدا می‌کند.»

این مشاور در پاسخ به این سوال که آیا همیشه باید آسیب‌پذیری داشته باشیم تا اقدام به خودکشی کنیم، گفت: «خیر ،گاهی افراد آسیب‌پذیری خاصی نداشته‌اند اما در شرایط خاص با ضربه‌ای مواجه می‌شوند و اقدام به خودکشی می‌کنند و همچنین به این معنا نیست که حتی این افراد مهارت حل مسأله نداشته‌اند، بلکه در آن لحظه مهارتشان را از دست داده‌اند.»

وی در مورد تاثیر عوامل فرهنگی و اقتصادی بر پدیده خودکشی افزود: «یک رابطه خطی بین فقر و بهداشت روانی وجود دارد که می‌تواند تعیین‌کننده خودکشی باشد، اما باز هم سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که فقر به تنهایی موجب خودکشی می‌شود؟ در این قسمت یک علامت سوال وجود دارد، در سالنامه آماری پزشکی قانونی در سال 98-99 در دو استان سیستان بلوچستان 2/2درصد و در کهگیلویه و بویراحمد 16 درصد است، بنابراین اگر الزاماً فقر تعیین‌کننده باشد سیستان و بلوچستان به قطع وضعیت خوبی ندارند و حتی در آب آشامیدنی خود هم مشکل دارند، پس تفاوت این دو استان از کجا ناشی می‌شود؟ به نظر می‌رسد مسئله فراتر از اینها باشد. فقر بی‌تاثیر نیست و باعث ناامیدی و درماندگی می‌شود. مجموعه ای از عوامل فرهنگی، مذهب، نگاه به مرگ و نگاه به زندگی وجود دارد. فقر در بهداشت تاثیر‌گذار است اما تعیین‌کننده خودکشی نیست.»

بابایی بیان کرد: «با توجه به این که سیاست و اقتصاد را نمی‌شود کنترل کرد و سیلی واقعیت وجود دارد، حوادث اتفاق می‌افتند، ما عزیزان خود را ازدست می دهیم، ضربه‌های عاطفی می‌خوریم، گاهی سیل می‌آید و زندگی ما را با خود می‌برد و این ناکامی‌ها اجتناب‌ناپذیر است. برای اینکه بتوانیم از این امر پیشگیری کنیم باید یک سپر محافظتی به عنوان عامل پیشگیری‌کننده در مقابل خود قرار دهیم. مهارت‌های تنظیم هیجان و حل مسأله می‌تواند پیشگیری‌کننده هم باشد. متاسفانه خودکشی به همه تعلق دارد. در نتیجه احتمال دارد فکر خودکشی به سراغ همه انسان‌ها بیاید، خودکشی را جز افکار عجیب و غریب تصور نکنید، ممکن است این افکار به سراغ فرد مذهبی، تحصیل کرده و حتی مسن بیاید و این به منزله غیرعادی بودن فرد نیست. بنابراین زمانی که این افکار به سراغ ما آمد سعی نکنیم آن را از دیگران پنهان کرده و با صحبت نکردن، تصور کنید که فرد بی‌عرضه‌ای هستید. گاهی افراد به قسمت لیمبیک مغزشان واگذاشته می‌شوند و نقش کورتکس کمتر می‌شود، باید بدانیم فکر ما، واقعیت ما نیست و هر فکری هم مساوی با ما نیست.»

مدرس کوچینگ ادامه داد: «یکی از روش‌‌های کاهش استرس حمایت‌های اجتماعی است. گاهی ما باید فقط شنونده خوبی باشیم، گاهی باید راهکار به فرد بدهیم. اما چیزی که مهم است باور غلطی است که وجود دارد و در آن فرد، از افشا کردن فکر خودکشی می‌ترسد و ممکن است فردی که تمایلات خودکشی دارد از کسی هم کمک نگیرد. دراین مواقع ما باید به سراغ این افراد برویم، سرنخ‌های خودکشی را پیدا کنیم و بتوانیم با فرد صحبت کنیم. در مورد استرسی که دارد از او سوال کنیم و بتوانیم او را ترغیب کنیم تا از کسی کمک بگیرد، بنا به توصیه سازمان بهداشت جهانی ما باید جامعه را درگیر کنیم و این وظیفه همگانی است.»

وی تأکید کرد: «افرادی که تمایل به خودکشی دارند ممکن است رفتاری را به میزان زیادی داشته و اکنون کم شده باشد و یا کم‌حرف بوده و اکنون برعکس، این نشان می‌دهد فرد تحت استرس قرار گرفته است. بنابراین باید این مورد پیگیری شود.»

مشاور و مدرس کوچینگ با اشاره به گفته ویل دورانت خاطرنشان کرد: «اگر ما چرایی زندگی خود را بیابیم به چگونگی آن هم دست پیدا خواهیم کرد، چرایی را در رنجی که رخ داده باید پیدا کنیم و آن را تحلیل کنیم و ریشه‌های آن را بشناسیم. به این ترتیب، بعد از آسیبی که به زندگیمان و یا روح و روانمان وارد می‌شود، کمتر آسیب‌پذیر می‌شویم و فلسفه هر اتفاقی را با آگاهی هرچه تمام‌تر درک خواهیم کرد».

خبرنگار: زهرا عین‌آبادی

ارسال دیدگاه

پربازدیدترین ها
آخرین اخبار